ابوالحسن فیروزآبادی بااشارهبه تحولات قدرت در دنیا که از قدرت سخت بهسمت قدرت نرم حرکت کرده، گفت: «هماکنون رسانههای اجتماعی و پلتفرمها در دنیا قدرت نرم ایجاد کردهاند و بهنوعی استفادهکنندگان از این شبکهها، تحتتأثیر این قدرت قرار گرفته و مدافع آن هستند». او بااشارهبهاینکه قدرت نرم در دنیای امروز از انحصار حکمرانی اینترنت و اطلاعاتیبودن اینفضا، حاصل میشود، ادامه داد: «اعمال این قدرت نیز ازطریق پلتفرم اتفاق میافتد و آنهم در انحصار شرکتهای آمریکاییست». او بابیاناینکه امروزه شاهد هستیم پلتفرمها، قلمروی فضای مجازی را شکل دادهاند، گفت: «کنار آن، شاهد تحول برهمزنندگی و آنارشیسم در فضای مجازی نیز هستیم که بیقاعدگی و هنجارشکنی را بههمراه دارد و بهدلیل این ویژگی، شاهد انکار گزارههای علمی و بینظمیهای گسترده دراینفضا هستیم». او بابیاناینکه دراینفضا، نوآوری بهصورت افراطی مورد تبلیغ قرار میگیرد، گفت: «شاهد یک نوآوری بیهدف برای بزرگکردن بازار سرمایه و بههمریختن نظم اقتصادی در فضای مجازی هستیم». او باتأکیدبراینکه تکنولوژیهای امروز بهمنظور برهمزدن نظم بهوجود آمدهاند و باعث دورزدن اعمال حاکمیتها بر دروازههای ورودی کشورها شدهاند، افزود: «مثلاً پروژههایی مانند اینترنت ماهوارهای اسپیس ایکس، این نظم را بههمریخته». او بااشارهبهاینکه مسئله آنارشیسم در فضای مجازی، چالشی برای حکمرانی کشورها دراینفضاست، گفت: «امروز، شاهد فراحکمرانی فضای مجازی هستیم که دراختیار شرکتهای بزرگ آمریکاییست و اینترنت بهروش فراحکمران دراختیار پلتفرمهای آمریکاییست. دراینسطح حکمرانی، دولتها نیستند و قدرت دراختیار شرکتهاییست که پلتفرم دارند. دراینفضا پاسخگویی و مسئولیتپذیری دیده نمیشود و ابهام و گمنامی، از دیگر ویژگیهای اینفضاست». او بااشارهبه اخراج دونالد ترامپ از سکوهای اجتماعی در آمریکا، افزود: «این، مثالی برای ناهنجاری در حکمرانی فضای مجازی و آنارشیسم دراینفضاست».
رئیس مرکز ملی فضای مجازی درپاسخبهاینسؤالکه باتوجهبه تفاوت فرهنگی و تمدنی کشور ما با قلمرو حاکمیت پلتفرمها در دنیا، آیا اینمدل جهانیشدن را باید بپذیریم یا توانمندی جداشدن از این ناهنجاری وجود دارد؟ توضیح داد: «پیشازاین کشور آمریکا قول داده بود از حکمرانی یکجانبه اینترنت دست بردارد؛ اما به این وعده عمل نکرد. ازاینرو، شاهد جریانهای پرقدرت؛ حتی در اروپا هستیم. هماکنون اروپا، مخالفت با حکمرانی یکجانبه آمریکا را تحتعنوان دفاع از حریم خصوصی مطرح کرده و اینموضوع خلاف نظر آمریکا در حکمرانی مشارکتی و تقدم آزادی بر همهچیز است. چین هم موضع مشخصی دراینباره دارد. با نگاه به بازار جهانی، اولین استراتژی تهاجمی خود را با G5 ارائه کرده و دنبال ایناستکه پلتفرمهایش بازارهای دیگر را فتح کنند. روسیه نیز به فکر استقلال است و باتوجهبه تواناییهای فرامرزی؛ ازجمله همکاری با کشورهای همسود، ارائه خدمات پایهای مانند موتورهای جستوجو و پیامرسانها را فراهم کرده. در ایران اما برنامههای بلندمدتی دراینزمینه وجود نداشته و باتوجهبهاینکه ما وسعت سرزمینی و جمعیتی و قابلیتهای فرامرزی نداریم، باید به موقعیتهای فرهنگی و زبانی با کشورهای همسایه توجه میکردیم؛ اما شواهد نشان میدهد که نگاه ما بیشتر بهسمت محدودسازی بوده و قلمروسازی دراینحوزه شکل ندادهایم». او بااشارهبه ورود «هوآوی» به بازار تجهیزات مخابراتی کشورمان از سال ۷۶، گفت: «حدود ۲۳سال ازآنزمان میگذرد و ما برای بازیگری در عرصه حاکمیت فضای مجازی فکری نکردهایم. معتقدم باید از تکنیک بومیسازی پلتفرم عمل کنیم؛ چراکه ماهیت پلتفرمها برپایه مغزافزار است و درصورتیکه روی اینموضوع تمرکز کنیم، ظرف پنجسالآینده میتوانیم به نقطه فعلی چین برسیم. در شرایط فعلی کشور، بهتر است که بخش غیرسرمایهای که همان پلتفرمها هستند را قلمروسازی کنیم. توصیه ما ایناستکه بهجای آغاز برنامههای کلان، بهتر است فعلاً بر پلتفرمها تمرکز کنیم. ایران باید با پیروی از الگوی قدرت سخت خود که جای تولید و خرید هواپیماهای گرانقیمت، به توسعه توان موشکی خود پرداخته و توازن قدرت را ازاینطریق ایجاد کرده، در فضای مجازی نیز بر توسعه پلتفرمها بهعنوان ابزاری کمهزینه و کارآمد، تمرکز کند. باید ترکیبی از قدرت سخت و نرم داشته باشیم و با هزینههای کم میتوانیم امید داشته باشیم که در یکدهه آینده شرایط را تغییر دهیم. اینموضوع باتوجهبه موقعیت استراتژیک فرهنگی و سیاسی کشورمان و پیشینه قومی و زبانی با کشورهای همسایه، میتواند با هزینههای کم اجرایی شود؛ اما موضوع ایناستکه در کشور دراینحوزه وحدت نظری نداریم؛ حتی یک برنامه تحول دیجیتال تدوین نشده است. بههمیندلیل، نباید خیلی امیدوار بود که از هماکنون بازار کشورهای همسایه را فتح کنیم. بهتر است که از درون خودمان در حوزه خدمات و پلتفرم شروع کنیم». او باتأکیدبراینکه پلتفرمها در حکمرانی فضای مجازی ما دخالت میکنند، ادامه داد: «بعد از تولید قلمرو روی پلتفرمها و جمعآوری قدرت، میتوان بهمدیریت قدرت رسید که اسم آن حکمرانیست».
فیروزآبادی درمورداینکه یکی از موضوعات حکمرانی، فیلترینگ است و آیا باید به آن بهعنوان یک ابزار قدرت نگاه کرد؟ گفت: «فیلتر، ابزار قدرت سخت است؛ ما باید بنا را بر این بگذاریم که این ابزار، شدنی نبوده و در آینده هم نشدنیتر است؛ زیرا باتوجهبه تعدد راههای دورزدن فیلتر مانند اینترنت ماهوارهای، در آینده شاهد عدمقدرت فیلترینگ خواهیم بود و تلاش شرکتهای آمریکایی برهمینمنوال است». او بابیاناینکه هماکنون دیتا دارای ارزش اقتصادیست و مانند نفت است، افزود: «باید برای ورود و خروج دیتا بهعنوان یک کالای باارزش در عصر مجازی، سیاستگذاری شود و این مقرراتگذاری نباید ازطریق فیلتر صورت گیرد». او بااشارهبه سانسور محتوای ایرانی در بستر پلتفرمهای خارجی، گفت: «اینها صاحب پلتفرم هستند و قاعده مالکیت خود را دارند. ما توقع زیادی داریم که در زمین طرف بازی کنیم و توقع اعمال سیاست نداریم». او باتأکیدبراینکه معتقد بهمدیریت ورود و خروج داده از کشور هستم که باید بهعنوان یک پدیده اقتصادی به آن توجه ویژه شود، افزود: «برخی کشورها این مدیریت را با ابزار فیلترینگ و برخی با توافق با پلتفرم انجام میدهند. کشوری مانند ترکیه با گوگل بهتوافق رسیده؛ این توافقات در کشورهایی مانند پاکستان و چین هم انجام میشود. پلتفرمی مانند تلگرام با دولت پاکستان و اندونزی بهتوافق رسیده. گوگل صدهامیلیاردتومان سالانه در ایران درآمد دارد؛ اما هیچگونه اعمال سیاستی روی آن نمیشود». او باتأکیدبراینکه این فضای مذاکره در ایران هم وجود دارد و حتی شورای عالی فضای مجازی برای مذاکره با پلتفرمها مجوز داده است، گفت: «ما به دوستان میگوییم بروید مذاکره کنید؛ اما متأسفانه یکنوع بیعملی و بیتدبیری دراینحوزه وجود دارد و از روشهای چانهزنی قدرتی کمتر استفاده میشود. حتی اگر بخواهند، بهصورت مکتوب نیز نامه میدهیم تا بروند مذاکره کنند؛ اما دوستان نمیروند. وزارت ارتباطات میتوانست برای مذاکره با اینستاگرام، توئیتر و گوگل بهتر عمل کند. اینفضا وجود دارد؛ اما ظرفیت نیست».
دبیر شورای عالی فضای مجازی درادامه گفت: «اقدامات خوبی در حوزه مقابله با قمار در فضای مجازی صورت گرفته. هماکنون مطابق شناساییهای انجامشده ازطریق درگاههای بانکی؛ مشخص شده که ۴۰۰هزارنفر در کشور قمار آنلاین بازی میکنند و درباره مقابله با آنها اقداماتی دردستانجام است. در حوزه مباحث مربوط به دروس حوزه علمیه، توافقات خوبی انجام شده است و مواردی مانند هوش مصنوعی، بلاکچین و سایر فناوریهای نو به دروس حوزه وارد شدهاند. کلاً در بسیاریازموارد اقدامات خوبی صورتگرفته و البته در بخشهایی نیز ضعف وجود دارد». او درباره سیاستگذاری در حوزه پیامرسانهای بومی در کشور، گفت: «ازنظر ما، شبکه شاد، یک پیامرسان نیست و ترکیبی از پلتفرم آموزشی و پیامرسانیست. ازنظر ما، کشور نیازمند سه مدل پیامرسانی بومی مانند توئیتر، اینستاگرام و تلگرام است. ما مدل شبیه اینها را باید در کشور پیادهسازی کنیم». او باتأکیدبراینکه تعداد کاربران ایرانی فعال در توئیتر حدود ۴۰۰هزارنفر ارزیابی میشود، گفت: «مدلهای شبیه اینستاگرام و تلگرام بیشتر موردتوجه کاربران ایرانیست و ما توصیه کردهایم که باتوجهبهاینکه بخش خصوصی حاضر به سرمایهگذاری دراینحوزه نیست، از توان خصولتی (اپراتورهای موبایل) برای ایجاد پیامرسانهای بومی قوی استفاده شود».