همین شکستهای متوالی، سیاستگذاران استودیوی «برادران وارنر» را ترغیب کرد تا تصمیمهای جدیدی درباره دنیای سینمایی «دیسی» بگیرند؛ بنابراین، فیلمهایی از راه رسیدند که پیشرفتهای ارزشمند «دیسی» را ثابت کردند؛ اما بهنظر میرسد فیلمهایی مانند فیلم Wonder Woman و فیلم Aquaman هنوزهم تحتتأثیر فیلمهای زک اسنایدر بودند. بااینحال، کنارگذاشتن بخش قابلتوجهی از اصول اساسی دنیای سینمایی «دیسی» به فیلمها کمک کرد تا جذابتر از قبل باشند. حالا دنیای سینمایی «دیسی» ترکیبی از دنباله فیلمهای ابتدایی موفق (Wonder Woman 1984 و Aquaman 2) و بازسازیهای مرتبط (The Suicide Squad) است. البته اندکی بینظمی در جدول زمانی اکران فیلمهای «دیسی» هم وجود دارد و دراینمیان، عناوینی مانند The Flash هم وجود دارند. وضعیت یکی از محبوبترین و دوستداشتنیترین شخصیتهای دنیای سینمایی «دیسی»؛ یعنی بتمن هم تغییرات بسیاری کرده است. گروهی از هواداران سینمای کمیکبوکی باور دارند بروس وین و بتمنی که بن افلک بهنمایش گذاشت، بیشازحد تاریک و ناامیدکننده بوده و احتمالاً The Batman که قرار است رابرت پتینسون را بهعنوان بتمن جدید سینما معرفی کند، دنیای تازهای را بهتصویر میکشد؛ فیلمی که احتمالاً در شرایطی مشابه با Joker ساخته میشود و با روایتی مستقل تلاش دارد مفهوم و استقلال داستانیاش را در دنیایی خارج از دنیای سینمایی «دیسی» عرضه کند. بههمیندلیل است که هواداران «دیسی» باور دارند بتمن و گاتهامی که رابرت پتینسون بهتصویر میکشد، به یک دنیای جدید و متفاوت تبدیل شود؛ بتمنی مدرن، متمایز و مستقل که حداقل با بن افلک تفاوت بسیاری دارد؛ اما پتینسون قرار است یکی از بزرگترین نقاط ضعف بتمنی که افلک نمایش میداد را به زبالهدان تاریخ بیندازد.
گسترش دنیای سینمایی «دیسی» پس از موفقیت Man of Steel قطعی شد؛ فیلمی که در آن، سوپرمن به هیجانانگیزترین حالت ممکن ژنرال زاد را نابود میکرد، چندان به اصول تاریک و سیاه دنیای سینمایی «دیسی» وفادار نبود. درواقع، افسردگی فیلمهای «دیسی» با Batman V Superman آغاز شد. رنگولعاب سیاه، گفتوگوهای خشک و خشونت غیرقابلهضم به ویژگیهای اصلی دنیای سینمایی «دیسی» تبدیل شدند. این دنیای سیاه، تاریک، خشک و جدی قرار بود به فلسفه اصلی فیلمهای «دیسی» تبدیل شود؛ اما درحقیقت، مانند شمشیری دولبه عمل میکرد: درعینحالکه بسیار متمایز و خاص بهنظر میرسید، انتقادات بسیاری هم به آن وارد بود. هواداران کمیکبوکهای دوستداشتنی «دیسی» با آثاری بیشازحد جدی و نهچندان منعطف روبهرو بودند که گرچه نمایش بینظیری از سوپرمن داشت؛ اما به حقیرانهترین شکل ممکن به معرفی بتمن میپرداخت. قهرمانی که معمولاً در کمیکهای «دیسی» مقتدر، مطمئن و بیبدیل بود، در دنیای سینمایی «دیسی» به ابرقهرمانی بیشازحد خاکستری تبدیل شده بود. بروس وینی که بن افلک بهنمایش گذاشت، از مرگ رابینی که هرگز او را نمیشناختیم، ناراحت بود و بهروشهای خشن و متعصبانه متوسل میشد. این بتمن متفاوت بهصورت ذاتی نسبت به متحدانش بیاعتماد بود و اطرافیانش را آزار میداد.
هواداران DC از فرانچایز Superman کریستوفر ریو و فیلمهای Batman تیم برتون بهعنوان نمونههایی یاد میکردند که تاریکی و خشکی را بهعنوان فلسفه اصلی فیلمهای اقتباسشده از کمیکبوکهای محبوبشان قرار نمیدادند. واقعگرایی سهگانه کریستوفر نولان نیز حجت را بر شوالیه تاریکی تمام کرده بود؛ بنابراین، آثار دنیای سینمایی «دیسی» باید مسیر متمایز و متفاوتی را طی میکردند تا هویت مستقل خودشان را پیدا کنند؛ اما مسیری که زک اسنایدر و همکارانش برای دستیابی به این هویت نهچندان خوشایند طی میکردند، برای هواداران غیرقابلدرک بهنظر میرسید. انتقادات نسبت بهسبک عجیب آثار «دیسی» وقتی اوج گرفت که رایان رینولدز در تریلر Deadpool 2 شوخیهای جالبی با تاریکیهای دنیای سینمایی «دیسی» کرد. این واکنشها استودیوی «برادران وارنر» را قانع کرد تا تاریکیهای دنیای «دیسی» را پس از Batman V Superman کمتر کند. حقیقتی که چندان به آن اشاره نمیشود آناستکه زک اسنایدر حتی پیش از ترک تقریباً اجباری پروژه ساخت فیلم Justice League هم نگاهش به دنیای سینمایی «دیسی» را تغییر داده بود. بااینحال، تغییر نگاه زک اسنایدر و خروج تراژیک او از پروژه هم چیزی از بدی فیلم Justice League کم نمیکند.
مشکل اساسی این فیلم، از سیاست عجیب استودیوی «برادران وارنر» نشاءت میگیرد. با خروج زک اسنایدر، آنها فرصت را مغتنم شمردند و از جاس ویدون دعوت کردند. کارگردان فیلمهای Avengers تنها یک وظیفه داشت؛ رنگولعاب فیلمهای ابرقهرمانیاش را وارد دنیای «دیسی» کند. نتیجه کار اما چندان قابلقبول نبود. ازاینرو، Justice League به عنوانی بیشازحد سبک با شخصیتهایی سنگین تبدیل شد که بوی تناقض میداد. جان برگ؛ مدیر ارشد بخش خلاقیت «دیسی»، اعتراف کرده بود که فیلم Batman V Superman از یک تاریکی ذاتی رنج میبرد و فیلم Justice League هم به آش بدمزه و زشتی تبدیل شده بود که همه آنچه زک اسنایدر (حتی بهغلط) بهدنبال ساخت آن بود را نابود میکرد؛ اما درچنینشرایطی، پتی جنکینز و فیلم Wonder Woman از راه رسیدند. فیلمی که نهتنها در داستانسرایی؛ بلکه در باکسآفیس هم بینظیر عمل کرد.
فیلمهای بعدی «دیسی» هم تلاش کردند از این فضای تاریک فاصله بگیرند و یکیپسازدیگری موفقتر شدند؛ اما گویا استودیوی «برادران وارنر» دوباره تصمیم گرفته تا با یک تغییر مسیر ناگهانی به خشت اول بازگردد. «دیسی» و «برادران وارنر» با دورشدن از تاریکی ابتدایی فیلمهایشان روزهای خوبی را تجربه کردند. آنها حتی نگاه منتقدان و تماشاگران را هم جلب کرده بودند؛ بنابراین، انتظار میرفت که با آمدن مت ریوز و رابرت پتینسون، فیلم The Batman در شرایطی متفاوت ساخته شود؛ اما همه آنچه بهعنوان تصاویر و تریلرهای این فیلم وجود دارد، ثابت میکند «دیسی» با اضافهکردن نوعی نوآر سنگین به واقعگرایی کریستوفر نولانی به یک شوالیه تاریکی بینهایت سیاه فکر میکند. بهعبارتیدیگر، رابرت پتینسون قرار است به تاریکترین شوالیه تاریکی سینما تبدیل شود. بتمن جدید «دیسی» هم چندان دوستانه بهنظر نمیرسد. دیالوگ «من انتقام هستم» از حالا به دقیقترین تصویر ثبتشده از فیلم The Batman تبدیل شده است. فیلمی که در آن، خبری از آسمان آخرالزمانی دشمنان ابرقهرمانان «دیسی» نیست و همهچیز رنگوبوی واقعیتی تلخ و تند را آشکار میکند. درحالیکه بسیاری تصور میکردند ریوز قرار است از سنگینی آثار «دیسی» بکاهد، گویا با فیلمی شبیه به Joker روبهرو میشویم که به اصول ردهبندی سنی بزرگسالان علاقه بیشتری دارد؛ اما طرفداران «دیسی» آنرا دوست دارند. فیلمهای شوالیه تاریکی همیشه با هیجان خاصی حمایت میشوند. نخستین هنرنمایی رابرت پتینسون در نقش بتمن هم بیشازآنکه این هیجان را بیشازقبل کرده باشد، تحتتأثیر آن قرار دارد! ازاینرو، وقتی نخستین تریلر از The Batman منتشر شد، علاقه هواداران به آن بسیاربیشتر شد.
پس چرا وقتی دنیای سینمایی «دیسی» بهدلیل تاریکیهای متعددش موردانتقاد قرار گرفته، ریوز و استودیوی «برادران وارنر» باز به این دنیای سیاه بازگشتهاند؟ دلایل مختلفی برای این تصمیم وجود دارد؛ اما گویا آنها درتلاشاند تا بروس وین و بتمن را از سایر ابرقهرمانهای شناختهشدهشان متمایز کنند. تاریکی، همیشه یکی از مهمترین ویژگیهای بتمن بوده و غیرمنطقی نیست که این ویژگی کلیدی در The Batman هم اهمیت ویژهای داشته باشد. «دیسی» میخواهد تاریکی جدیدترین بتمن سینماییاش تحتتأثیر فضای رنگارنگ و شاد عناوینی مانند فیلم Wonder Woman قرار نگیرد؛ اما وقتش نرسیده از تکرار سیاست تقریباً شکستخورده «دیسی» انتقاد کنیم؟ واقعیت آناستکه در میان دهها مشکل بزرگ و کوچک دنیای سینمایی «دیسی»، تاریکی بیشازحد مشکل بزرگی برای فیلمهای اینمجموعه نیست. اگرچه سه فیلم لایواکشن سالهای اخیر شوالیه تاریکی از مسیر اصلی بتمن خارج شدهاند؛ اما هنوز دستاورد جالبی برای کریستین بیل، بن افلک و رابرت پتینسون وجود دارد؛ آنها تفسیرهای متفاوتی از یک شخصیت واحد بهتصویر کشیدهاند.
درهرحال شاید دنیای سینمایی «دیسی» بیشازحد تاریک و افسرده و گاه گیجکننده باشد؛ اما اگر سایر مشکلات بیشمار این جهان شکلگرفته در دنیای هنر هفتم برطرف میشد، احتمالاً شرایط برای ادامه همین تاریکی نسبی نیز وجود داشت؛ مسیری که اگر درست طی میشد، میتوانست موفقیت ارزشمندی برای «دیسی» و «برادران وارنر» بههمراه داشته باشد. از خطاهای داستانی Batman V Superman تا انتخاب نادرست بازیگران (جسی آیزنبرگ در نقش لکس لوثر) تا اختلافاتی که میان کارگردانان و بازیگران بود؛ مشکلات دنیای سینمایی «دیسی» مدتها پیش از ساخت فیلم Justice League آغاز شده بودند؛ پس مشکل اصلی و بیتردید فیلمهای «دیسی»، بینظمی و ناسازگاریست. این دنیای سینمایی هرگز به یک هماهنگی کامل دست پیدا نکرد. از تلاشهای جدی اسنایدر برای سبکسازی تا دستکاریهای شوخطبعانه و کمیکبوکی جاس ویدون؛ دنیای سینمایی «دیسی» شبیه آشی شده که بیش از دو آشپز دارد و مزهاش فراتر از تلخی و شوریست. فیلم Batman V Superman آغاز این سردرگمی بود. گرچه درمقایسهبا بینظمی آثار بعدی این دنیای سینمایی عملکرد بهتری داشت؛ اما درحقیقت، شروع یک پایان برای بتمن جدید سینما بود. زک اسنایدر و همکارانش هرگز در دنیای سینمایی «دیسی» به یک تفاهم کامل دست پیدا نمیکردند و بههمیندلیل تعهدی نیز میان طرفین شکل نمیگرفت. آنها فقط تلاش داشتند جذابیت فیلمهایشان برای تماشاگران را حفظ کنند؛ اما مسیری که انتخاب کرده بودند، هرگز بهاینهدف دست نمییافت. شاید دنیای سینمایی «دیسی» بهجای سبکبازی متمایزش، تنها به یک هویت پایدار نیاز دارد. آیا این هویت پایدار شکل میگیرد؟ فیلم Justice League زک اسنایدر کات قرار است به خلق این هویت کمک کند. اشتیاق هواداران ناامید «دیسی» برای تماشای تدوین واقعی فیلمی که نابود شد، باعث شده اسنایدر با همه انرژیاش برای موفقیت این فیلم تلاش کند. این فیلم احتمالاً به هویت سیاه، تاریک و افسرده دنیای سینمایی نزدیکتر میشود و اگر در رسیدن به همه اهدافش موفق باشد، احتمالاً استودیوی «برادران وارنر» بهایننتیجه میرسد که فیلمهای شوخ و خندهدار «دیسی» دوباره در حاشیه قرار بگیرند. حتی اگر Justice League اسنایدر، شکست بزرگی را تجربه کند، بازهم دنیای سینمایی «دیسی» با فیلم The Batman در مسیر تاریکی میتازد.
امیرمحمد سلیمانی/ ویجیاتو