در گفتوگو با دکترای مشاور خانواده و روانشناس بالینی بررسی شد؛
ضرورت درک و شناخت متقابل طرفین در ازدواج
وحید حاجسعیدی
ازدواج، یکی از پیچیدهترین و جذابترین مراودات اجتماعیست که تأثیرات مثبت آن در زندگی افراد بیشمار است. شاید دراینمیان بتوان ارزندهترین فایده ازدواج با شناخت صحیح و اصولی را آرامش خاطر زن و مرد و کامل کردن یکدیگر دانست. درواقع دوستی و محبت حقیقی زوجین نسبت به یکدیگر و برطرف ساختن نیازهای عاطفی و جسمی، بسان طنابهایی هستند که به شالوده زندگی استحکام میبخشند؛ اما هرگاه شناخت طرفین از یکدیگر با چالش و نوسانات همراه شود و درک متقابل ظرفیت بهدرستی حاصل نشود، تبعات و حاصل این ارتباط بهشدت آسیبزا و طاقتفرسا خواهد بود. بهمنظور آشنایی بیشتر بااهمیت و ضرورت شناخت متقابل طرفین از یکدیگر در مراحل مختلف ازدواج و اثرات در زندگی زوجین با «مهشید ساسانپور»؛ دکترای مشاور خانواده و روانشناس بالینی همکلام شدیم. وی که مدیر و مؤسس مرکز مشاوره مهر و ماه است تاکنون دراینخصوص کتابهای متعددی را به رشته تحریر درآورده و کارگاههای تخصصی متعددی را درزمینه ازدواج در سطح کشور برگزار کرده است.
تفاوت ازدواج سنتی و مدرن از دیدگاه شما کدامند؟
در ازدواج سنتی معمولاً دو نفر به همدیگر ازطریق معرف، آشنایان و فامیل و ... معرفی میشوند و مراحل ازدواج سنتی مثل مراسم خواستگاری و سایر برنامههای ازدواج فقط در چهارچوب خانواده انجام میشود و نظر بزرگترها مهمتر ازنظر خود زوج است. در این مدل ازدواج زوجین قبل از این مراسم، آشنایی و شناخت چندانی از هم ندارند. مسئولیت انتخاب نیز برعهده خانواده است؛ اما ازدواج مدرن، ازدواجیست که در آن نقش خانواده در معرفی زوجین به یکدیگر بسیار کمرنگ است یا حتی میتوان گفت خانوادهها اصلاً نقشی دراینزمینه ندارند؛ یعنی ازدواج بر پایه آشنایی بین دو طرف شکل میگیرد. این موضوع اصلیترین تفاوت ازدواج سنتی و مدرن است. ازدواج با این سبک به افراد این امکان را میدهد که خودشان، شریک زندگیشان را انتخاب کنند و در بیشتر موارد توافقات مراسم و ازدواج را خودشان انجام میدهند و درنهایت خانواده را در جریان قرار میدهند. در این مدل ازدواج، مسئولیت انتخاب بهعهده خود زوجین است.
کدام سبک ازدواج، مزایای بیشتری دارد؟
نکته مهم اینکه در هیچکدام از ازدواجها نمیتوان با قطعیت درخصوص مزایا یا برتری سبک سنتی یا مدرن صحبت کرد؛ چراکه هرکدام مزیتها و معایب خاص خود را دارند و بسته به شخصیت فرد، شرایط زندگی، موقعیت اجتماعی، شرایط فرهنگی و ... ممکن است سبک مناسب ازدواج برای هر فرد متفاوت باشد. هرچند امروزه اکثر ازدواجها کمتر بهصورت سنتی شکل میگیرد و فرزندان ادعا میکنند که والدین، آنها را درک نمیکنند و خودشان بهتر میتوانند شریک زندگیشان را انتخاب کنند!
ارتباطات کنترلنشده پیشازازدواج و تبعات آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
امروزه جوانان ارتباطات زیادی با جنس مخالف برقرار میکنند که محاسن و معایب زیادی میتواند داشته باشد. نیاز به ارتباط با جنس مخالف معمولاً از نوجوانی در افراد شکل میگیرد که نیاز به دوست داشتن و دوست داشتهشدن بزرگترین عامل رفتن بهسمت دوستی با جنس مخالف است. از عوامل دیگر برخی از پسران، داشتن دوستدختر را نوعی محبوبیت، قدرت اجتماعی و موفقیت برای خود میشمارند و درشرایطیکه توانایی تشکیل خانواده ازطریق ازدواج را ندارند، عدهای از آنان، نیازهای جنسی و عاطفی خود را ازطریق این دوستیها برطرف میکنند. در مقابل برخی از دختران ارتباط با پسران را نوعی جذابیت برای خود تلقی میکنند و تصورشان ایناستکه این دوستیها به ازدواج منتهی میشود. نداشتن رابطه صمیمانه در خانواده، محدودیتهای زیاد و عدم درک و شناخت شرایط این دوره میتواند افراد را به صمیمیت خارج از خانواده بکشاند و آسیبهای زیادی بر اشخاص وارد کند. از برخی این پیامدهای منفی این ارتباطات را میتوان به رؤیاپردازی زیاد، اضطراب و افسردگی، پنهانکاری، دورشدن از اهداف، ایجاد مشکلات روانشناختی، ایجاد عشقهای یکطرفه و کوریشناختی، نادیده گرفتن ضعفها و اشکالات طرف مقابل، احساس گناه و عذاب وجدان، دوری عاطفی از خانواده، شکستهای عشقی، خیانتها و بیتعهدیهای افراد، نمایشی رفتار کردن، فداکاری بیشازحد، بدبینی و سوءظن در زندگی آینده، مشکلات جنسی، اختلالات روانی و ... اشاره کرد.
آیا در این سبک ارتباط میتوان پیامدهای مثبتی یافت؟
درخصوص پیامدهای مثبت این پدیده باید اذعان داشت؛ درصورتیکه افراد به بلوغ عقلی، عاطفی، اجتماعی رسیده باشند، با دقت بیشتری دوست انتخاب میکنند و احتمالاً خانواده را در جریان قرار میدهند و از رفتارهای تکانشی و هیجانی دوری میکنند. این روابط موجب شناخت بیشتر و بهتر از خود شخص و جنس مخالف میشود که بعدها در زندگی مشترک باعث درک و تفاهم بیشتر میشود. با ارتباط جنس مخالف خودشناسی و دیگر شناسی بهتری صورت میگیرد و درصورت نبود اختلالات شخصیتی دوطرف، باعث رشد اعتمادبهنفس، احترام، نوعدوستی، پرورش اهداف، آگاهی از خواستهها، نیازها، سلیقهها و علایق میشود.
درمجموع چه نقش و جایگاهی برای آموزش، تفکر و استفاده از تجربیات دیگران قائل هستید؟
ازدواج یک مقوله بسیار پیچیده و چندوجهیست که قطعاً حرکت انفرادی در این مسیر و تصمیم سازی انفرادی آسیبزا خواهد بود. کسب مهارت برقراری ارتباط با دیگران، استفاده از تجارب بزرگان و بهکارگیری نظرات و مشاورههای اهلفن در این مقوله یک ضرورت و اصل مهم است. امید است جوانان در تمام مراحل ارتباط با یکدیگر با پرهیز از رفتارهای هیجانی و انفرادی سعی کنند خودسرانه تصمیم نگیرند و آینده و روزهای شاد و جذابی را که در انتظارشان است، با خودخواهی و تصمیمات فردی به تباهی نکشند و سعی کنند با شرکت در کلاسها و دورههای مختلف، بهرهمندی از تجارب بزرگان فامیل و اهالی مورد وثوق از معلمان و مشاوران گرفته تا ریشسفیدهای فامیل، در برقراری ارتباطات سالم و هدفمند و درنهایت ازدواج منطقی و آگاهانه بکوشند.