نقش مثبت ورزش در بهبود روابط متأهلین
«افسردگی» مشکل بهداشتی جهانیست که باعث ناراحتی مزمن، کمردرد، سردرد، بیخوابی، خشم و بدترشدن روابط خانوادگی میشود. فعالیت بدنی؛ ازجمله ورزشهای هوازی و بیهوازی، یوگا مثبت و تایچی میتواند به کاهش اندوه کمک کند. ورزش جسمانی و افسردگی، ارتباط پیچیدهای دارند که براساس جنسیت و وضعیت تأهل متفاوت است. براساس نتایج تحقیقات، وضعیت تأهل نامناسب باعث کاهش مشارکت در فعالیت بدنی میشود؛ درحالیکه وضعیت تأهل عالی آنرا ارتقا میدهد. جنسیت بر رفتار ورزشی نیز تأثیر میگذارد؛ زیرا زنان متأهل نسبت به مردان متأهل، فعالیت بدنی کمتری دارند. دراینتحقیق، محققان بررسی کردند: آیا فعالیت بدنی بر خطر افسردگی در بزرگسالان متأهل تأثیر میگذارد یا خیر؟ اینگروه شامل ۱۵۶۰۷ فرد متأهل از «تحقیقات پانل خانواده چین در سال ۲۰۲۰» بدون احتساب ۳۷۳۴ فرد با مصاحبه ناقص یا غیرمداوم و ۹۲۴۹ فرد با دادههای ازدسترفته یا فاقد شرایط لازم بود که توسط «مؤسسه نظرسنجی علوم اجتماعی» (در دانشگاه پکن) انجام شد. آنان خطر افسردگی را بااستفادهاز «مقیاس افسردگی مرکز مطالعات اپیدمیولوژیک» ارزیابی کردند و نمرات بالای ۲۰ نشاندهنده «خطر بالا» بود. ارزیابی تمرین جسمانی، دوچرخهسواری و پیادهروی برای رفتن و برگشتن به محل کار را حذف کرد. اینگروه از روشهای آماری (آزمون ناپارامتریک کای اسکوئر، آزمون ناپارامتریک یومان-ویتنی و رگرسیون لجستیک باینری) برای بررسی تأثیر ورزش بدنی بر خطر افسردگی در افراد متأهل استفاده کردند. همچنین عوامل مبنایی مرتبط با وضعیت روانی و رفتار فیزیکی، مانند سن، جنس، محل سکونت، وضعیت تأهل و وضعیت کار را بهحساب آوردند. عوامل دیگر شامل روابط زناشویی، احساسات زندگی و روابط اجتماعی بود. مؤلفههای رابطه زناشویی موردارزیابی رضایت زناشویی دررابطهبا مشارکت اقتصادی و خانگی طرفین و احساسات زندگی موردبررسی شامل رضایت از زندگی، سلامت ذهنی و آمادگی جسمانی خود ادراکی بود. مؤلفههای روابط اجتماعی موردبررسی، روابط بینفردی ذهنی و شهرت اجتماعی ذهنی بودند. محققان تفاوتهای جنسیتی را با مقایسه جداگانه بین گروههای کمخطر و پرخطر افسردگی بررسی کردند. درمجموع، ۳۶۵ (۴.۸درصد) مرد و ۵۲۷ (۶.۶درصد) زن درمعرضخطر بالای افسردگی قرار داشتند. محققان دریافتند فعالیت بدنی با خطر افسردگی در میان شرکتکنندگان در تحقیق مرتبط است. آنان به سطوح بالاتر افسردگی در مناطق روستایی، بخش غربی، سطح تحصیلات پایین و جمعیت میانسال تا پیر اشاره کردند. تنها خطر قابلتوجه در میان زنان دارای فرزندان زیر۱۶سال کشف شد؛ درحالیکه گروه زنان متأهل بدون فرزند زیر۱۶سال افسردهتر بودند. ازنظر وضعیت شغلی؛ مردان بیکار بیشتر از زنان افسرده بودند. آزمون «کای اسکوئر» تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد. آزمون «مان-ویتنی» تفاوت معناداری را در وضعیت اجتماعی درکشده بین زنان متأهل و مردان متأهل نشان نداد. بااینحال، مردان متأهل، تفاوتهای بسیار قابلتوجهی را در همه عوامل نشان دادند. در میان افراد کمخطر، محققان تفاوتهای مبتنیبر جنسیت را در فراوانی ورزش، رضایت زناشویی، کمک مالی، کمکهای خانگی، سلامت عمومی و تندرستی ذهنی یافتند. آنان تفاوتهای جنسیتی را در رضایت زناشویی، مشارکت مالی، مشارکت خانوار، سلامت عمومی خود ادراکی و موقعیت اجتماعی در میان افراد درمعرضخطر نیز یافتند. تفاوتهای آماری معناداری نیز طبق جنسیت در فراوانی ورزش در بین افراد کمخطر وجود داشت؛ اما هیچیک در بین همتایان پرخطر آنان وجود نداشت. یافتهها نشان میدهد: محققان باید تفاوتهای جنسیتی را در هنگام بررسی ارتباط بین ورزش جسمانی و خطر افسردگی درنظر بگیرند. پس از ترکیب ویژگی جمعیتشناسی و شناختی مهم، «رگرسیون باینری» نشان داد که رابطه بین دفعات ورزش و افسردگی در زنان ازنظر آماری معنادار است. فعالیت بدنی با خطر افسردگی در زنان «رابطه معکوس داشت»؛ بااینحال، ارتباط با افسردگی در مردان ازنظر آماری معنادار نبود.
فهیمه ایاز/ ایسنا