کارنامه موفق دولت سیزدهم در «دیپلماسی انرژی»
«دیپلماسی انرژی» یعنی: تعاملات مبتنیبر طرحها، برنامهها، راهبردها، سیاستها و اقدامهایی که جمهوری اسلامی در حوزههای تولید، توزیع و مصرف انرژی در قبال دیگر کشورها در مجامع بینالمللی بهمنظور ارتقای منافع و امنیت ملی خود ترتیب داده و به انجام میرساند. «دیپلماسی انرژی» دو بُعد را شامل میشود: نخست، بهکارگیری حداکثری ظرفیتها و قابلیتهای دیپلماسی کشور در توسعه بخش انرژی؛ و دوم، بهرهبرداری از قابلیتها و تواناییهای بخش انرژی کشور بهمنظور تقویت دستگاه دیپلماسی در همکاری با کشورهای خارجی و سازمانهای بینالمللی. بهگزارش شانا؛ جمهوری اسلامی ایران در مرکز مهمترین منطقه تولید انرژی جهان قرار دارد و مزیدبرآن، بزرگترین دارنده ذخایر هیدروکربوری جهان نیز بهشمار میرود و این ویژگیها مؤید آناستکه «دیپلماسی انرژی» باید یکی از رئوس دیپلماسی خارجی کشور باشد؛ اما بانگاهیبه گذشته، توفیقنداشتن در برقراری روابط قدرتمند انرژیمحور با دیگر کشورها بهویژه همسایگان و متناسب با ظرفیتهای کشور، مشهود است. سهم «یکدرصدی» ایران در تجارت گاز طبیعی جهان، با وجود داشتن دومین ذخایر جهانی گاز طبیعی، شاهدی بر این مدعاست.
دولت سیزدهم در شرایطی روی کار آمد که با خروج آمریکا از برجام، زمینه اعمال محدودیتهای هرچه بیشتر بر صنعت نفت کشور فراهم شده بود و طی دودهه پیشازآن جریان، آمریکا و کشورهای همسو با سیاستهای آن کشور تلاش کرده بودند تا جمهوری اسلامی را از متن همه طرحهای بینالمللی و منطقهای تولید و انتقال انرژی دور نگه داشته و گزینههای جایگزین ایران را ازنظر مالی و سیاسی حمایت کنند. باوجوداین، دولت رئیسجمهوری شهید از ابتدا جهتگیری مهمی را در سیاست خارجی مشخص و دنبال کرد که «اولویت آن، توسعه و تقویت روابط با همسایگان و مناطق کمترتوسعهیافته» بود. صنعت نفت دراینراه باتوجهبه قدرت نقشآفرینی بالای خود، در اولویت توسعه همکاریها و احیای روابط با همسایگان قرار گرفت. توسعه روابط با بسیاری از همسایگان، درگرو تنشزدایی در روابط با کشورهای اثرگذار خاورمیانه بوده است. ازاینرو و منطبق با اهمیت مسئلهشناسی در رفع تنگناها، بازیابی روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی بهعنوان کشوری مسلمان و اثرگذار بر دامنه وسیعی از جوامع منطقه، در دستورکار دولت سیزدهم قرار گرفت و با بهبود روابط و تبادل سفرا، یکی از مهمترین موانع توسعه روابط با دیگر کشورهای منطقه ازطریق وساطت سیاسی یک قدرت بزرگ اقتصادی بهنام چین مرتفع شد. اینمسئله بهنوعی جایگاه و نقش اینکشور را در ایجاد آرامش و توسعه اقتصادی منطقه خاورمیانه بیشازپیش برجسته کرد. نباید از نظر دور داشت: تأمین پایدار جریان عرضه یا تقاضای انرژی، بزرگترین دغدغه دولتها در عصر حاضر بهشمار میرود. برایناساس و باتوجهبه جایگاه ایران درزمینه تولید نفت و گاز، «دیپلماسی انرژی» به پای ثابت توسعه همکاریهای دوجانبه با همسایگان و مشتریان راهبردی در سراسر جهان در دولت سیزدهم تبدیل شد. زندهیاد رئیسی، در دوره سهساله ریاستجمهوری خود ۲۹ سفر خارجی به ۲۴ کشور جهان انجام داد که در بیشتر آنها، همکاریهای انرژیمحور پیشران توسعه روابط بوده. سفرهای پرشمار رئیس دولت سیزدهم به کشورهای همسایه شمالی از اهمیت اینمنطقه برای جمهوری اسلامی ایران حکایت داشت که سرانجام به توسعه و احیای همکاریها بهویژه درزمینه انرژی منجر شد. دراینحوزه، همکاریهای نفت و گاز با تاجیکستان، ازبکستان و احیای همکاریهای گازی با ترکمنستان قابلذکر است. ترکمنستان بهعنوان چهارمین دارنده ذخایر گاز طبیعی جهان و سرزمینی بسته ازمنظر دسترسی به آبهای آزاد، وابستگی زیاد به صادرات گاز دارد. باوجوداین، قرارداد واردات گاز از اینکشور که اهمیت سیاسی آن بهمراتب بیشتر از اهمیت اقتصادی آن است، در دولتهای پیشین با کوتهنظری به نزاعی سیاسی تبدیل شده بود که در دولت سیزدهم با درایت و سعهصدر، برای احیای روابط با این کشور اثرگذار در عرصه جهان انرژی اقدام شد. امروزه دو کشور، توسعه روابط تجارت انرژی و خدمات فنی و مهندسی را دنبال میکنند. کشورهای شرق و جنوبشرق آسیا همواره از اولویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی بهشمار رفتهاند. چین در شرق آسیا بزرگترین شریک تجاری ایران است که تجارت نفت و مواد پایه نفتی و پتروشیمی سهم عمده دراینتجارت دارد و در دولت سیزدهم، سازوکار مناسبی برای بهرهمندی ایران از درآمدهای حاصل از صادرات کالا به اینکشور اندیشیده شد. در منطقه جنوبشرق آسیا نیز اندونزی بهعنوان پرجمعیتترین کشور مسلمان جهان، مقصد احیای روابط قرار گرفت. اینکشور در دهه گذشته همواره خواهان توسعه روابط انرژیمحور با جمهوری اسلامی بوده که در قالب سفر رئیسجمهوری شهید به اینکشور، همکاریهای نفت و گاز یکی از محورهای گفتوگوهای دو دولت بود که سرانجام به امضای توافقنامه همکاریهای نفت و گاز منجر و سرآغازی برای توسعه همکاری دوجانبه شده است. دولت سیزدهم توسعه روابط با قاره آفریقا را نیز یکی از اولویتهای دیپلماسی خارجی خود قرار داد که ستاد آفریقا با هدف شناسایی ظرفیتهای کشورهای آفریقایی، هماهنگی و سیاستگذاری برای توسعه مناسبات اقتصادی در دولت تشکیل و اجلاس بینالمللی ایران و آفریقا در دو مورد برگزار شد؛ دومین اجلاسش با حضور نمایندگان عالیرتبه اقتصادی بیش از ۳۰ کشور آفریقایی در اوایل سال ۱۴۰۳ در تهران تشکیل شد. رئیس دولت سیزدهم در دوره سهساله دولتش، کشورهای هدف را در مناطق شرق، جنوب و شمال آفریقا شناسایی و توسعه روابط با آنها را دنبال کرد. یکی از اولویتهای همکاری دراینکشورها همواره صنعت نفت و گاز، پالایش و پتروشیمی بوده است. در آفریقای جنوبی همکاریهای پاییندستی نفت خام، در کنیا، آنگولا و زیمبابوه همکاریهای بالادستی، پاییندستی و صدور خدمات فنی و مهندسی و در کشور الجزایر دامنه وسیعی از همکاریهای نفتی مورد توافق قرار گرفت. حضور در آمریکای لاتین یکی از سیاستهای مهم دولت جمهوری اسلامی ایران بوده که در آن، افزونبر منافع اقتصادی، جنبههای سیاسی، اجتماعی و بینالمللی دنبال میشود و دراینسیاست نیز صنعت نفت و انرژی پیشگام توسعه سیاست خارجی بوده است. صنعت نفت با حضور در ونزوئلا توانمندی شرکتهای ایرانی را در صدور خدمات فنی و مهندسی صنعت نفت بهمنصه ظهور گذاشت. توسعه روابط با همسایگان نخستین اولویت سیاست خارجی دولت سیزدهم و مهمترین ابزار آن، «دیپلماسی انرژی» بوده است. تمدید قراردادهای صادرات گاز به عراق و ترکیه که منقضی یا در شُرف انقضا قرار دارد، در اولویت رایزنیها و گفتوگوهای سیاسی و فنی مقامهای دو کشور قرار گرفت و با وجود تلاشهای آمریکا برای تمدیدنشدن قراردادها، نتایج ارزندهای حاصل شده است که گویا جزئیات آن بهدلیل مسائل امنیتی قابل بیان نیست. درزمینه توسعه مشترک میدانهای مشترک نفت و گاز با کشورهای همسایه با فراهمکردن چارچوبهای فنی و مالکیتی، اولین میدانها برای توسعه مشترک با عراق و عمان مشخص شد و اقدامهای اجرایی آن درحالپیگیریست که در تاریخ بیش از یکقرن صنعت نفت اقدامی بینظیر بهشمار میرود و امید است شهادت رئیس دولت سیزدهم خللی در اجرای این سیاست مهم ایجاد نکند. خط لوله صادرات گاز آیپی (ایران به پاکستان) که توافق برای احداث آن در ۲۰۰۹ انجام شد، بهدلایل مختلف تاکنون بدون ترتیب اثر خاصی اسوی دولت پاکستان روبهرو بوده. اینشرایط ایران را محق شکایت در محاکم بینالمللی برای دریافت غرامت ۱۸میلیارددلاری کرده است. باوجوداین، در دولت سیزدهم نظر به سیاست توسعه روابط با همسایگان و جلوگیری از ایجاد تنش در روابط و همچنین خنثیسازی تلاشهای آمریکا برای پیشبرد طرحهای جایگزین، احیای این خط لوله که طرف ایرانی آن تقریباً تکمیل شده بود اما طرف پاکستانی آن بدون پیشرفت خاصی دنبال میشد، در دستورکار قرار گرفت. ازسویی، درپی سفر رئیسی به پاکستان و دیگر ملاقاتهای سران دو کشور در حاشیه اجلاسهای بینالمللی، دو طرف برای اجرای خط لوله به توافقهای مهمی دست یافتند و طرف پاکستانی پسازسالها انفعال، عملیات اجرایی فاز نخست خط یادشده را آغاز کرده. اهم مواردی که در بالا ذکر شد، ازمنظر تعریف «دیپلماسی انرژی» در زمره کمکهای صنعت نفت به توسعه دیپلماسی خارجی دستهبندی میشوند. در حوزه تسهیلگری سیاست خارجی در توسعه صنعت نفت نیز اقدامهای قابلتوجه در دولت سیزدهم انجام شده است. صنعت نفت بهعنوان صنعتی سرمایهبر، وابستگی زیادی به فناوری روز و منابع مالی دارد که اعمال تحریمهای ظالمانه غرب موانعی را در دسترسی به این دو عامل سبب شده بود. بهاینمنظور، دولت سیزدهم استفاده از منابع مالی و فناوری کشورهای همسو با یکدیگر را در اولویت قرار داد که در رأس آنها چین و روسیه قرار داشتهاند. در دولت سیزدهم با پیگیری تلاشهای آغازشده از دولت گذشته، نسبت تأمین مالی خط اعتباری ایران از چین از ۱ به ۱ (سهم هر طرف) به ۱ به ۳ اصلاح و طرحهای بزرگی برای استفاده از این اعتبار معرفی شد؛ در صدر آنها طرحهای صنعت نفت و گاز هستند. امید میرود با بهرهبرداری از این دستاورد که دراختیار دولت چهاردهم قرار گرفته است، گام مهمی در تکمیل زنجیره ارزش نفت برداشته شود. در طرف مقابل: طرحهای عظیم توسعه میدانهای نفت و گاز به شرکتهای توانمند روس واگذار شده که رقم قراردادها و توافقنامههای امضاشده آنها دههامیلیارددلار است. دراینبین، تمرکز دولت بر حمایت از شرکتهای دانشبنیان داخلی بهمنظور تأمین نیاز صنعت نفت نیز ستودنی است. نباید فراموش کرد که دیپلماسی خارجی در یک کشور دارای منابع نفت و گاز حول محور صنعت نفت آن میچرخد، بههمیندلیل هم دولت سیزدهم با رعایت این اصل، «دیپلماسی انرژی» را در رأس سیاستهای خارجی خود قرار داد که نتایج ارزندهای را بهدنبال داشت و برخی مشکلات دیرینه در روابط انرژیمحور را بهویژه با همسایگان برطرف کرد. اینموضوع در شرایطی حاصل شد که بسیاری از کشورها و شرکتهای جهانی از بیم عواقب تحریمها از همکاری با ایران اجتناب داشته؛ اما موضوعی که در دولتهای گذشته ناممکن بهنظر میآمد، با ارائه راهبردهای جایگزین جذاب، همراه با کاهش خطر همکاری برای طرف خارجی، آنها را به «مشارکت» با صنعت نفت و گاز ایران «ترغیب» کرد و دستاوردهایی اینچنینی برای کشور رقم زد.