• شماره 3115 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۱۶ تير

مهم‌ترین مسئله پیش‌روی نهمین رئیس‌جمهوری ایران

پرسش درست و طرح درست پرسش، نیمی از مسیر رسیدن به پاسخ است. بخش پژوهش ایرنا در گفت‌وگویی با کارشناسان، برخی از مهم‌ترین مسائل پیش‌روی «رئیس‌جمهوری آینده» را مطرح کرده است. از تعدادی از کارشناسان خواسته شده مهم‌ترین مسئله پیش‌روی رئیس‌جمهوری آینده را از نگاه خود اعلام کنند و به تبیین این‌مسئله بپردازند. به‌گزارش مینا اینانلو؛ «احمد زیدآبادی» (روزنامه‌نگار و فعال سیاسی) در‌خصوص مهم‌ترین مسئله پیش‌روی نهمین رئیس‌جمهوری ایران گفته است: بارها تأکید کرده‌ام قدرت دولت در معنای اعم در ایران از هم‌گسیخته است و باید یک سامان‌یابی دوباره پیدا کند؛ به‌این‌معنا‌که هر‌کس دقیقاً چه قدرتی دارد و به‌ازای آن قدرت چه مسئولیت‌هایی دارد. درحال‌حاضر کانون‌های تصمیم‌گیر برای امور کشور بیش‌از‌اندازه پراکنده شده و هرفردی در هر قشر، شهر یا نهادی در حوزه کاری خود و دیگران اعمال حاکمیت می‌کند. به‌همین‌دلیل نیاز به یک بازسازی در گام اول است. وی درادامه و در بیان دلایل اهمیت و اولویت این‌مسئله در شرایط کنونی کشور می‌افزاید: بدون سامان‌یابی نه می‌توان تصمیمی گرفت و نه‌اینکه می‌توان تصمیمی را اجرا کرد. از اساس دولت یک فلسفه و یک کارویژه دارد که از‌طریق ایجاد دستگاهی با اجزایی مختلف و مرتبط‌با‌هم انجام می‌شود. اگر چنین نباشد، با وضعیتی نامساعد همانند وضعیت کنونی مواجه خواهیم شد. این‌در‌حالی‌ست‌که نامزدهای ریاست‌جمهوری در‌ابتدا یک چیز وعده می‌دهند و پس از انتخاب‌شدن آن‌را عملی نمی‌کنند. به‌این‌دلیل اعتقاد دارم پیش‌از‌هر‌چیزی، تصمیمی برای سامان‌یابی دوباره دستگاه دولت به‌مفهوم State (دولت) و نه کابینه و قوه مجریه صورت گیرد. بدون تحقق چنین امری، کسی کاری را از پیش نمی‌برد. وی ادامه می‌دهد: قدرت دولت کم نیست بلکه دچار نوعی تشدد قدرت است؛ به‌دلیل‌اینکه از اساس از همان ابتدای انقلاب یک تئوری منسجمی درباره دولت وجود نداشته است. به‌هر‌حال نگاه‌هایی که آن‌زمان وجود داشت و کسانی‌که قانون اساسی را نوشتند و بعدها در مقام عمل به‌دلیل انشعاب‌های بسیاری که به‌وجود آمد و نیروهایی موازی که شکل گرفتند، همه به‌دلیل فقدان نظریه‌ای در‌خصوص دولت جدید بوده است و این‌موارد سبب شده اولاً به‌لحاظ نظری خلط مبحث‌های بسیاری ایجاد شود و دوم‌اینکه به‌لحاظ حقوقی، مسئله جا نیفتد و در اجرا کار سخت و دشوار شود. «مجید شاکری» (کارشناس اقتصادی) دو مسئله مهم پیش‌روی نهمین رئیس‌جمهوری ایران را «وابستگی به دِرهَم (ارز امارات) و وابستگی ایران به کانال‌های کالای اساسی آمریکا» می‌داند. او در بیان دلیل اهمیت این دو موضوع می‌گوید: در ۸۵‌درصد مبادلات خارجی‌، به دِرهَم امارات وابستگی داریم و به‌محض‌اینکه تغییری در رویکرد و دست‌فرمان آمریکا رخ دهد، دچار مشکل می‌شویم. مقصودم از تغییر رویکرد آمریکا، پیروزی ترامپ نیست بلکه جو بایدن نیز در دوره دوم می‌تواند رویکردی متفاوت با دوره کنونی داشته باشد و به‌سمت کنترل تنش در اوکراین و مهار مستقیم چین حرکت کند. در‌این‌رویکرد، آمریکایی‌ها به‌عنوان یک جزء جدانشدنی رویکرد خود، سراغ ایران خواهند آمد و یکی از ابزارهای اصلی‌شان وابستگی ایران به دِرهَم است. آن‌ها در‌این‌زمینه می‌توانند فشار قابل‌توجهی به ایران وارد و در‌آن‌مبادلات، اخلال ایجاد کنند. وی می‌افزاید: از‌سوی‌دیگر چون ما بیشتر کالاهای اساسی خود را از کانال‌های تحت تسلط و معافیت آمریکا می‌خریم، ابزاری که آن‌ها تا‌کنون بارها استفاده کرده و در دور بعدی نیز استفاده خواهند کرد، چگونگی دسترسی ما به کالاهای اساسی‌ت که زیرساخت آن‌را نیز در‌‌اختیارشان گذاشته‌ایم. کلاً در دولت سیزدهم در هر‌دوی این‌موارد، وابستگی ایران نسبت به گذشت بیشتر شده؛ هم از‌نظر ابعاد و تأثیرات و هم فوریت. این‌موضوع، اولویت اول است و هر رئیس‌جمهوری باید در شش‌ماه‌اول روی این دو مورد متمرکز شود. چون آمریکا برای فشار بر ایران، ابزارهای محدود ولی بسیار‌مؤثری دارد که این دو، موارد اصلی هستند. «ابراهیم فیاض» (عضو هیئت‌علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران) درباره مهم‌ترین مسئله پیش‌روی رئیس‌جمهوری آینده می‌گوید: جهان به‌شدت در‌حال‌‌تحول است. فهم اینکه جهان متحول می‌شود و ما باید در درون کشور و بیرون آن چه‌کار کنیم، بسیار‌مهم است. تئوری خاصی در‌مورد تحولات جهان وجود ندارد. یعنی فهم وضعیت کنونی بسیار‌سخت است و ایران به‌شدت در‌حال‌تحول بوده و اقتصاد آن در‌حال‌رشد است و اینکه وضعیت اقتصادی نیز به چه صورت پیش برود سخت است. زمان شعار‌دادن نیست زیرا عملی‌نشدن شعارها به‌ضرر او تمام می‌شود. بنابراین در‌اینجا این پرسش مطرح می‌شود که ایران در جهان و جهان در ایران چه‌کار کند؟ این‌امر برای آینده و قرن ۲۱ مهم است. به‌گفته این پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی؛ وقتی تئوری کلان نداشته باشیم، استراتژی کلان هم نخواهیم داشت. برای‌مثال کشورهای عربی می‌خواهند اقتصاد نفتی خود را به اقتصاد گردشگری تبدیل کنند اما آیا امنیت کنونی جهان اجازه می‌دهد گردشگری به کشورهای عربی منتقل شود؟ یا گفته می‌شود امکان به‌وجود‌آمدن جنگ جهانی سوم وجود دارد. اکنون مسئله فلسطین، یک بحث جهانی شده؛ یعنی منطقه‌ای نیست و اوکراین نیز به‌همین‌صورت. وی می‌افزاید: برای‌مثال ممکن است اینترنت جهانی قطع شود؛ آیا شبکه اطلاع‌رسانی داخلی داریم که دچار مشکل نشویم؟ یا در‌مورد حملات تروریستی به پالایشگاه‌ها باز همین بحث مطرح می‌شود. متأسفانه اکنون حرف‌های بسیاری زده می‌شود و مناظره‌ها هم نشان داد بحث‌ها خیلی استراتژیک نیست و حداکثر یکسری راهبرد بیان می‌شود؛ زیرا تئوری خاصی در‌این‌زمینه نداریم. به‌طور‌مثال در کشور ما که می‌توان نور خورشید را به انواع انرژی تبدیل کرد، اقدام خاصی در‌این‌زمینه انجام نمی‌شود؛ در‌حالی‌که همه این موارد اشتغال‌زا هستند. در شرایط کنونی، ما رئیس‌جمهوری می‌خواهیم که دیگر به‌صورت کلی شعار ندهد.

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه