سناریوهای پیشروی ایران و 1+4
سیاستمداران تروئیکای اروپایی هرچند نه بهصورت علنی اما قطعاً براینامر واقفاند که فعالسازی مکانیسم ماشه یا همان اسنپبک نه نقطه پایان که آغاز روندی با پایان نامعلوم در مواجه با پرونده هستهای ایران خواهد بود و تنها تهران نیست که باید به سناریوهای پیشرو برای ممانعت از افزایش سطح تنش و مدیریت اوضاع بیندیشد.
بهگزارش فاطمه کلانتری (ایرنا)؛ «کایا کالاس» (مسئول سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا) در جدیدترین اظهاراتش باتأکیدبراینکه «ما باید موضع محکمتری دررابطهبا ایران اتخاذ کنیم»، از ضرورت همکاری با ایالاتمتحده درخصوص ایران سخن گفت. وی در گفتوگویی با مطرحکردن ادعاهایی علیه ماهیت برنامه هستهای ایران و نقش منطقهای آن، اعلام کرد؛ موضع مشترک این بلوک در قبال ایران، از موضوعات نشست بعدی وزرای امور خارجه اتحادیه اروپاست. کالاس درباره تنشهای اخیر در روابط اتحادیه اروپا و آمریکا گفت: همواره متحدان خوبی بودهایم. همیشه دوست و متحد بودهایم و درزمینه مسائل مختلف ازجمله اوکراین و غرب آسیا همکاری کردهایم. ما در جهان شاهد همکاری قدرتهایی مانند روسیه، چین، ایران و کرهشمالی هستیم و بهنظرم، این یکی از مواقعیست که باید بهعنوان شرکای فرااقیانوسی همکاری کنیم. سخنان مسئول سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا و اظهارات رافائل گروسی (مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی) که درتلاش است گره اختلاف پادمانی با ایران و همچنین وضعیت برنامه هستهای ایران را با سیاسیکاری به گرهای کور مبدل کند، زمانی اهمیتی دوچندان مییابند که بدانیم عمر لازمالاجرابودن مفاد تعهدات برجامی ایران که به تأیید قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد مصوب ۲۹ تیر ۱۳۹۴ (۲۰ ژوئیه ۲۰۱۵) رسیده و چارچوب حقوقی برجام را پشتیبانی میکند، به پایانش در اکتبر ۲۰۲۵ (مهر ۱۴۰۴) کمتر از هشتماهدیگر نزدیک میشود. در مدت باقیمانده تا مهر ۱۴۰۴، چند سناریو محدود پیشروی ایران و جامعه جهانیست: احیای برجام یا توافق جامع مشابه و مبتنیبر فرمول برجام، حصول توافق موقت که سناریو فعالسازی اسنپبک و بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران را بهتعویق بیندازد یا فعالشدن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای تحریمی شورای امنیت. سناریوی احیای محدود برجام با تعهدات موقت، رویکردی برای کاهش تنش میان ایران و گروه E۳ (فرانسه، آلمان، بریتانیا) و جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه است که در شرایط کنونی (مارس ۲۰۲۵) میتواند بهعنوان یک راهحل میانی درنظر گرفته شود. این سناریو بهویژه در بستر تحولات سیاسی اخیر، ازجمله بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در آمریکا و تشدید مواضع تندروها در غرب و ایران، اهمیت بیشتری پیدا کرده. اجزای این سناریو میتواند شامل توقف غنیسازی اورانیوم در سطوح بالا (مثلاً ۶۰درصد) و محدودکردن آن به ۲۰درصد یا حتی به سطح نزدیک به ۳.۶۷درصد که در برجام تعیینشده بود و کاهش ذخایر اورانیوم غنیشده ازطریق صادرات یا رقیقسازی تحتنظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد. در طرف مقابل، اروپا نیز با تعلیق تحریمهای یکجانبه خود شامل مواردی همچون تحریم خطوط هوایی ایرانایر و ماهان و تحریمهای مرتبط با کشتیرانی و ...، تهدید استفاده از مکانیسم ماشه را تا زمان دستیابی به یک توافق جامعتر که باگذشتزمان احتمال بازگشت ایالاتمتحده را حتی بهصورت غیرمستقیم فراهم میکند، اعلام میکند. توافق میتواند برای دورهای کوتاه (ششماه تا یکسال) طراحی شود تا فرصتی برای ارزیابی نتایج و مذاکره برای احیای کامل یا جایگزینی برجام فراهم کند. این سناریو، از تشدید رویارویی نظامی یا دیپلماتیک جلوگیری میکند. همزمان درحالیکه برخی کارشناسان، گزینه خروج ایران از NPT درپاسخبه فعالسازی اسنپبک ازسوی کشورهای اروپایی را مطرح میکنند، توافق موقت این ریسک را کاهش میدهد. با حفظ فضای حداقلی همکاری، E۳ و ایران میتوانند در فضایی برای میانجیگری سایر بازیگران (روسیه، چین یا برخی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس) فراهم آورند. این سناریو به تروئیکای اروپایی اجازه میدهد بدون رویارویی مستقیم با سیاستهای احتمالی تندرو در دولت جدید آمریکا، به دیپلماسی فرصت بیشتری دهند. برای ایران نیز تعهدات محدود مانع از فشار داخلی تندروها برای تسریع برنامه هستهای میشود. در سناریوی توافق موقت در چهارچوب احیای محدود برجام، تمدید ضمنی قطعنامه ۲۲۳۱ یا تعویق مکانیسم ماشه بهعنوان یکی از ملزومات موردتوجه است؛ یعنی تروئیکای اروپایی میتوانند ازطریق دیپلماسی در شورای امنیت، انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ را بهتعویق بیندازند یا از فعالسازی مکانیسم «اسنپبک» (بازگشت خودکار تحریمهای پیشین) خودداری کنند، مشروطبراینکه ایران آنچه غرب گامهای تنشزا خوانده را موقتاً متوقف کند. این سناریو نیاز به توافق رسمی جامع را بهشکل موقت دور میزند و وضعیت موجود را حفظ میکند تا مذاکرات بعدی شکل گیرد. بااینحال اما نمیتوان چالشهای این سناریوی بهظاهر ساده را نادیده گرفت؛ در قدم اول باید اینموضوع موردتوجه قرار بگیرد که علیرغم برگزاری چهاردور گفتوگوهای ایران و سه کشور اروپایی که دور اخیر در ۶ اسفند در ژنو برگزار شد و کاظم غریبآبادی؛ معاون حقوقی و بینالملل وزارت امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد ایران، با انتشار پیامی در شبکه ایکس از توافق طرفین برای تداوم اینروند خبر داد، فضای همچنان یخبسته حاکم بر روابط تهران و قاره سبز را میتوان از سخنان مسئول سرویس اقدام خارجی این اتحادیه بهخوبی موردارزیابی قرار داد. روابط اتحادیه اروپا با تهران از زمان آغاز منازعه نظامی میان روسیه و اوکراین و پسازآنکه وزارت دفاع اوکراین در پیامی در ایکس، با انتشار تصاویری از لاشه پهپادهای ایرانی شاهد ۱۳۶، اتهام همکاری ایران با روسیه را در جنگ مطرح کرد، رو به سردی گرایید و در مقاطعی هم به سدی در مسیر احیای برجام تبدیل شد. جمهوری اسلامی ایران همواره هرگونه کمک نظامی به روسیه با هدف استفاده در جنگ اوکراین را رد و بر همکاری متداول نظامی با روسیه بهعنوان حق طبیعی دو کشور تأکید کرده. با تداوم جنگ در اوکراین، ادعای اتحادیه اروپا و E۳ مبنیبر حمایت تسلیحاتی ایران از روسیه همچنان پابرجاست؛ ایندرحالیستکه سیاست جدید ایالاتمتحده مبنیبر تعلیق کمکهای نظامی به کییف که در نتیجه تنش میان رؤسای جمهوری دو کشور در واشنگتن رخ داد، میتواند باز مواضع سرسختانه اروپا درحمایتاز اوکراین و تقابل با روسیه افزوده و ترکشهایش را روانه جمهوری اسلامی ایران کند. ولودیمیر زلنسکی که در سهسالگذشته هزینههای سنگین مالی و دیپلماتیک را متوجه کشورهای اروپایی کرده اما هنوز شخصیت محبوب میان رهبران این قاره است، از ماههای آغازین جنگ، جدیدترین پروژه ایرانهراسی را با انتشار کلیپ و سخنرانیهایش کلید زده و ممکن است باردیگر برای جلب حمایتهای غرب، بر ابعاد پروژه بیفزاید؛ بنابراین میتوان گفت: نیل بهایننقطه که اروپا تصمیم بگیرد در چهارچوب یک توافق موقت و بدون تضمین، بهسمت راهکاری برای تمدید موعد انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ حرکت کند، بسیار خوشبینانه و دورازذهن بهنظر میرسد. دومین چالش یک توافق موقت برای تعلیق موعد انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ را شاید بتوان چالش مشترک و توأمان ایران و تروئیکای اروپایی نامید چراکه تصویب یک قطعنامه، حتی بهصورت ضمنی یا شکلی در شورای امنیت سازمان ملل برای ایجاد تغییرات در قطعنامه ۲۲۳۱، نیازمند همراهی ایالاتمتحده برای عدم وتوی آن است. پسازآنکه دونالد ترامپ علیرغم بیان ادعاهایی مبنیبر تمایل برای گفتوگو با ایران و توافق بر سر پرونده هستهای، باردیگر با صدور بخشنامهای، «سیاست فشار حداکثری» را که خودش مبتکر آن در دور نخست ریاست جمهوری و پس از خروج یکجانبه از برجام در سال ۲۰۱۸ بود اعمال کرد، دراصل باب مذاکره میان تهران و واشنگتن حتی بهصورت غیرمستقیم برای آیندهای نامعلوم بسته شده است. درنتیجه دراینشرایط و اینبرهه، تهران نمیتواند تلاشی را درجهت همراهکردن ایالاتمتحده برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ انجام دهد و اینبخش مهم سناریو تنها به اراده و تلاش اتحادیه اروپا و E۳ و البته شاید هم تاحدودی روسیه وابسته خواهد بود. در طرف مقابل، نکته حائزاهمیت ایناستکه رئیسجمهوری ایالاتمتحده در بخش مهمی از بخشنامه به موضوع اقناع تروئیکای اروپایی برای استفاده از مکانیسم ماشه اشاره کرده و این بند، بهصورت خواسته یا ناخواسته اهرمی را بهدست سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان داده تا از آن برای تنظیم روابط خود با آمریکای ترامپ بهره ببرند و اینکار را برای ایران بهمراتب سختتر خواهد کرد. آنچه روز ۱۱ اسفند در اتاق بیضی کاخ سفید میان ترامپ و رئیسجمهوری اوکراین بهوقوع پیوست و متعاقب آن، تصمیم واشنگتن برای تعلیق کمکهای خود به کییف، دور متفاوتی از روابط آمریکا با اتحادیه اروپا را کلید زده است. رهبران کشورهای اروپایی که از زمان آغاز تهاجم نظامی روسیه به اوکراین، با تهدید وجودی خواندن کرملین علیه خود، روزبهروز به تنش با مسکو افزودهاند و بیراه نیست اگر بگوییم فضا را بهسمت تقابلی حیثیتی پیش بردهاند، بهخوبی میدانند برای پیروزی در این منازعه به همراهی کاخ سفید نیاز دارند. همین برداشت موجب میشود بخواهد از تمام اهرمهایش برای همراهساختن ترامپ و تیمش بهره ببرد و یکی از این اهرمهای تازه بهدستآمده امکان تروئیکای اروپایی برای استفاده از مکانیسم ماشه برای تحتفشارقراردادن بیشازپیش ایران است که بهتازگی بهدست اروپا افتاده است. سخنان کالاس مبنیبر ضرورت همکاری با ایالاتمتحده درخصوص ایران نشان میدهد مسئول سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا نیز این اهرم جدید را کشف و درحالصدور سیگنالهایی به فراآتلانتیک برای استفاده دو طرف از آن است. سیاستمداران تروئیکای اروپایی هرچند نه بهصورت علنی اما قطعاً براینامر واقف هستند که فعالسازی مکانیسم ماشه یا همان اسنپبک نه نقطه پایان که آغاز روندی با پایان نامعلوم در مواجه با پرونده هستهای ایران خواهد بود و این تنها تهران نیست که باید به سناریوهای پیشرو برای ممانعت از افزایش سطح تنش و مدیریت اوضاع بیندیشد.