• شماره 3294 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۱ اسفند

سخن مدیرمسئول

بیمه ملت یا بیمه سرگردانی

در تمام جهان، بیمه‌گزاران برای سرویس‌دهی مناسب‌تر، دست به تبلیغات گسترده‌ای می‌زنند تا شمار بیمه‌شده‌های بیشتری داشته باشند و پاره‌ای‌‌از‌اوقات با اعلاناتی چون تخفیف و توسل به قرعه‌کشی تلاش می‌کنند تا موجبات جلب مشتری را فراهم آورند؛ اما در کشور ما داستان جور دیگری‌ست و انواع بیمه‌ها ازقبیل بیمه پزشکی، آتش‌سوزی، عمر، تصادفات، بیمه خودرو و بیمه پس‌از‌مرگ که قسمتی از هزینه‌های بیمه‌شده متوفی را پرداخت می‌کنند، در کمال تأسف این بیمه‌های موجود در ایران، به هنگام وقوع ماجرا، مورد بیمه‌شده را از کار خود پیشمان می‌کنند و روزگار بیمه‌شده را آن‌قدر سخت و طاقت‌فرسا می‌کنند تا شخص بیمه‌شده عطا را به لقا ببخشد. یکی از این بیمه‌گزاران، شرکت بیمه ملت است که باید آن‌را بیمه سرگردانی و سرکاری بخوانند که متأسفانه هیئت‌مدیره‌های سازمان‌های دولتی و خصوصی، بدون هماهنگی با کارکنان خود تحت‌شرایطی با یکی از بیمه‌گزاران قرارداد می‌بندند؛ به‌خصوص کانون بازنشستگان کشوری که سراسر کشور را زیرپوشش دارند که با صد افسوس معلوم نیست، این سازمان به‌چه‌علت بیمه طرف قرارداد را بیمه ملت انتخاب کرده‌اند که در قیاس با گذشته که بیمه آتیه‌ساز بوده است و تمام بازنشستگان، از این ‌بیمه‌گزار همیشه متشکر بوده و زحمات آنان‌را قدر می‌دانستند، در سال‌جاری ناگهان بدون نظرخواهی با این بیمه خوب، قطع رابطه کرده و بیمه ملت را جایگزین کرده‌اند که شرط تعقل و صواب این بود که بیمه جدید یا بیمه ملت ازطریق پیامک یا اطلاعیه رادیو و تلویزیونی و حتی مطبوعات، این تغییر و تحول را به اطلاع بازنشستگان می‌رساندند که دریغ از یک عمل انسانی درزمینه آگاه‌سازی! اینک باید سؤال شود که اولاً این تغییر به‌چه‌علت بوده؟ ثانیاً چرا از بیمه‌شده‌ها نظرخواهی نشده است؟ اینک که کانون خود را قیم 5/1‌میلیون بازنشسته دولتی می‌داند، برای روشن شدن اذهان مردم علت این تغییر را اطلاع‌رسانی کند. این‌جانب که خود بازنشسته هستم و رضایت صددرصدی از بیمه قبلی با نام آتیه‌ساز دارم، امروز برای یافتن آزمایشگاه طرف قرارداد، به 11 مرکز آزمایشگاهی مراجعه کردم، تماماً می‌گفتند طرف قرارداد با بیمه ملت نیستند. هم‌زمان در پاره‌ای از آزمایشگاه‌ها افرادی بازنشسته و کهن‌سال را که توان حرکت نداشتند و پیرزنانی که به‌زحمت راه می‌رفتند و شکوه از این بیمه ملت داشتند را مشاهده کردم که ناله آنان به افلاک هم منتقل می‌شد! برحسب وظیفه اطلاع‌رسانی، به میدان فاطمی، ساختمان کانون بازنشستگان مراجعه کردم که از این وضعیت شکایت کنم. آدرس 250‌متر بالاتر را دادند که به آن ساختمان هم رفتم. در چهار طبقه این ساختمان هیچ‌کس پاسخ‌گو نبود و این است سرنوشت میلیون‌ها بازنشسته که 30‌سال عمر خود را به کار اداری صرف کرده‌اند که به‌هنگام پیری از اندوخته خود در این کانون بهره بگیرند که پنداری، خیالی بیهوده بوده است و بیت زیر صدق می‌کند: «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست، آنچه البته بجایی نرسد فریاد است!»

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه