تأثیر تخصصی بودن روابطعمومیها در سازمانها و نهادها
فرشته پیوند
موفقیت روابطعمومیها منوط به درک صحیح مدیران و تصمیمسازان درون سازمان و سپردن سکان روابطعمومیها به افراد متخصص، توانمند و مسلط به حوزه کاری روابط عمومی و رسانهها است تا با برقراری ارتباط صحیح و حرفهای با رسانهها، مردم و سازمان مربوطه، از عهده وظایف خطیری که بر دوش آنها است، برآیند. بنابراین، حضور افرادی متخصص و مدیرانی مسلط به حوزه کاری روابطعمومی و آشنا به مبانی ارتباطات و رسانه در روابطعمومیها میتواند امتیاز بسیار مهم برای سازمان باشد و به تحقق اهداف سازمانی ترسیم شده نیز کمک شایانی دانسته باشد. از سوی دیگر، آگاهی از مطالبات، خواست و سلیقه «مردم» برای مدیران سازمانها نیز بسیار تعیینکننده و حیاتی است؛ چراکه بدون در نظر گرفتن مطالبات مردمی نمیتوان خط مشی صحیحی برای سازمان مربوطه ترسیم کرد و در این میان نیز نقش اساسی به عهده روابطعمومیها به عنوان واسطه بین مردم و سازمان مربوطه است. در واقع هنر روابطعمومیها، درک و شناخت صحیح از خواستههای مردمی و دریافت بازخوردهای عملکرد سازمان است تا با جمعآوری، دستهبندی و آنالیز این اخبار و اطلاعات، نقش مشاوری توانمند و مسلط را برای مدیران و سیاستگذاران سازمان ایفا کند. سازمانهایی که از طریق روابطعمومیهای خود نتوانند اطلاعات به روز، دستهبندی شده و صحیحی از نیازها و مطالبات مردمی در حوزه کاری خود داشته باشند، نمیتوانند امیدی به موفقیت خود در طی مسیر صحیح برای تحقق اهداف ترسیم شده داشته باشند. نکته دیگری که در روابطعمومیها و جایگاه آن در سازمانها قابل بررسی و تأمل است، نوع نگاه مدیران سازمانها به روابطعمومیها است؛ چرا که در صورت عدم اعتقاد مدیران سازمان به اهمیت و جایگاه تعیینکننده روابطعمومیها، نمیتوان امید چندانی به کارکرد مطلوب روابطعمومیها داشت. اگر مدیری درک صحیحی از روابطعمومی و جایگاه خطیر آن در سازمان نداشته باشد، توان چندانی نیز برای گزینش و انتخاب فردی توانمند و مسلط به حوزه کاری روابطعمومی به خرج نخواهد داد و این امر در نهایت منجر به اشغال پست روابطعمومی توسط فردی غیرمتخصص و ناآشنا به حوزه کاری روابط عمومی میشود و چنین روابطعمومیای نه تنها از پس وظایف محوله برنخواهد آمد؛ بلکه برای جبران ضعفها و کاستیهای خود، متوسل به شیوههای غیرحرفهای و احیانا غیراخلاقی نیز میشوند و از سوی دیگر مسئولان چنین روابطعمومیهایی به صورت مطلق، تسلیم اوامر مدیران ارشد سازمان خود خواهند بود و هیچ نقشی در تعیین خط مشیها و سیاستگذاریهای سازمان نخواهند داشت و معمولا چنین روابط عمومیهایی صرفا به تریبونی برای تبلیغات به نفع سازمان مطبوع خود و احیانا تولید اخباری جهتدار برای پوشاندن ضعفها و کاستیهای سازمان مربوطه مبدل میشود و هیچ تعامل سازندهای نیز با اصحاب رسانه و خبرنگاران نخواهد داشت.