کد خبر:
127299
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۸ يکشنبه ۲۲ ارديبهشت -
07:25
مطبوعات و سدی بهنام کاغذ
علی اکبر بهبهانی
هیچگاه بهیاد ندارم مطبوعات در کشور ما تا بدینحد، با درد چه کنم، سختترین و تلخترین روزهای خود را بگذراند. یکروز درگیر کاغذ هستیم؛ نشستند و گفتند و چاره را ایجاد کارگروه تشخیص دادند. در آنروزها کاغذ روزنامه کیلویی سه تا پنجهزارتومان بود، همه مطبوعات یکصدا فریاد برآوردند که کاغذ گران است. وظیفه کارگروه، نظارت و هماندیشی بود؛ دهها جلسه برگزار کردند تا کارگروه چاره را بیابد. بدینروی، بعد از تائید صلاحیت واردکننده، با تخصیص ارز ازسوی بانک و برخورداری ارز دولتی، کاغذ را وارد کرده و توزیع کردند، این خشت از اول اشتباه بود و کج گذاشته شد. بعضیها واجد شرط شدند و تعدادی درون فیلتر کارگروه ماندند تا رسید به این روزها که کاغذ روزنامه به کیلویی 18هزارتومان رسیده و کاغذ باطله؛ یعنی روزنامه برگشتی کیلویی هفتهزارتومان خریداری میشود. براساس اظهارات رسمی به حدود 200هزارتُن کاغذ، ارز 4200تومانی اختصاص داده شده ولی کمتر از 30هزارتُن آن به کشور وارد شده یا اگر هم مقدار بیشتری وارد شده باشد، بین 20 تا 30هزارتُن آن به مصرفکننده حقیقی یعنی روزنامهها و هفتهنامهها رسیده است و از بقیه کاغذها خبری نیست. دههابار قرار بوده است اسامی ارزبگیران اعلام شود، اما هنوز اعلام نشده، چرا نشده؟ چرا کارگروه سکوت کرده است؟ از دوماه پیش مشکل زینک و چاپ هم اضافه بر بحران کاغذ شد. یعنی گل بود به سبزه نیز آراسته شد؛ بهنحویکه زینک 12هزارتومانی به 60 تا 80هزارتومان افزایش قیمت یافت. بههمانترتیب، هزینه چاپ هم گرانتر شد، در مقابل، یارانه اهدایی وزارت ارشاد هم رو به تحلیل گذاشت و رسید این روزها که اربابان جراید به رعیتان جراید تبدیل شدهاند؛ تاجاییکه مطبوعاتیها چاره را در کمکردن تعداد صفحات، سیاه و سفید کردن چاپ، تقلیل آشکار تیراژ روی آوردهاند که بعضی از روزنامههای غیردولتی تا حد 80درصد تنزل تیراژ دادهاند. بههمینترتیب، کارکنان مطبوعات ازسوی مدیران مطبوعات کم شده، تا بتوانند دخل و خرج را متوازن کنند که این تدبیر هم مفید به فایده نشده و هر روز که میگذرد، دایره مشکلات برای مردم تنگتر و تنگتر میشود. بسیاری از مطبوعاتیها، بهناچار چاپ و انتشار نشریه را متوقف کردهاند. اینروزها بسیاری از مدیران مطبوعات که به اجبار مجبور به کنار گذاشتن همکاران شاغل در نشریه خود هستند، همهروزه در شعبات تأمین اجتماعی، ادارات تعاون، کار و رفاه و دادگاههای کار پرسه بزنند. خلاصه روزگار عجیبیست و اهالی مطبوعات هیچگاه تا بدین اندازه، دچار مشکلات عدیده نبودهاند؛ بهنحویکه اینروزها را روزهای سخت و عذابآور میدانند. بههرجهت، روزنامهنگاران سال 97 را با سختی و گرفتاری سپری کردند و اولین میخ بر تابوت خود را ازسوی قوه قضائیه با حذف آگهیهای دادگستری و ثبتی، تحمل کردند و متعاقب آن گرانی سرسامآور کاغذ، زینک و چاپ، رفتهرفته آنان را از پای درآورده؛ بهنحویکه بیش از هر زمان دیگری آینده روزنامه و روزنامهنگاری، مبهم است.