کد خبر:
353914
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ سه شنبه ۹ آبان -
07:50
«اولتراها» از جان فوتبال چه میخواهند؟
اگر تابهحال نام «اولتراها» به گوشتان نخورده، باید بگوییم آنها نوعی از هواداران پُرشور و اختصاصیِ دنیای فوتبال هستند. گروههای سازمانیافتهای از تماشاگران که بهخاطر شیوه تشویقهایِ نمایشی و حمایت افراطی از تیم انتخابیشان، شناخته شدهاند. «اولتراها» اغلب بهعنوان «یارِ دوازدهم» در زمین شناخته میشوند؛ زیرا انرژی و حمایت آنها میتواند نقش مهمی در تقویت روحیه بازیکنان تیم محبوبشان داشته باشد. آنها بهخاطر نمایشهای استادانه در روز مسابقه؛ ازجمله برافراشتنِ بنرها و پرچمها، استفاده از تجهیزات آتشبازی و البته آواز و رقص، معروفاند. درواقع، بخشی منحصربهفرد و جداییناپذیر از «فرهنگ فوتبال» هستند که جَوی فراموشنشدنی را برای هواداران و بازیکنان ایجاد میکنند. اگرچه رفتار برخی از گروههای «اولترا» گاهی میتواند از مرز خشونت و «هولیگانیسم» عبور کند و منجر به افزایش تدابیرِ امنیتی و محدودیتها در ورزشگاهها شود؛ اما برای بسیاری از طرفداران فوتبال، «اولتراها» نمادی از اشتیاق و فداکاریِ بیچونوچرا هستند. در گزارش 7 فوریه 2023 مجله آنلاین Futbol Chronicle بیشتر درباره آنها میخوانیم.
چرا به هواداران افراطی «اولترا» میگویند؟
اصطلاح Ultras، ریشه در فرهنگ فوتبال کشور «ایتالیا» دارد و درابتدا برای توصیف هوادارانی استفاده میشد که بهعنوان «فوقالعاده علاقهمند به یک تیم» درنظر گرفته میشدند. این اصطلاح بهسرعت در سراسر اروپا و فراترازآن، گسترش یافت و امروزه برای توصیف هواداران پُرشور و فداکارِ فوتبال در سراسر جهان استفاده میشود. «اولتراها» بهخاطر تشویقهای پُرشوروانرژی درحمایتاز تیمشان؛ چه در داخل و چه در خارج از استادیوم، شناخته شدهاند. آنها اغلب «نیروی محرکه» ابداعِ بنرها و پرچمهای بزرگ و رنگارنگی هستند که درطول مسابقات، در جایگاه تماشاگران بهاهتزاز درمیآیند و نیز آوازهای دستهجمعی و رقصهای خاص و هماهنگی که روی سکوها ارائه میشوند. اینشکل حمایت پُرشور و متعهدانه باعث شده تا لقب «یارِ دوازدهم» تیم در زمین را بهدست آورند؛ زیرا انرژی و اشتیاق آنها میتواند نقشی مهم در تقویت روحیه بازیکنان تیم داشته باشد. «اولتراها» علاوهبر نمایشهای روز مسابقه؛ بهخاطر ایجاد حس قوی اجتماعی و خَلقِ هویتی که خاصِ تیم و باشگاه موردعلاقهشان است در خارج از زمین نیز شناخته میشوند. آنها اغلب فرهنگ، سنتها و آیینهای متمایز خود را دارند که منحصر به تیمشان است؛ مثلاً برخی از گروههای Ultra آهنگها یا سرودهای خاصی دارند که طی مسابقات میخوانند (و هواداران نیز این ادبیات و ملودیها را میشناسند) یا از روشی خاص برای پوشش انحصاری یا عرضه رنگهای استانداردِ کیت ورزشی باشگاهشان پیروی میکنند. علیرغم جنبههای مثبت «اولتراها»؛ رفتار آنها گاهیاوقات میتواند از مرز خشونت عبور کند که بعضاً «جریمه و مجازات» را برای باشگاهشان نیز درپی دارد. بااینوجود، برای بسیاری از طرفداران فوتبال، «اولتراها» نمادی از هیجان خالص و حمایتی بیرقیباند. آنها به بازیها، یک جلوه سینمایی میدهند؛ آنهم از نوع اکشن!
سرچشمه «اولتراها» از کجاست؟
گفتیم که اصطلاح Ultras در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 در «ایتالیا» سرچشمه گرفت؛ و زود به یک «جنبش» تبدیل شد. «جنبش اولترا» بهسرعت در سراسر اروپا گسترده شد و از مرزهای این قاره هم فراتر رفت؛ تاجاییکه امروزه از این اصطلاح برای توصیف هواداران پُرشور فوتبال در سراسر جهان استفاده میشود و گروههای متعددی وجود دارند که بسیاریازآنها برای فوتبالدوستان، به یک «برند» هم تبدیل شدهاند. «جنبش اولترا» درابتدا از جنبشهای ضدفرهنگی و سیاسیِ آنزمان الهام میگرفت و خودِ «اولتراها» نیز بهعنوان «نیروی ضدفرهنگی در دنیای فوتبال» تلقی میشدند. آنها بهخاطر اشتیاقی غلوآمیز و شیوه حمایتیِ پراغراق، داری بُعدِ هویتیِ ویژهای شدند؛ طوریکه میتوان یک «هوادار» را از یک «اولترا» بهراحتی تمییز داد و تفکیک کرد. «اولتراها» علاوهبر طراحیِ تشویقها و فعالیتهای خاص برای مسابقات مهم تیمشان (که اساساً جنبه فوتبالی و درکل، ورزشی دارند)؛ به «رویکردهای غیرفوتبالی» نیز معروف بودهاند. بسیاری از گروههای «اولترا»، در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، خارج از استادیوم فوتبال نیز شرکت دارند. ترکیب «شور فوتبالی» و «نگاه سیاسی» به یک ابداعِ جذاب رسید که «جنبش اولترا» را به «پیشرانهای تأثیرگذار» در دنیای فوتبال تبدیل کرد. گسترش و رشدِ این جنبش، وارد مسیری تکاملی شد و خود را با زمینههای فرهنگی و سیاسی جوامعِ مختلف سازگار کرد. در برخی کشورها، «اولتراها» سازماندهیشدهتر و پیچیدهتر شدند؛ آنها در کنار حمایتِ همیشگیشان از تیم محبوبشان، حالا بهعنوان مُجریِ «نمایشهایی برنامهریزیشده» که اهدافی جز فوتبال را دنبال میکند، نیز وارد عمل شدند؛ گرچه این فعالیتها هم در محدوده همان شیوههای رایج و مرسوم در فرهنگ اولترایی بوده است: آوازهای گروهی، تحرکات تیفوسی، بهدستگرفتن نمادها و پوسترها و تصاویر و پرچمها؛ البته با هدفی ازپیشتعیینشده. در بعضی کشورها، «اولتراها» بیشتر با «هولیگانیسم» (لاتبازی یا آشوبگری در قالب گفتارها و رفتارهایِ نفاقافکن و غیرقانونی که شاملِ قلدری و وندالیسم نیز میشود) و خشونت همراه شدند که ورود نیروهای امنیتی به جریان مسابقات را هم بهدنبال داشت. با وجود این تفاوتها؛ اصول اصلیِ «جنبش اولترا» در سراسر جهان، «یکسان» است.
تفاوت «هولیگانها» و «اولتراها»
«اولتراها» معمولاً بر روی گروه اصلیِ بنیانگذاران یا رهبران (که کنترلِ اجرایی را در دست دارند و لیدر هواداری بهشمار میروند) متمرکز؛ و در قالب زیرگروههای کوچکتر برپایه مکانها، آشناییها، مواضع مشترک و ... سازماندهی میشوند. «اولتراها» تمایل دارند از مُدهای پوششی و بنرها و پرچمهایی مزین به نام و نمادهای تیمشان، استفاده کنند. برخیازآنها حتی تأمین «بودجه» لازم برای اقداماتِ نمایشیِ خود را در قالبِ «فعالیتهای خودجوشِ هواداری» انجام میدهند. گروه «اولترا» میتواند از تعداد انگشتشماری هوادار تا صدها یا هزاراننفر باشد؛ درحالیکه جمعهای بزرگتر اغلب بخشهای کامل یک استادیوم را قُرُق میکنند. آنها اغلب نمایندهای دارند که بهطورمنظم با «مالکان باشگاه» برای هماهنگیها، رزرو بلیت، تخصیص جایگاه و ارائه امکانات و نوع تشویقها و هر برنامه احتمالی، درارتباطاند. برخی از باشگاهها برای آنها، امکانات رفاهی (مثلاً وسایل حملونقل گروهی)، بلیتهای ارزانتر، تجهیزات لازم، پرچمها و بنرها و حتی دسترسیِ زودهنگام به استادیوم را فراهم میکنند؛ که اینشکل از روابط مطلوب، اغلب زمانی موردانتقاد قرار میگیرند که «اولتراها» از قدرت و امتیازاتِشان سوءاستفاده کنند. درحالیکه «اولتراها» میتوانند خشن شوند؛ اما اکثر مسابقاتی که در آنها حضور مییابند، بدون بروز «حادثه خشن» بهپایان میرسد. «هولیگانها» اما اینگونه نیستند. هدف اصلیِ آنها مبارزه با هولیگانهایِ تیم مقابلِ است. تمرکز اصلیِ «اولترا» عموماً حمایت از تیم است؛ اما «هولیگان» با ایجادِ جنجال و حاشیه، تعریف میشود. معمولاً مانع ورود «هولیگانها» به ورزشگاهها میشوند؛ ازاینرو، «نامحسوس» عمل میکنند؛ مثلاً برایآنکه توسط پلیس «شناسایی» نشوند، معمولاً از رنگهای مُعرفِ تیمی استفاده نمیکنند. آنها میتوانند یک مسابقه را به آشوب بکشانند یا بعد از پایان مسابقه، حادثهای تلخ را رقم بزنند و دست به تخریب اموال عموی هم بزنند. «اولتراها» اما معمولاً هنگام رفتوبرگشت به/از مسابقات، بیشتر بهچشم میآیند و باافتخار، طرفداریِ خود را با تکاندادنِ نمادها، استفاده از پوششهای رنگی، سربندها و تجهیزاتِ تشویقی، بهنمایش میگذارند و بهعبارتی، به پلیس و مأمورهای امنیتی اجازه میدهند تا حرکاتشان را زیرنظر بگیرند. «هولیگانیسم» اساساً به رفتار اخلالگرانه و خشونتآمیز هواداران در داخل و خارج از ورزشگاه اطلاق میشود. اینامر در بسیاری از کشورها یک معضل است، برخی از کشورها حتی به داشتن گروههای خشن و ترسناک دراینحوزه معروفاند؛ مثلاً در «انگلستان» گروههای افراطیِ Chelsea Headhunters و Bushwackers از بدنامترین و ترسناکترینها هستند. آنها سابقه درگیریهای خشونتآمیز با تیمهای رقیب (چه در داخل و چه در خارج از استادیوم) را دارند و هرساله عاملِ وقوعِ چند حادثه پُرحاشیه بودهاند. در اروپای غربی، هولیگانهای «ایتالیا»، «آلمان» و «هلند» نیز به خشونت و اخلال معروفاند. در شرق اروپا نیز «روسیه» و «لهستان» از وجود هولیگانها رنج میبرند. از اهل فوتبال کسی هست که هولیگانهای بدنام «روسیه» بهنام Orel Butchers (قصابهای اورال) را نشنیده باشد؟
معروفترین «اولتراها» در جهان فوتبال
تیم «میلان» (ایتالیا) با Curva Sud میشناسند؛ اینگروه در دهه 1970 تشکیل؛ و ازآنزمان به یکی از تأثیرگذارترین و شناختهشدهترین «اولتراها» در فوتبال اینکشور تبدیل شده است. آنها همچنین به رقابت قوی و پُرتنشی که با «اولتراهای اینترمیلان» دارند، معروفاند. این رقابت، منجر به مواردی از بروز خشونت در گذشته نیز شد؛ بااینوجود، همچنان نماد مثبت فرهنگ هواداران و شوروشوقِ فوتبال «ایتالیا» است. علاقهمندان به فوتبال «اسپانیا» هم احتمالاً نام Ultras Sur را شنیدهاند؛ هوادارانِ پُرشور باشگاه «رئال مادرید»؛ که در اوایل دهه 1980 تشکیل شد. آنها رقبایی؛ نظیرِ حامیانِ فعالِ «بارسلونا» و «اتلتیکو مادرید» را دارند و بهخاطرِ ایجاد بازیِ نور در فضایی الکتریکی روی سکوها مطرح هستند. علیرغم رفتارهای بحثبرانگیز گهگاه؛ بخشِ جداییناپذیر از فرهنگ هواداران تیم محبوبشان محسوب میشوند. گروه Inter City Firm یا بهشکلِ خلاصه ICF برای اشاره به گروههای سازمانیافته حامیانِ باشگاه «وستهام یونایتد» بهکار میرود. اینگروه در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980؛ یعنی زمانیکه هولیگانیسم فوتبال در «انگلیس» بیداد میکرد، تشکیل شد. علیرغم تلاشهای باشگاه و مقامات برای مهار خشونت آنها؛ حضورهای ICF با حوادث خشن و بینظمیهای متعدد در داخل و خارج از ورزشگاه همراه بوده است و حتی بدنامیشان در سالهای اخیر، حمایت از تیم را دشوار کرده است؛ تاجاییکه گفته میشود بسیاری از اعضای اینگروه، با محرومیت و دستگیری روبرو هستند. گروه هواداران پُرشور باشگاه «سلتیک» (اسکاتلند) نیز The Green Brigade نام دارد. اینگروه در سال 2006 تشکیل شد و جدا از تشویقهای فوتبالشان؛ بهدلیل فعالیتهای سیاسی نیز معروف هستند. آنها از پلتفرم ویژه خود، برای افزایش آگاهی درمورد موضوعات مختلف اجتماعی و سیاسی؛ ازجمله حمایت از «استقلال ایرلند» و «مخالفت با دولت بریتانیا» استفاده میکنند. گروه Ultra Boys که به حمایت از باشگاه «پاناتینایکوس» (یونان) میپردازد، در اواخر دهه 1990 تشکیل شد. آنها بهدلیل احساسات قوی در اتحاد، نگرش دوستانه به فوتبال و وفاداریشان به باشگاه، مورداحترام هستند و علیرغم انتقادها و تحریم مقامات بهدلیل دخالت در حوادث خشونتآمیز و بینظمی، همچنان بخشی تأثیرگذار در فرهنگ هواداران «پاناتینایکوس» بهشمار میروند. فوتبال «فرانسه» را نیز با حامیانِ خاصِ «پاریسنژرمن» میشناسند: Boulogne Boys که در دهه 1980 تشکیل شد. رفتارهای خارجازکنترل و خشونتآمیز آنها باعث شده ازسوی مقامات فوتبالی دراینکشور موردحمایت نباشند؛ اما مسابقه تیمشان بدون حضور آنها و تشویقهای نمایشیشان، خالیازلطف است. گروه Brigada 1871 نیز به تماشایِ فوتبالِ «دینامو دِرسِدن» رنگولعابی جذاب میدهد. اینگروه در اوایل دهه 2000 تشکیل شد و در جامعه فوتبال «آلمان» بهدلیل تعهد کاملش به حمایت از تیم محبوبشان معروفاند. «اولتراها» نام پایگاه هواداران افراطیِ «الاهلی» (مصر) هستند. آنها نقشی مهم در ایجاد جَو پُرسروصدا و پُرانرژی در مسابقات خانگیِ این تیم دارند. علیرغم دخالت اینگروه در حوادث خشونتآمیز و بینظمی؛ بهطور گسترده بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین حامیان نمایشی در فوتبال آفریقا درنظر گرفته میشود.
مصطفی رفعت