نمایش بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای تأثیرگذار در انتقال فرهنگ، همواره کوشیده است در مسیر دغدغههای اجتماعی گام برداشته و با اتصال حلقه فکر و دغدغه هنرمندان به جامعه و ایجاد یک تفکر مشترک، طرح مسئله کند و برای هر مسئله، راهکاری بیندیشد. مرکز امید حوزه هنری کودکونوجوان در حوزه نمایش، یکی از مهمترین حوزههای تخصصیست که هم در جامعه مخاطب و هم در جامعه تولیدکنندگان، گسترهای وسیع دارد. نمایش «اولین بازی» بهقلم «امیر مشهدیعباس» و کارگردانی «میثم یوسفی» که تا ۳۰ مردادماه جاری در تماشاخانه «مهر» حوزه هنری میزبان علاقهمندان به هنر نمایش است، از تازهترین تولیداتیست که این مرکز در آن مشارکت داشته است. «میثم یوسفی»؛ نویسنده، کارگردان، طراح، ایدهپرداز و بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است که فعالیت هنری خویش را از سال 1376 آغاز کرده. تحصیلات خود را در رشتههای سینما و تئاتر بهپایان رسانده و در جشنوارهها و پروژههای مختلف نمایش و تصویر بهعنوان بازیگر و کارگردان حضور داشته است. از دیگر فعالیتهای هنری او باید به حضور در مجامع بینالمللی و فستیوالهای هنری بهعنوان بازیگر و کارگردان اشاره کرد. حضور بهعنوان کارگردان هنری در سه مجموعه تلویزیونی و ارائه آثار ترکیبی در حوزه عروسکی و سریالی برای کودکونوجوان از دیگر حوزههاییست که «یوسفی» در آنها به فعالیت پرداخته است. در خلاصه این نمایش زنده/عروسکی آمده است: یک گروه تعزیهخوان بهخاطر نیامدن یکی از بازیگران اصلی نمیتوانند تعزیه «دو طفلان مسلم» را در خانه «رضا» (نوجوان قصه) اجرا کنند. ازاینرو، وسایل تعزیه را نزد «رضا» و مادرش بهامانت میگذارند تا بازیگر اصلی را بیابند. «رضا» در خلوت و تنهاییاش، کلاهخود را بر سر گذاشته، شمشیر و سپر بهدست میگیرد و به تقلید از تعزیهخوانان بازی میکند. ناگهان اشیا و وسایل تعزیه جان میگیرند و وقایع روز عاشورا را از نگاه و زبان خودشان برای «رضا» روایت میکنند. عاطفه بحرالعلوم طباطبایی، علی بیکمحمدی، سهیلا جوادی، شراره یوسفی، علی افشاری، بهروز مهرعلیان، مهدی رحمتی و دانیال کمانکش؛ بازیدهندگان عروسک و صداپیشگان و «آریا انصاری شاد» بازیگر نوجوان این نمایش هستند. با «میثم یوسفی» (کارگردان این اثر) گفتوگو کردهایم.
لطفاً از نمایش «اولین بازی» برایمان بگوئید.
«اولین بازی» از جمله متونیست که حدود 20سالپیش، توسط دوست عزیزم «امیر مشهدیعباس» نگارش؛ و طیِ سفارشی که درآنسال کوروش زارعی و افشین ناظری در آن حضور داشتند، برای اولینبار با حمایت فاضل نظر تولید شد. در سالهای بعدی، با حمایتها و بازتولیدهای مجدد، توسط کانون پرورشفکری کودکانونوجوانان در سه نوبت طی این دودهه بهروی صحنه رفته. این اثر، با حمایت سازمان فرهنگیوهنری شهرداری تهران نیز توانست در پردیس تئاتر تهران و فرهنگسرای «فردوس» بهروی صحنه برود. امسال هم قسمت شد که برای دهمینبار درایندودهه، در تماشاخانه مهر حوزه هنری، بهحمایت و سفارش حوزه هنری کودکونوجوان و با حمایت دوستان بهروی صحنه برود. این اثر در معرفی فرهنگ عاشورا برای کودکان، از 16 مرداد 1403 بهمدت 15شب بهروی صحنه رفته است.
ارتباط محتوای موجود با فرم عروسکی درایناثر برای شما چه جذابیتهایی داشته است؟
قطعاً هر کارگردانی در تولید تصویر برای هر اثر تأثیرگذار است و ازاینرو، میتوان گفت آنچه مخاطب بر روی صحنه میبیند، خروجی تصویر ذهنی کارگردان است که در قالب فضای هنری، درآنشکل اجرا و در قالب ترکیب طراحی صحنه، نورپردازی، طراحی عروسک، صداپیشگی، انتخاب بازیگران، آهنگسازی و مواردی ازایندست، مقابل دیدگانش بهنمایش درمیآید و حاصل همکاری کارگردان، عوامل طراحان و اجراگران اینگروه است که نهایتاً بهروی صحنه میرود و دیده میشود. وقتی مخاطب، کودکونوجوان هستند، باید بتوانیم از زبان کودکونوجوان، اثرمان را در قالب شکل و فرم اجرایی که مناسب ایندست مخاطبان و این بازه سنیست، بر روی صحنه ببریم و در حوزه داستانی که روایتی از واقعه عاشورا و کربلاست، چگونه بیانکردن و چگونه اجراکردن آن، آنچیزیستکه امروز پیشروی مخاطبان است و بر روی صحنه اجرا میشود و قطعاً فانتزی عروسکها، جادوی عروسک و شیوههای مختلف عروسکی، برای سن مخاطب کودکونوجوان، بسیارتأثیرگذار خواهد بود.
در تولید اثری اینچنینی برای کودکونوجوان، زبان و بیان چهاندازه میتواند در برقراری ارتباط با مخاطب مؤثر باشد؟ آیا در تولید این اثر نگاه خاصی به حوزه زبان و بیان اثر داشتهاید؟
قطعاً و حتماً یک اثر هنری تئاتر؛ علیالخصوص تئاتر کودکونوجوان دراینشکل، مفهوم و فضای آئینی و مذهبی، نیاز به تبلیغات گستردهتری دارد؛ چراکه ما در مدتزمانی این نمایش را بهروی صحنه میبریم که مدارس در تعطیلات تابستانی بوده و مخاطبان اصلی ما درایننمایش، کودکانونوجوانان هستند که اکنون بهواسطه تعطیلی مدارس در اوقات فراغت خویش بسر میبرند؛ پس باید متولیان و حامیان این نمایش و قطعاً دیگر عزیزانی که در بخشهای تهیه و تولید اثر فعالیت میکنند و حمایتگر هنر نمایش هستند، در بخشهای مختلف رسانهای همچون رادیو، تلویزیون، مطبوعات و ...، این اثر را در تبلیغات حمایت کنند؛ بهویژه سازمان تبلیغات اسلامی که اصلاً این نام را بر روی خودش دارد و وظیفه حمایت از چنین آثاری را دارد، باید در حوزه تبلیغات، حمایت بیشتری از این اثر داشته باشد تا مخاطب جذب شود، به داخل سالن بیاید تا تأثیرگذاری این نمایش را تا سالهای سال بعد، بهخاطر اینشکل و گونه اجرایی در یاد داشته باشد. من عقیده دارم که اینشکل از اجرا، تأثیرگذاری دوصدچندانی بر روی ذهن مخاطب خواهد گذاشت و اثر آن نسبت به دیگر آثار دوصدچندان خواهد بود. زمانیکه ما اینشکل فانتزی عروسک را انتخاب میکنیم و تبدیل واقعی آن، به یکسری شخصیتها و کاراکترهایی که زنده و پویا میشوند، صورت میگیرد، خود اینموضوع یک فانتزی خاص دارد و مخاطبپذیری خاصی را ایجاد میکند که برای خود گروه سنی کودکونوجوان، حتماً این تصاویر فانتزی همذاتپنداری بیشتری را رقم خواهد زد و مواردی ازجمله سایهبازی و جادوی عروسک، برای جذب مخاطبی دراینسنوسال جذاب است.
در تولید یک نمایش عروسکی، چه چالشهای مهمی پیشروی گروه تولید اثر قرار دارد و تصور میکنید چگونه میتوان فضا را برای تولید آثاری ازایندست بهبود بخشید؟
بزرگترین چالش پیشروی تولیدکنندگان آثار نمایشی؛ بهویژه در حوزههای کودکونوجوان و عروسکی، مقوله ساخت و تولید متریال اجرایی مانند عروسک است که نیاز است اینبخش، در پیشتولید آماده شود تا دوستان بازیگر و صداپیشه بتوانند کار را با این متریال اجرایی تمرین کنند و اینبدانمعناستکه ما زمانیکه هنوز به مرحله اجرا نرسیدهایم در روزهای تمرین نیز باید به مواد و متریال اجرا دسترسی داشته باشیم. نیاز کار کودک و علیالخصوص کار عروسکی ایناستکه دوصدچندان حمایت شود و بااینشرایط اقتصادی و هزینههای بالا و تورم که نسبت به یکیدودههپیش چندصدبرابر شده، نیازمند حمایت بیشتری دراینزمینهایم. من میتوانستم این نمایش را چندسالپیش، با احتساب هزینههای جاری و دستمزد عوامل، با پنجمیلیونتومان تولید کنم و بهروی صحنه ببرم؛ اما اگر امروز این نمایش بخواهد از صفرتاصد تولید شود، بهطور واقعی بالغبر 350 تا 400میلیون هزینه تمامی بخشها؛ ازجمله هزینه تولید و دستمزد عوامل خواهد بود. امروز اگر این اثر روی صحنه است، همت عوامل اجرایی بوده که همکاری و همراهی کردهاند تا این اثر، با همه مشکلات و چالشهایش بهروی صحنه بیاید.
با وجود گستردگی فضا مجازی و رسانههای اجتماعی، تبلیغات در رسانههای گروهی مانند روزنامهها و خبرگزاریها را تاچهاندازه در جذب مخاطب مؤثر میبینید؟
بههرحال، باید از همه جوانب برای جذب مخاطب؛ ازجمله فضای مجازی و حقیقی، مطبوعات؛ و حتی بهصورت میدانی یعنی پخش تراکت، پوستر و بروشور در بسیاری از مراکزی که مختص کودکونوجوان است، بهره برد. از ارتباطات ارگانها، سازمانها و نهادها برای جذب خانواده کارکنان در بسترسازی درزمینه تماشای نمایش و فرهنگسازی دراینزمینه نباید غافل شد؛ چراکه قراردادن هنر بر سر سفره خانوادهها، بهعنوان یک ماده موردنیاز بهغیراز خوراک و پوشاک، قطعاً برای مغز، روان و روحیه کوکان باید بهعنوان نکتهای مهم موردتوجه قرار بگیرد. تئاتر یک هنر انسانساز و تأثیرگذار است و میتواند تا سالها در ذهن کودکان تأثیر خود را نگاه دارد؛ درحالیکه شاید بسیاری از روضهها، منبرها و فضاهای اینگونه، نتوانند آنگونه که باید تأثیرگذاری داشته باشند. آنچه دیده میشود و تأثیرگذاری زنده برای مخاطب شکل میگیرد، اتفاق بزرگیست؛ ازاینرو، باید تئاتر را مقدس دانست، نامید و بیشازپیش، در سطوح کلان و ریز؛ و در سطح سازمانها، نهادها و ارگانها به آن پرداخت؛ البته باید این اتفاق در سطح کلانتر و وسیعتر در کشور اتفاق بیفتد. بارهاوبارها گفتهایم که تأثیرات برآمده از تئاتر، میتواند بسیار انسانساز باشد و میتواند مانند «شهرک الفبا» اثر دوست عزیزمان «فردوس حاجیان» آنقدر در سطح بینالمللی بهچشم بیاید که در «یونسکو» بهعنوان یک اثر مهم فرهنگی ثبت شود و مطالب آموزشی دراینبستر، بهکمک هنر نمایش در ذهن دانشآموز ماناتر شود و انتقال مفاهیم ازاینمسیر شکل بگیرد. قطعاً عزیزان در حوزه مطبوعات، رسانهها، خبرگزاریها، تلویزیون، رادیو تأثیرگذار هستند. فضای مجازی که بهسرعت در تمام خانوادهها درحالرشد است، برای اطلاعرسانی تأثیرات ویژه دارد و حتی بهصورت سنتیتر که عرض کردم، همان پخش تراکت یا پیامکها و کانالها و همه مجموعههایی که میتواند خانوادهها را به سالنهای تئاتر جذب کند، از عوامل مهمی هستند که باید موردتوجه تولیدکنندگان آثار نمایشی قرار بگیرند. مخاطبان یک اثر هنری، بزرگترین سرمایههای هر گروه تئاتری هستند که میتوانند ازلحاظ فضای اقتصادی و انرژی در فضای هنری به گروه کمک کنند.
بهنظرتان حوزه هنری نسبت به تبلیغات اینگونه آثار چه اقداماتی را باید انجام بدهد و چگونه میتواند دراینمسیر گام بردارد؟
همه سازمانها و نهادها میتوانند دراینزمینه تأثیرگذار باشند؛ اما آنچه نباید فراموش کرد ایناستکه حوزه هنری، اسمش روی خودش هست؛ یعنی خارج از همه فضاهای اعتقادی، مذهبی و حوزوی، مبحث هنری آناستکه ما آنرا در سینما، تئاتر، ادبیات، موسیقی و هنرهای تجسمی و دیگر مجموع بخشهای هنر دراینحوزه میبینیم. فکر میکنم باتوجهبه آنچه پسازانقلاب و تابهامروز دراینزمینه شکل گرفته، رخدادهای جاری در فعالیتهای حوزه هنری، یکی از نقاط چشمگیر در حوزه فرهنگوهنر در کشورمان بوده. در همین تماشاخانههای حوزه هنری، جشنوارههای خوب و مؤثری برگزار شده و من در جشنوارههای مختلفی؛ ازجمله جشنواره پانتومیم، بهعنوان یکی از اعضای ستاد اجرایی آثار حضور داشتم. میتوان گفت که حوزه هنری، سرمنشأ شکلگیری رخدادهای مهم فرهنگیوهنری در سطح کلان در کشور بوده و در اوج شکوفایی حوزه هنری طی سالهای دهه 80 که میتوان از حوزه هنری بهعنوان یکی از مهمترین قطبهای تئاتر یاد کرد، ما در رپرتوآرهای کارگاه عروسکی حوزه هنری حضور داشتهایم. باید پذیرفت که سیاستگذاریها در دوران مختلف دستخوش تغییراتی میشوند و در سالهایی که مدیران در رأس مجموعههای هنری تغییر میکنند یا وقتی تفکرات اجتماعی در حوزه کلان با تغییرات مدیران دستخوش تغییر میشود، حتماً در شکل اجرایی سالنهای دولتی نظیر سالنهای حوزه هنری نیز تغییراتی رخ میدهد. فضای فعلی که در حوزه تئاتر کودکونوجوان وجود دارد، روبهرشد است و بهنظرم میتواند بسیارتأثیرگذار باشد و به دوران رشد و شکوفایی حوزه هنری بازگردیم؛ زیرا اعتقاد داریم که حوزه هنری و بهخصوص «تماشاخانه مهر»، قطب سرآمد تئاتر اینکشور در یک دوران مؤثر و شکوفا بوده است.
فکر میکنید زندهنگاهداشتن گونههای مختلف هنرهای نمایشی، مانند نمایش عروسکی و تعزیه، چه ضرورتهایی دارد؟
قطعاً و حتماً فضای هنر ما باید بهروز باشد و از روز جامعه ما عقب نماند تا اثرگذاری خویش را آنطورکه بایدوشاید به مخاطب انتقال بدهد. بههرتقدیر، هنر نمایش زیرشاخههای مختلف و بخشهایی دارد؛ از تئاتر عروسکی گرفته تا تئاتر زنده و نمایش تعزیه نیز از گونههای مهم و تأثیرگذار نمایش ایرانیست و شاید آثار بسیاری از کارگردانان بزرگ جهان نظیر «برتولت برشت»، متأثر از تعزیه است و شیوههایی مانند فاصلهگذاری را بنیان نهادند. باید گفت بخش مهمی از آثار کسانیکه سبکهای شناختهشده تئاتر در جهان را بنیان نهادند، گرتهبرداری از گونههای نمایش ایرانی و نمایشهای ماست. بسیاری از تجربیات خوب در حوزه هنرهای نمایشی در کشور ما، برپایه همین نمایشهای ایرانی صورت پذیرفته که امروز در دنیا حرفی برای گفتن دارد؛ مانند پردهخوانی، نقالی، نمایشهای تختهحوضی و شادیآور. اجرای «اولین بازی»، گونهای از اجرای پردهخوانی بهصورت مدرن است و در اجرای بخش سایهبازی که تلاش کردم در آن بهروز باشم، گویی درحالتماشای یک اجرای انیمیشن متحرک هستیم و انگار یک انیمیشن زنده را بهصورت متحرک در مقابل دیدگان تماشاچی بهاجرا درمیآوریم. بههرحال تلاش کردیم براساس شیوههای مختلف و متفاوت اجرای نمایش عروسکی مانند «بونراکو» نمایشی را طبق نیازهای کودکونوجوان تهیه و تنظیم کنیم تا بتوانیم تأثیرگذار باشیم و همذاتپنداری تماشاگر را، با مفاهیم موجود در اثر هنری خویش، افزایش دهیم.
بهعنوان سؤال پایانی، برایمان بگوئید که ازنظر شما هنر چیست، هنرمند کیست و برای ماندگاری در عرصه هنر باید چگونه رفتار کرد؟
هنر، انتقال مفهوم احساس و عواطف و آنچیزیستکه از ذهن خلاقه یک فرد هنرمند برپایه روحیات و درونیات هنرمند، شکل میگیرد و تأثیرگذاری او برای جامعه خویش، دیگر جوامع و تمامی پدیدههای خلقت ریشه در جنبهها و گونههای مختلف هنر مانند تجسمی، نمایش، ادبیات، نقاشی و موسیقی دارد. حال باید گفت؛ باتکیهبر مجموعه تمامی این هنرها، یک اثر نمایشی بهعنوان «اولین بازی» خلق شده که براساس ادبیات نمایشی، موسیقی، هنرهای تجسمی، طراحی صحنه، طراحی لباس، صداپیشگی شکل گرفته و این اثر براساس نمایشهای ایرانی، یک هنر بهعنوان پردهخوانی بهشیوه مدرن خلق شده است. امروز ترکیب همه این اتفاقات نمایشی بهنام «اولین بازی» را شکل داده است که هنریست که با شیوه پردهخوانی مردن خلق شده است. طبق مجموع آنچه خدمت شما عرض کردم، باید بگویم که نمایش «اولین بازی»، هنریست که در آن، ذهنیات کارگردان در جایگاه هنرمند به مخاطب عرضه میشود تا اثری هنری بهاسم نمایش شکل بگیرد که مفهوم هنر در جایگاه انسانساز بودن را به مخاطب خویش در هر جایگاهی که باشد، عرضه کند.
امین کردبچه چنگی