کد خبر:
40
| تاریخ مخابره:
۱۳۹۴ شنبه ۳۱ مرداد -
12:14
70 هزار تومان حقوق خانوارهای تحت پوشش بهزیستی
رقمی که حتی پاسخگوی نیازهای اولیه نیست
سحر رکنی نژاد
هر چند که به شخصه با واژه «زنانه شدن فقر» بسیار مخالف هستم اما این مسئلهای است که در جامعه اتفاق افتاده، و جلوه حضور زنان فقیر به اشکال مختلف بیشتر در جامعه نمود یافته است. این به این معنا نیست که زنان بیش از مردان فقیر شده اند. این گسترش فقر است که در بین خانواده های مردسرپرست و زن سرپرست افزایش یافته. زنها به طور کلی ۱۰ تا ۱۱ درصد خانوادههای کشور را تحت مدیریت دارند ولی 4/1 برابر نسبت خانوارهای فقیر متعلق به زنهاست. کافی است قبل از اینکه سری به آمار و ارقام و گزارشات رسیده از کمیته امداد بزنید، ساعاتی را روبهروی کمیته امداد بگذارنید تا متوجه شوید که مراجعات زنان فقیر و سرپرست خانوار روز به روز زیاد میشود. طبق گزارشهای رسیده از کمیته امداد در سال جاری ۸۱ درصد زنان خانوار را به دلیل فوت سرپرست خانوار ، ۱۴ درصد به دلیل طلاق، ۱ درصد به دلیل متارکه و ۴ درصد سایرعوامل به عنوان سرپرست خانوار مراجعهکننده داشته است. در این میان زنانی که به دلیل طلاق مراجعه میکنند روز به روز افزایش مییابد. به طور کلی براساس آخرین سرشماری در سال ۹۰، ۲.۵ ملیون زن سرپرست خانوار داریم که ۱.۱ میلیون از اینها تحت پوشش کمیته امداد هستند.با توجه به گزارشهای رسیده از کمیته امدا میتوان به این نتیجه رسید که بیشترین مراجعه کنندگان زنان هستند و همین موضوع نشاندهنده آسیب پذیری زنان در حوزه فقر و بیشتر بودن آمارشان نسبت به مردان است.چرا که کمتر مردی به دلیل فوت همسرش تحت پوشش قرار میگیرد. متاسفانه در سالهای اخیر گسترش فقر در بین مرد و زن بیشتر شده. طبق آما ۱۳ درصد جامعه کل کشور و ۱۷ درصد جمعیت روستاها و ۱۰ درصد جعیت شهری، دچار فقر هستند. هرچند که اصلا کار سادهای نیست که با یک آمارگیری بشود همه چیز را اعلام کرد. شاید راه صحیح این باشد که تکتک بروند زنان سرپرست خانوار را شناسایی کنند و زنان نیازمند را به کمیته و بهزیستی مشخص کنند و پراکندگی اینها در کل کشور مشخص شود. نباید به مقداری که دیگران معرفی میکنند بسنده کرد. این وظیفه دستگاههای حمایتی است که زنان سرپرست خانوار را شناسایی کرد.
مهمترین مسئله زنان سرپرست خانوار
مسئله اقتصادی مهمترین مسئلهایست که زنان سرپرست خانوار در زندگی روزمره خود با آن مواجهند، مشکلات اقتصادی با بالا رفتن تعداد افراد تحت تکفل زن، حادتر میشود و کمترین مواجهه با چنین امری را میتوان نزد زنان سرپرست خانوارهای تکنفره یافت؛ به خصوص اگر این زنان شاغل و دارای درآمد هم باشند، کمتر از سایر زنان برای فراهم کردن امکانات اقتصادی دچار مشکل میشوند. این قضیه برای زنان متأهلی که سرپرستی کودکانی را هم برعهده دارند، مشکلتر میشود. اغلب زنان سرپرست خانوار خصوصاً در سنین بالا، از سواد و امکانات اشتغال کمتری برخوردارند و نیز به دلیل نیازهای فزآینده کودکان و نوجوانان خود با مشکلات اقتصادی بیشتری مواجه میشوند که عرصه را هر روز بیش از روز قبل بر آنان تنگ میکند.
درآمد ماهیانه زنان سرپرست خانوار
طبق دادههای تحقیق حدود یکسوم زنان سرپرست خانوار صرفاً از محل کمکهزینه امداد زندگی میکنند یا درآمد ماهانهای کمتر از 25 هزار تومان دارند (به ترتیب 11.1 درصد و 25.3 درصد)، یکسوم (32.7 درصد) بین 26 تا 45 هزار تومان در ماه درآمد دارند. 15.2 درصد نیز از جانب مردم، کمکهای نقدی یا جنسی برای گذران زندگی خود دریافت میکنند. در مورد هزینههای ماهانه خانوارهای تحت تکفل این زنان نیز نسبت مشابهی برقرار است. حدوداً یکسوم خانوادهها (38.3 درصد) کمتر از ماهی 40 هزار تومان، یکسوم (31.6 درصد) بین 41 تا 70 هزار تومان و مابقی بیش از ماهی 71 هزار تومان در ماه هزینه دارند. احتمالاً تفاوت حدود 30 هزار تومانی بین هزینه و درآمد، از سایر منابع درآمد خانواده؛ مثلاً کار فرزندان یا کمکهای مردمی تأمین میشود. که براین اساس میشود گفت که درآمد این قشر از زنان در پارهای از مواقع جوابگوی نیازهای اولیهشان هم نیست.یافته بعدی خاطرنشان میسازد که نحوه صرف هزینهها در خانوادههای تحت تکفل زنان، حاکی از آن است که آنها تنها جوابگوی نیازهای اولیه زندگی هستند. حدود دوسوم (61.5 درصد) هزینههای این خانواده صرف خوراک و پوشاک و 27.1 درصد صرف مسائلی مانند تحصیل فرزندان، هزینه مسکن و درمان میشود.
علاوه بر این، 69.5 درصد زنان سرپرست خانوار از وضع مالی و 56.4 درصد آنها از وضع مسکن خود ابراز نارضایتی کردهاند. هنگامی به فاجعه بودن این قضیه پی میبرید که بدانید حدود دوسوم این زنان (60.2 درصد) در حاشیه شهرها و در وضعیت حاشیهنشینی زندگی میکنند. همچنین تقریباً یکسوم آنها در خانههایی ساکن هستند که حمام یا آشپزخانه ندارد (به ترتیب 24.7 و 29.4 درصد)، 39.6 درصد خانهها فاقد خط تلفن است، در دوسوم موارد (57.6 درصد) محل خواب والدین و فرزندان از هم جدا نیست و بیش از نیمی از خانوادهها(57.1 درصد) این امکان را ندارند که فضاهای جداگانهای برای خوابیدن دختر و پسر خود فراهم کنند و لذا از این جهت در مضیقه هستند. در دولت یازدهم بارها مدیران و مسئولان متذکر شدهاند که در حال بررسی و پرداختن به معضلات زنان جامعه هستند اما واقعا با ماهی 70 هزار تومان میشود یک زندگی را چرخاند؟ زندگی که نیازهای اولیهشان از گرانی سر به آسمان میکشد؟ زنان یک جامعه نقش اصلی در شکلگیری فرهنگ آن جامعه دارند، خوب است بیش از این به این قشر آسیبپذیر پرداخته شود و فقط به چشم اینکه آنها زیرپوشش بیمه یا کمیته امداد یا در یک شرکت خصوصی مشغول به کار هستند بسنده نکرد. این قشر، قشری هستند که فردای جامعه بردوش آنان است. این قشر را بار دیگر زیر ذرهبین خود قرار دهید و به راحتی از کنارشان نگذرید.