چرا ملک سلمان از قدرت به نفع پسرش کناره میگیرد؟
ماجرای یک لطف مشکوک!
رسانههای سعودی این روزها یک سالگی به قدرت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان و نشستن وی بر مسند برادرش ملک عبدالله را جشن میگیرند، اما این دستاوردهایی که این رسانهها به آن اشاره میکنند، بسیار محدود به نظر میرسد، چراکه عربستان در مدت کوتاهی در جنگهایی بیپایان در سوریه و یمن غوطهور شده است. ریاض همچنین پس از شکستش در کنترل بر پایین آمدن قیمت نفت مقابل بیشتر کشورهای تولیدکنندهی نفت و شرکتهای آنها قرار گرفته است و مهمتر از آن، تقابل عربستان با شرکتهای بزرگ نفت آمریکا و لابیهای شرکتهای نفتی است که پس از لابی سلاح و لابی اسرائیل، بزرگترین و قویترین لابیها در آمریکا هستند. به گزارش ایسنا، عبدالباری عطوان، تحلیلنویس مشهور عرب در مقالهای در روزنامهی مستقل «رای الیوم» نوشت: مسالهی قابل توجه این است که برپایی مراسمها به مناسبت یک سالگی به قدرت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز همزمان با گزارش مهم مرکز امور خلیج فارس صورت میگیرد که مقر آن در واشنگتن بوده و این نهاد در گزارش خود در مورد نیت پادشاه عربستان برای کنار کشیدن از قدرت به نفع پسرش محمدبن سلمان، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع و سکاندار کنونی عربستان صحبت کرد و در این گزارش تاکید شده بود که سلمان بن عبدالعزیز به دیدار برادران عالیرتبهاش یکی پس از دیگری از جمله طلال بن عبدالعزیز که وی بیشترین انتقادها را از سیاستهای عربستان دارد، رفته است. طلال با به قدرت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز مخالف بود، دیگر چه برسد به اینکه محمد بن نایف به عنوان ولیعهد و محمد بن سلمان به عنوان جانشین وی تعیین شوند. طلال بن عبدالعزیز با این امور به شدت مخالف بود و هدف از این دیدارهای پادشاه عربستان این است که آنها از نیتش برای کنار گذاشتن قدرت و به قدرت رسیدن پسرش در زمان در قید حیات بودنش مطلع شوند. در حالیکه ما در اینجا در مورد رهبری و ادارهی سیاسی و رسانهای حکومت عربستان صحبت میکنیم، هرچند که این حرفهای ما بسیار واقعبینانه باشد، اما عربستانیها این مساله را مداخلهای در امور داخلی خود به شمار میآورند، به ویژه اینکه اگر نویسندگان عرب امثال ما این حرفها را بزنند. اما آنها فراموش میکنند که اگر غیرممکن نباشد اما سخت است که در مورد آنها چیزی نوشته نشود، چراکه آنها خود را در چند جبهه در منطقه و جهان مداخله دادهاند و وارد جنگ مستقیم در یمن و همچنین وارد یک جنگ نیابتی در سوریه شدهاند و در جنگی سرد علیه ایران به سر میبرند و ائتلافهای نظامی عربی و یک ائتلاف اسلامی دیگر به رهبری خودشان تشکیل دادهاند و برای تشکیل یک ائتلاف سنی دارای رویکرد طایفهای نیرو جمع میکنند و شورای همکاری استراتژیک با ترکیه ایجاد میکنند و جبهههای بینالمللی را با عنوان مبارزه با تروریسم رهبری میکنند و هویت مخالفان سوری را تعیین میکنند و هیات مخالفان سوری برای مذاکرات ژنو را تشکیل میدهند، بنابراین اگر تمام اینها، مداخله در امور داخلی دیگران نیست پس باید این کارها را چه بنامیم. چگونه میتوانیم این اقدامات را نادیده بگیریم و روی خود را از آن برگردانیم در حالیکه این امر غیرممکن است، چراکه آنها در تمام جهتهای چهارگانه حضور دارند. در سایهی این امر که مطبوعات عربی و نویسندگان پژوهشگر آنها حتی از پرداختن به نیمی از حقیقت منع شدهاند، عربستان درهای خود را به روی خبرنگاران غربی همچون توماس فریدمن، خبرنگار و نویسندهی آمریکایی و نمایندهی مجلهی معروف اکونومیست انگلیس باز کرده است که این مساله کنجکاوی ما و امثال ما را برمیانگیزد تا فرصتی را برای آگاهی از برخی جوانب سیاستها و جنگهای عربستان بیابیم که در کشورهای عربی صحبت در مورد این سیاستها و جنگهای عربستان تنها محدود به رسانههای رسمی است. مجلهی اکونومیست که به صورت انحصاری مصاحبهی 5 ساعتهای با شاهزاده محمد بن سلمان داشت، در شمارهی اخیر خود گزارشی را در مورد سفر نمایندهی خود به جبههی جنوبی عربستان و رهبری آن در منطقهی مرزی نجران با یمن منتشر کرد که این گزارش بسیار شوکآور بود، چراکه در آن اطلاعاتی وجود داشت که برای نخستینبار منتشر شده بود، این مجله تاکید کرد که موشکهای حوثیها به مرکز این شهر اصابت میکند، حتی یکی از این موشکها که از نوع کاتیوشا بود به فاصلهی چند متری مقر ژنرال سعد العلیان، فرماندهی این منطقه اصابت کرد و شیشههای دفتر وی و ویترین شیشهای هتلی را ویران کرد. کسی که این گزارش را تدوین کرده بود، تاکید کرد که ساکنان نجران منازل خود در این شهر را ترک کرده و به بخشهای شمالی آن برای زندگی رفتهاند و بیش از 7000 شهروند از روستاهای مرزی خود خارج شده تا در مکانهای دیگر امنیت داشته باشند.