• شماره 3028 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۲ اسفند

بازگشت «اسکار» به تنظیمات اولیه!

امسال با یکی از منطقی‌ترین انتخاب‌های داوران آکادمی مواجه بودیم؛ انتخاب‌هایی که یک پیام روشن را به سراسر جهان مخابره کرد و آن اینکه: دو کارگردان برآمده از سینمای مستقل که نیمی از جوایز این‌دوره را درو کردند، با عبور از نظم استودیو، خواست و گرایش خود را بر کمپانی‌ها اعمال می‌کنند. اسکار نودوششم، منطقی‌ترین و درست‌ترین انتخاب‌های یک‌دهه‌اخیر را داشت. انتخاب‌های اسکار امسال، تقریباً همان‌هایی بود که بنگاه‌های مختلف خبری با هر سلیقه‌ای، از مدت‌هاقبل عنوان کرده بودند. این‌رویکرد اسکار در شرایطی رخ داده که طی سالیان اخیر، بیشترین‌میزان انتقادها نسبت به انتخاب‌های عجیب داوران آکادمی مطرح بود که سبب شد تا اتهاماتی متوجه نوع نگاهی باشد که به برگزیدگان مهم‌ترین جایزه سینمایی جهان می‌شود. طبق پیش‌بینی‌ها؛ «اوپنهایمر» در هفت شاخه برگزیده شد و توانست برای یک فصلِ جوایز پررونق، اختتامیه‌ای باشکوه بگیرد. مهم‌ترین جایزه این فیلم اما تاریخ‌سازی آقای نابغه بود. از ۲۳‌سال‌پیش که «نولان» برای «ممنتو (یادگاری)» نامزد دریافت اسکار شد تا همین چندساعت پیش که نخستین اسکار کارگردانی را در دست گرفت، عشاق سینما روند پیشرفت چشمگیر آقای نابغه را به‌چشم دیدند. اسکارگرفتن «نولان» در شاخه کارگردانی، دیگر به یک مطالبه جهانی تبدیل شده بود. با دریافت اسکار کارگردانی توسط «کریستوفر نولان»، یک نام از فهرست طولانی ناکامان این شاخه که شامل «استنلی کوبریک، آلفرد هیچکاک، کوئینتین تارانتینو، دیوید فینچر، دیوید لینچ، سیدنی لومت، اینگمار برگمان،‌ اورسن ولز، آرتور پن، رابرت آلتمن، ارنست لوبیچ، سیسیل بی.دمیل، فدریکو فلینی، هاوارد هاکس، فریتس لانگ، رایدلی اسکات، سرجو لئونه، آکیرو کوروساوا، چارلی چاپلین، سام پکینپا، استنلی کریمر و ...» کم شد تا از نسل حاضر، کارگردانی که دراین‌سال‌ها حقیقتاً مستحق دریافت این جایزه باشد، بتواند آن‌را به‌دست بگیرد. اگر امسال بخش انیمیشن را درنظر نگیریم، تقریباً در تمام بخش‌ها، جوایز طبق انتظارها تقسیم شد. در انیمیشن، اقبال بسیاربالایی بر روی تولید اخیر سونی وجود داشت اما داوران آکادمی ترجیح دادند جایزه را به ساخته «میازاکیِ» بزرگ تقدیم کنند و به‌این‌ترتیب دست «اسپایدرمن» از دریافت این جایزه کوتاه شد. البته که این جایزه، برای دوستداران سینما، ارزش‌های دیگری دارد مانند اینکه «پسر و مرغ ماهی‌خوار»، احتمالاً آخرین اثر «میازاکی» بوده و اسکاری‌شدن این انیمه، اختتامیه‌ای شکوهمند برای شش‌دهه فعالیت حرفه‌ای «هایائو میازاکی» محسوب می‌شود. در دیگر بخش‌ها، احتمال دریافت اسکار، تنها برای یک گزینه پررنگ بود که همان گزینه نیز به‌عنوان برگزیده انتخاب شد؛ ازجمله شاخه‌های معدودی که دو نامزد قدرتمند، به‌یک‌اندازه شانس دریافت جایزه داشتند: بهترین بازیگر نقش اول زن بود که «اما استون» در کنار «لیلی گلداستون»، از سهم برابر برای دریافت این جایزه برخوردار بودند. «اما استون» اما اقبال کمی پررنگ‌تری در فصل جوایز داشت و می‌شد حدس زد که وی، به‌اندازه بسیاراندکی، از شانس بیشتری برای دریافت جایزه برخوردار است که البته همین‌طور هم شد. در اسکار امسال، دو فیلم «اوپنهایمر» و «بیچارگان» موفق شدند تا حدود نیمی از جوایز را به‌دست بیاورند. این‌رویکرد، پیام روشنی دارد: «نولان» و «لانتیموس» تقریباً از یک‌دوره، وارد سینمای حرفه‌ای شدند. دو فیلم‌ساز مستقل که تلاش بسیاری کردند تا بتوانند در نظام استودیویی فعالیت کنند. از‌یکجا‌‌به‌بعد، هردو چهره، فیلم‌سازانی در خدمت نظم استودیویی شدند اما اکنون این دو کارگردان کسانی هستند که گرایش و خواست خویش را بر استودیوها تحمیل می‌کنند؛ وگرنه استودیوها، هیچ‌گاه بر روی تولیداتی نظیرِ «اوپنهایمر» و «بیچارگان»، سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. این پیام روشن اسکار نودوششم است که نیمی از جوایز خود را به تولیداتی این‌گونه داد. در دوره‌ای که تعداد داوران آکادمی به‌لطف تزریق اندیشه‌هایی متفاوت و عموماً جوان، به ۱۱‌هزارنفر نزدیک شده، انتخاب‌ها، قابل‌تأمل و متفاوت با آن سلایقی‌ست که طی دوره‌های اخیر نمود داشت. در سالی که تولیدات خوب، چندان کم نبودند، اسکار موفق شد تاحدودی اعتبار از‌دست‌داده سالیان اخیر خود را بازگرداند. به‌نوعی اعتمادسازی کرد و در سال‌هایی که کن و ونیز، انتخاب‌های کم‌اعتراض‌تری داشتند، حالا اسکار دوباره به ریل بازگشته تا سایه‌افکندن حاشیه‌هایی همچون تحصن صنف بازیگران، تأثیر چندانی بر ماهیت بزرگ‌ترین جایزه سینمایی جهان نداشته باشد.
مجتبی اردشیری/ ایرنا

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه