یادداشت
حجاب بین مردم و مسئولان چگونه برداشته میشود؟
آقای ناطقنوری سخنی گفتهاند که به قول اهل حکمت تمام سخن و سخن تمام است. ایشان گفتهاند: خداوند منافقین را لعنت کند که باعث شدند برای ما محافظ در نظر گرفته شود. در ادامه هم گفتهاند این کار خسران بسیاری را سبب شد چراکه موجب ایجاد حجاب بین ما و مردم شد. به منافقین و لعن آقای نوری فعلا کاری نداریم. اینکه آنها با چه نیتی دست به آن اعمال پلید هم زدند فعلا بماند. حجابِ بین مسئولان و مردم مهمترین فراز سخن آقای نوری است. حقیقتا اگر بخواهیم فقط یک مشکل اساسی برای امروز خودمان پیدا کنیم همین فاصلهای است که ناطقنوری از آن سخن میگوید. فاصلهای که همگان از آن صدمه میبینند. همین جناب نوری با همه شایستگیها و توانمندیهایش اگر در خرداد 76 درک و تصویری حقیقی از خواستههای مردم میداشت یا کاندیدا نمیشد و یا اگر هم میشد سرنوشت سیاسیاش را با کسانی گره نمیزد که تمام قد جلوی مردم و خواستههای به حق آنان ایستاده بودند. بدون شک آن چه سبب شکست آقای نوری در آن سال شد فقط و فقط به عدم شناخت مردم در آن روزگار بر میگشت. البته ضرر و زیان این عدم شناخت بیش از همه متوجه مردم خواهد شد. این میزان از بیکاری و فساد اداری و طلاق و اعتیاد و هزار مصیبت دیگر نتیجه دور افتادن مسئولین از مردم است.
حقیقتا خداوند لعنت کند باعث و بانیاش را که سبب این جدا افتادگی و به تعبیر آقای نوری حجاب بین مسئولین و مردم شد اما حالا چه میتوان کرد؟ تا قیامت بنشینیم و منافقین را لعنت کنیم؟ ایرادی ندارد، تا جان در بدن داریم و نفس باقی است چنین خواهیم کرد اما آیا حاصلی نیز خواهد داشت؟ محافظان چهطور؟ آیا میتوانیم امروز مثل بعضی از کشورهای مترقی محافظان را مرخص کنیم و مطمئن باشیم اتفاقی برای مسئولان محترم نخواهد افتاد؟ احتمالا حالا حالاها چنین ریسکی نمیتوانیم کرد. پس چه باید کرد؟ آقای نوری معضل مهمی را کشف کردهاند اما آیا یافتن راهحل این معضل به این سادگیهاست؟ خب، خیلی از جاهای دنیا محافظان زیادی برای محافظت از جان فرادستان وجود دارد اما آیا در همه جای دنیا محافظان حجابی هستند بین مردم و مسئولان؟ آیا در همه جای دنیا ارتباط بیواسطه با مردم سبب وقوف بزرگان به مشکلات مردم است؟ یعنی هیچ راه دیگری برای آشنایی با مشکلات مردم وجود ندارد؟ قطعا دارد. نامه گرفتن از مردم و سامانه تلفنی راهانداختن و راهحلهایی از این دست نشان داد که نه تنها گرهی از کار فروبسته مردم گشوده نمیشود که فجایع راهحلهایی از این دست سالها بعد صدایش در میآید. چرا این قدر لقمه را دور سرم میچرخانم؟ رسانهها در همه جای دنیا وظیفه برداشتن حجابِ موردِ نظر آقای نوری را برعهده دارند. در این جا اما بعضی از بزرگواران نه تنها چنین وظیفهای برای رسانهها قائل نیستند بلکه همه سعی و توان خود را به کار میگیرند تا رسانهها از همین مقدار وظیفهای که برای خود تراشیدهاند سرباز زنند و بروند دنبال نخود سیاه.
البته رسانه معطل آزادی نمیماند. اگر مسئولان تدبیری بیندیشند و با اعطای این آزادی برای خود خوشنامی بخرند که چه بهتر واگرنه رسانه راه خود را پیدا میکند. در همین ماجرای سربازانی که قربانی ندانمکاری و اهمال مسئولان شدند رسانههای رسمی طبق معمول عقب ماندند. چیزی که بزرگ و کوچک این مملکت را به واکنش واداشت همین رسانههای بیشناسنامه و به ظاهر بیاعتبار بودند. آنها چنان پرقدرت به میدان آمدند که دیگر چارهای جز تسلیم باقی نماند. امروز هم مسئولان چارهای ندارند جز آن که صدای مردم را از طریق همین رسانهها بشنوند و نگذارند حجاب محافظان بیش از این بین آنان و مردم فاصله بیندازد. البته همانطور که معنای سنتی رسانه به شدت تغییر کرده محافظ هم تا حدودی تغییر نقش داده. حالا محافظان فقط محافظند و دیگر هیچ حجابی میان مسئولان و مردم وجود ندارد. به شرط اینکه گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن وجود داشته باشد. / سیدعبدالجواد موسوی/ خبرآنلاین