۸سال تخریب محیط زیست، ۱۰سال سیلهای پیدرپی در ایران
تاوانی که برای تغییر اقلیم میدهیم
۲۸تیر ۹۴، نقطه آغاز بلایای طبیعی امسال شد. روزی که سیل و طوفان، پیشبینی شده و پیشبینی نشده به سمت شهرهای مختلف هجوم بردند. خانهها را از سد راه برداشتند و انسانها را با خود بردند. بعد از ماهها کشمکش بر سر علت و معلول حادثه، و جستن ردپایی از مقصر، انگشت اتهام به سمت تخریبگران محیط زیست، زمینخواران و کوهخواران برگشت. پیشبینیها نیز از وقوع سیل در آیندههای نزدیک خبر میدادند. در مواردی حتی اعلام شده در ۱۰سال آینده باید شاهد سیلابهای بیشتری باشیم. حالا سازمان هواشناسی در جدیدترین پیشبینی خود در اطلاعیه روز جمعه این سازمان آورده است: به سبب تقویت جریانهای خنک شمالی و تداوم فعالیت سامانه بارشی و تشدید بارش در مناطقی از سواحل دریای خزر و شمال شرق کشور، آب گرفتگی معابر عمومی، سیلابی شدن مسیلها و طغیان رودخانهها و اختلال در تردد جادههای کوهستانی وجود دارد. تغییر اقلیم بر اثر به هم خوردن توازن انرژی ورودی و خروجی از جو زمین در اثر افزایش انتشار گازهای گلخانهای و اثرات آن اتفاق میافتد. پیامدهای طبیعی این تغییرات خود را به صورت افزایش متوسط دمای زمین، کاهش بارش در مناطق خشک، افزایش سطح آبهای آزاد در اثر انبساط حرارتی آب اقیانوسها و ذوب شدن یخهای قطبی نشان میدهد. این تغییرات وقتی بیشتر به چشم آمد که ۸سال تمام بسترها برای فعالیت قدرتمند سیل و طوفان مهیا شده است. سیل بلا نیست بلکه نتیجه تخریب محیط زیست و واکنش به دستکاریهای انسانی است. همانطور که ترابی مجری طرحهای محیط زیستی در زمینه آب و محیط زیست میگوید: «نمی توان گفت که سیل تخریبی بر محیط زیست داشته است چون این خود فعالیت طبیعی محیط زیست است، عکس العمل محیط زیست به دستکاریهای بشر است برعکس تصوری اشتباهی که داشتهاند سیل یک بلا است اینطور نیست بلکه یک فعالیت دینامیک محیط زیست است مانند خشکسالی که باید باشد.» سیل نتیجه تغییر کاربری اراضی طبیعی، تخریب جنگلها و پوشش گیاهی بومی است. به گونهای که کاهش پوشش گیاهی و تغییر کاربری اراضی باعث میشود که رواناب ناشی از بارش بعضا در برخی نقاط تا بیش از ۳۰برابر افزایش یابد.
قدم اول، فرسایش خاک
طی سالهای 1392-1383 اراضی کشور و منابع خاک تحت تاثیر دو عامل بسیار مهم فرسایش و آلودگی همچنان دچار آسیبهای شدید شدهاند. که باعث بروز پدیدههایی ناگوار از جمله سیلابهای سهمگین، شور شدن و غیرقابل کشت شدن اراضی، آلودگی محصولات غذایی به سموم و فرسایش است. فرسایش خاک در ایران از روند افزایشی برخوردار بوده است. بر اساس تخمینهای پژوهشگران سالانه میزان هدررفت خاک ۴.۳ میلیارد تن از سطح اراضی کشور است. در حالی که متوسط ۷۰۰سال زمان لازم است تا یک سانتی متر خاک زراعی و یا خاکی که توانایی پرورش گیاهان را داشته باشد به وجود آید.
تخریب و از بین بردن پوشش گیاهی
پوشش گیاهی سطح خاک به هر صورتی که باشد سبب افزایش قدرت نفوذپذیری خاک و کاهش جریان روانآب سطحی میشود. پوشش گیاهی علاوهبر اینکه از برخورد مستقیم قطرات باران به سطح خاک و جدا شدن ذرات خاک سطحی کمک می کند سبب کاهش سرعت جریان آب روی سطح خاک و در نتیجه افزایش زمان لازم برای نفوذ آب به درون خاک میشود. از مهم ترین منابع پوشش گیاهی که نقش اصلی را در حفاظت خاک دارند پوشش گیاهی جنگلی است. در ۱۰ سال ۱۳۹۲-۱۳۸۳ بهرهبرداری بیرویه از جنگل و جنگل تراشی به منظور تصاحب اراضی و تبدیل آن به اراضی کشاورزی و ویلاسازی، احداث جاده و راههای دسترسی و... اتفاق افتاده است. به طوری که مساحت جنگلهای طبیعی از ۱۴.۲ میلیون هکتار در سال ۱۳۸۳ به ۱۳.۳ میلیون هکتار در سال ۱۳۹۲رسیده است. کاهش ۶تا ۷درصدی پهنههای جنگلی کشور طی سالهای۹۲-۸۳ سبب شده سهم هر ایرانی از اراضی جنگلی،۰.۱۷هکتار باشد که با مقایسه این رقم با توجه به سرانه جهانی جنگل که ۰.۶۲هکتار است نشانگر فقر و کمبود شدید ایران در این زمینه است. از دیگر منابع مهم پوشش گیاهی مراتع هستند و از بین بردن آنها منجر به فرسایش خاک می شود.
روند صعودی ساخت و ساز، ۹۶درصد افزایش
از دیگر موارد تاثیرگذار بر جاری شدن و شدت یافتن سیل، تبدیل و تغییر آبخیزها به مزارع و همچنین تجاوز به حریم رودخانههاست. از عمدهترین تهدیدات تالابها می توان به تغییر اقلیم، تغییر کاربری اراضی تالابی برای امور کشاورزی اشاره کرد. ساخت و ساز و تبدیل اراضی به مراکز مسکونی با سطوح نفوذناپذیر یا با حداقل نفوذپذیری سبب افزایش فرسایش خاک میشود. روند رشد صدور پروانههای ساخت و ساز و مساحت زمین اختصاص یافته طی ۱۰ سال نشان میدهد روند صعودی داشته است. طی ۳سال ۱۳۸۳تا ۸۶ تعداد پروانههای صادر شده و مساحت زمین اختصاص یافته به ساخت ساختمان به ترتیب۸۵و ۹۶درصد افزایش یافت. سالانه حدود ۱۰تا ۳۰هزار هکتار از زمینهای حاصلخیز کشور دستخوش تغییر کاربری و تخریب قرار می گیرند. نکته قابل توجه این است که در سالهای اخیر زمین خواری شکل سنتی خود را از دست داده و در مواردی به کوه خواری، دریا خواری، ساخت روستاهای جعلی و جنگل خواری تبدیل شده.
رشد تولید پسماند شهری
حجم روزافزون زباله و ضایعات را می توان از دیگر علل شدت سیل بیان کرد که ایران در زمینه نیز رشد صعودی را تجربه کرده است. ایران با تولید حدود ۷۰۰گرم سرانه تولید روزانه زباله در ردیف کشورهای اول جهان است. میزان تولید روزانه زباله در جهان برای هر نفر حدود ۳۰۰تا ۴۰۰گرم برآورد میشود و این یعنی میانگین تولید زباله در ایران دو برابر نرخ جهانی است. میزان تولید پسماندهای شهری از حدود ۴۵هزار تن در روز در سال ۱۳۸۳ به ۵۴هزار تن در روز در سال ۱۳۹۲افزایش یافته که از رشد ۲۰درصدی برخوردار بوده است. الگوی نامناسب تولید پسماندها، تفکیک غیر بهداشتی زباله، مخلوط بودن زبالههای خطرناک مانند زبالههای بیمارستانی و آزمایشگاهی با پسماند شهری و درنهایت دفع غیر بهداشتی و غیر اصولی پسماندها در محلهای دفن که با اصول فنی، مهندسی و زیست محیطی طراحی و اجرا نشده سبب آلودگی خاک به ترکیبات آلی پایدار، ترکیبات خطرناک و فلزات سنگین شده است. در سالهاي اخير سيلابهاي بهوقوع پيوسته در سطح كشور هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ شدت خسارات افزايش يافته است. همچنين با توسعه مناطق شهري و تجاوز آنها به حريم رودخانهها و آبراههها، سيلابهاي شهري نيز افزايش يافته است. سيلاب استانهاي گلستان، مازندران، گيلان، خوزستان، سيستان و بلوچستان و قم نمونههاي بارزي از خسارات سيلاب در ايران است. طی سالهای ۱۳۸۳-۱۳۹۲ تعداد ۸۰۱۲ مورد حادثه سیل با تلفات ۹۲۶نفر و ۱۰۶۹۵ نفر مصدوم و ۱۰۳۴۶۶باب منزل مسکونی آسیب دیده است.
طهورا شهبازی- خبرآنلاین