تفاوتهای شعر و ترانه در گفتوگو با خلیل جوادی
ترانهسرایانی که انگیزهی نام و نان دارند
خلیل جوادی (شاعر، ترانهسرا و طنزپرداز) با اشاره به تفکیک شعر و ترانه از یکدیگر گفت: ترانه یکی از گونههای ادبی و ژانر زیرمجموعهی شعر است. شعر و ترانه را میشود تفکیک کرد اما نمیشود از هم دور کرد، چراکه هر دو از یک ریشه و اصل و از یک خانوادهاند. تفکیک شعر و ترانه مثل تفکیک هسته از زردآلوست. به این معنی که ترانه از دل شعر بیرون میآید، به عبارتی ترانه فرزند شعر است. به گزارش ایلنا، او ادامه داد: وقتی اصالت را به شعر بدهیم باید اینطور تصور کنیم که در ابتدا شعری وجود داشته که یک شخص خوشصدا خواسته آن را بخواند، که زیبایی شعر نمود بیشتری پیدا کند. این شاعر با اشاره به اینکه هر پدیدهای پیشزمینهای دارد؛ بیان کرد: زبان محاوره اقتضای زمان بوده و است. شعر کلاسیک واجد زیباییها و اعتبار خاص است که بعضاً قابیلت ترانه شدن هم دارد، در عین حال بسیاری از صاحبنظران حوزه شعر و کلام و بیان، براساس واقعبینی، بر این باورند که با مردم باید به زبان خودشان حرف زد. او ادامه داد: در بین ترانهسرایان کم نیستند افرادی که نه روح لطیف و پیراستهی شاعرانه دارند و نه علم ترانهسرایی، اینان کسانی هستند که به اصطلاح قدیمیها دود چراغ نخورده و زانوی شاگردی نزد هیچ استادی نزدهاند و از زیباییشناسی در هنر بیبهرهاند. این عده انگیزهی نام و نان دارند تا انگیزهی هنر و فرهنگ. همین که فلان خوانندهی بدصدا و مفلوک و شعرناشناس، نان سرودهی نا هنجار اینان را در زیرزمینی فالشخوانیکند، اقناع میشوند. این شاعر در پایان افزود: یکبار در مورد بعضی از خوانندهها گفته بودم که اینها چون دهن دارند میخوانند. حالا در مورد بعضی از ترانهسراها هم باید گفت، چون کاغذ و خودکار دارند مینویسند! شخصی را میشناختم که ناشر بود و به قول خودش پنجاه و هفت دیوان از خودش چاپ کرده بود.