• شماره 771 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۳ آبان

نگاهی به نشست «علم اطلاعات و نقش آن در توسعه‌ی اقتصاد ملی»

مرگ آگاهی اجتماعی در پی تامین نشدن اطلاعات

گنبد فیروزه‌ای کتابخانه حسینه ارشاد میزبان اولین جلسه از سومین دوره‌ی نشست‌های علم اطلاعات و دانش‌شناسی با عنوان «علم اطلاعات و نقش آن در توسعه ملی» بود. این نشست با حضور دکتر عبدالرسول دیوسالار از مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه و دکتر محمد حسن‌زاد از دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد. سخنران اول این نشست دکتر عبدالرسول دیوسالار، پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه و نویسنده کتاب «قدرت اطلاعات: تاثیر اطلاعات بر نظریه توسعه» بود که در مورد جایگاه علم اطلاعات در سیاست‌های کلان توسعه‌ای ملی به ارائه سخنرانی پرداخت. دکتر دیوسالار با بیان اینکه من در مورد سیاست‌های توسعه و آثار آن بر حوزه‌های مختلف بحث می‌کنم و در این ارائه در مورد اینکه مولفه‌های  مختلف توسعه چگونه تحت تاثیر مسائل مرتبط با علم اطلاعات و به طورکلی اطلاعات است بحث خواهم کرد. وی اظهار داشت: سیاست‌های کلان توسعه در کشور ما که دولت نقش جدی در برنامه‌ریزی توسعه دارد می‌تواند نقطه مهمی برای ارزیابی و  مشخص کردن نقاط ضعف برنامه‌ریزی توسعه ملی باشد. دکتر دیوسالار در تشریح رویکردهای که از مفهوم اطلاعات وجود دارد اظهار داشت: در واقع سه رویکرد به اطلاعات وجود دارد و تا امروز این سه رویکرد برای فهم اطلاعات مطرح بوده است.  اولین رویکرد نگاه فنی به اطلاعات است یعنی نگاهی که درآن نظریه‌های ارتباطات برجسته می‌شوند و اطلاعات به عنوان پیامی میان یک فرستنده و یک گیرنده یا همان داده مطرح می‌شود و داده به عنوان اطلاعات دیده می‌شود.  نتیجه این نگاه به اطلاعات، مهندسی اطلاعات است و به عبارت دیگر در این نوع نگاه بیشتر جنس فنی اطلاعات مهم است تا محتوای پیام. رویکرد دوم رویکردی است که اصالت معنایی به اطلاعات می‌دهد و اساسا با بستر‌های ارتباطی اطلاعات کاری ندارد و بیشتر به معنایی که میان فرستنده و گیرنده رد و بدل می‌شود اهمیت می‌دهد. در رویکرد سوم اطلاعات عنصر سازنده جهان است. اطلاعات بنیادی‌ترین مولفه‌ای می‌شود که جهان بیرون و جهان داخل ذهن را می‌سازد در واقع این رویکرد یک نگاه شناختی و کوانتومی به اطلاعات است و حاصل مطالعات رشته‌های علوم شناختی و فیزیک هستند. در این رویکرد از فضای اطلاعاتی صحبت می‌شود که به زبان ساده بدین معنی است که جهان به طوی کلی یک دستگاه اطلاعاتی است و آن‌چنان‌که پیشتر تصور می‌شد میان دستگاه پردازشگری همچون ذهن انسان و دنیای بیرون به عنوان موضوع پردازش جدایی و تفکیکی معنی دار برقرار نیست. وی در ادامه تصریح کرد: دادن نقش اصلی به هر کدام از این رویکرد‌ها  در برنامه‌ریزی توسعه، توسعه را در حوزه اطلاعاتی دچار تغییرات عمیقی می‌کند. دکتر دیوسالار در ادامه گفت: اگر اطلاعات در نظام اجتماعی تامین نشود اساسا مرگ آگاهی و مرگ حیات اجتماعی ممکن است رخ بدهد. بنابراین اطلاعات چندین تاثیرکلیدی بر نظریات می‌گذارد: اول تاثیراطلاعات بر بنیادهای مفهومی نظریه توسعه است. مثلا همان‌طور که گفته شد لحاظ کردن اطلاعات به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان هم‌چون نیاز به آب و غذا و امنیت. به این ترتیب تامین نیاز اطلاعاتی صرفا برابر نیست با دسترسی به موبایل یا دسترسی به رایانه و با دسترسی به زیرساخت‌های ارتباطی. در حقیقت مفاهیم کاملا جدیدی از این زاویه وارد نظریه توسعه باید شوند از قبیل فقر اطلاعاتی، شکاف اطلاعاتی، بی‌عدالتی اطلاعاتی، ناامنی اطلاعاتی و غیره. دوم تاثیر اطلاعات بر بسترهای اجتماعی پیاده‌سازی نظریه‌های توسعه است. بحث‌های مثل کاهش نفوذ دولت در میان مردم که نتیجه بدیهی گسترش زیرساخت‌های اطلاعاتی است یا بحث جامعه مدنی جهانی یا تغییر بافت اجتماعی که نظریات توسعه قرار است در آن پیاده شود همگی در این حیطه جای می‌گیرند. تاثیر سومی که اطلاعات بر نظریات توسعه بر جای می‌گذارد، تاثیر اطلاعات بر ظرفیت‌ها و  قابلیت اجرایی توسعه است که امروزه در مورد نقش آی‌.سی‌.تی در دولت الکترونیک، انتخابات الکترونیک و دموکراسی در مورد آن بحث‌های جدی مطرح است. در این شکل خاص از تاثیرگذاری، اثرات اطلاعات برای دولت و جامعه در سطح تکنیکال و خاص بررسی می‌شود. اما کلیدی‌ترین تاثیر اطلاعات بر نظریات توسعه در ایجاد به نیاز به تغییرات اجتماعی است. آن جایی که در مورد توسعه و یا رشد اقتصادی بحث می‌کنیم با یک پارامتری روبه‌رو هستیم که به موجب آن یک تغییر  احتماعی باید از قبل توسط جامعه  نیاز شود یعنی توسعه زمانی رخ می‌دهد که جامعه‌ای که قرار است توسعه پیدا بکند  نیاز به  تغییر و بهبود را احساس بکند و این‌جاست که رویکرد نیاز اطلاعاتی که مطرح شد در شکل‌گیری توسعه استراتژیک‌ترین تاثیر را بر جا می‌گذارد. یعنی اساسا اطلاعات جامعه را می‌تواند به این سو ببرد که نیاز به بهبود و توسعه و تغییر اجتماعی را احساس کند یا برعکس نیاز به تغییر اجتماعی را در آن سرکوب کند. دیوسالار در ادامه گفت: می‌توان سئوال اصلی مان که نقش اطلاعات در توسعه  چیست را با کمک از مفهوم نیاز اطلاعاتی مورد بررسی قرار داد. در واقع سئوال اساسی این است آیا نیاز اطلاعاتی یک نیاز اصیل و بنیادین در انسان و نظام اجتماعی است یا نیاز اطلاعاتی مسئله‌ای تاریخ‌مند است و مثلا از زمان رشد آی.سی.تی به شکل یک نیاز مطرح شده است؟ دکتر دیوسالار در پاسخ به این سئوال اظهار داشت: نیاز اطلاعاتی یک مفهوم اصیل است  و نمی‌توان نظریه توسعه‌ی کلان برای کشور در حوزه اقتصاد و اجتماع یا هر حوزه‌ی دیگری داشت که نیاز اطلاعاتی در آن به عنوان نیازی ثانویه در نظر گرفت شود و صرفا بتوان آن را با بهبود شاخص‌های آی.سی.تی تامین کرد. وی همچنین در مورد ظرفیت اجتماعی پردازش اطلاعات گفت این بدان معنی است که مردم چقدر از این توان برخورداند که بتوانند از اطلاعاتی که در دسترس‌شان قرار می‌گیرد در راستای هدفی که دارند استفاده کنند. امروزه به انبوهی از اطلاعات از طریق موبایل و ابزارهای الکترونیک دسترسی داریم اما عملا قادر به استفاده از خیلی از آن‌ها نیستیم. بنابراین ما نیاز اطلاعاتی را با داشتن انبوهی از کتاب و اطلاعات مجازی احساس می‌کنیم اما ظرفیت پردازش اطلاعات را نداریم. وی در مورد علت این وضعیت  اظهار داشت: چون قبل از اینکه مهارت استفاده از این اطلاعات ایجاد شود ما با پدیده سرریز اطلاعات یا دسترسی بیش از حد نیاز روبه رو شده‌ایم. جالب است که موضوع سرریز اطلاعات و عدم توانایی پردازش اطلاعات، صرفا موضوعی فردی نیست و حتی سازمان-های حرفه‌ای در کار با اطلاعات را نیز به خود دچار می‌‌سازد مثلا سازمان‌های اطلاعاتی امریکا را  هم با چالش روبه رو کرده است. دقیقا مشابه این چالش هم در نظام اجتماعی هم صادق است در واقع ما از  آزاد شدن جریان اطلاعات سخن می‌گوییم اما در مورد افرایش ظرفیت پردازش اجتماعی آن هیچ راه‌حلی نداریم.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه