پیدا و پنهان اختلاف عربستان و امارات در جنگ یمن
زیادهخواهی و رقابتهای امارات و عربستان در یمن هم اکنون گسلی را در ائتلاف حمله به یمن بهوجود آورده است و ریاض بهعنوان سردمدار این ائتلاف اکنون سیاستهای خود را در یمن در بنبست میبیند. بهگزارش ایرنا، طی روزهای اخیر درگیری میان شبه نظامیان مورد حمایت امارات و عربستان با هدف گسترش نفوذ درمناطق جنوبی یمن بهویژه شهر عدن بهطور بیسابقهای شدت گرفت. اختلاف در اهداف، منافع و تضاد اولویتهای ریاض و ابوظبی که از نیمه سال 2016 میلادی با برکناری «خالد محفوظ بحاح» نخستوزیر دولت مستعفی یمن توسط «عبدربه منصور هادی» رئیسجمهوری فراری یمن آشکار شده بود این روزها به اوج خود رسیده است. بحاح مورد حمایت امارات بود و با برکناری وی جرقه تنشها و اختلاف میان دو بازیگر اساسی ائتلاف حمله به یمن زده شد. دو کشور همواره تلاش کردند اختلافات خود را آشکار نکنند. اما با برکناری «عیدروس الزبیدی» استاندار عدن و معاونان وی در ماه می (اردیبهشت ) سال 2017میلادی این اختلافها آشکار شد و این رویداد سبب آغاز تظاهرات و اعتراضهای هواداران الزبیدی و درنتیجه تشکیل «شورای انتقالی جنوب» یمن به ریاست الزبیدی شد. شورای انتقالی جنوبی که با حمایت امارات و با هدف جدایی جنوب یمن از شمال آن تشکیل شد سبب افزایش گسل اختلافات میان امارات و عربستان برسر جنوب یمن شده است. ابوظبی که از گذشته بهدنبال ایجاد عمق راهبردی در یمن بود اکنون درپی امتداد نفوذ و موقعیت ژئواستراتژیک خود در سواحل و جزایر جنوبی یمن تا منطقه شاخ آفریقا است. امارات برای رسیدن به این هدف راهبردی برای کاهش نفوذ سنتی ریاض در یمن و منطقه جنوبی تلاش میکند و دراین راستا برای تضعیف دولت مستعفی هادی و جدایی جنوب یمن تلاش میکند. تحولات اخیر عدن نشان میدهد سیاست راهبردی عربستان در یمن درابعاد مختلف به بنبست رسیده است. رسانههای جهان عرب طی روزهای گذشته از تحولات یمن بهویژه اختلاف میان بازیگران برجسته ائتلاف حمله به یمن غافل نمانده و تحلیلهایی دراین زمینه منتشر کردند.
زیادهخواهی و رقابتهای امارات
و عربستان در یمن
شبکه خبری «الجزیره» قطر و تارنمای «رصد» مصر اختلاف عربستان و امارات در جنگ یمن را درکانون توجه قرار دادند. بهنوشته شبکه خبری الجزیره، عدن پس از درگیری میان نیروهای وابسته به «علی عبدالله صالح» رئیسجمهوری سابق یمن و نیروهای شورای انتقالی جنوبی شاهد تنش سیاسی شدیدی بود. این رویدادها و برخورد عربستان و امارات با آن سوژه تازهای برای بررسی ماهیت اوضاع مناطق زیر کنترل نیروهای عبدربه منصور و ماهیت مشکلات و رویکردهای موجود در درون ائتلاف کشورهای عربی در یمن است. بحران سیاسی کنونی از زمان کنار گذاشتن عیدروس الزبیدی از استانداری عدن توسط منصور هادی آغاز شده است. الزبیدی درعکسالعمل به این موضوع با حمایت آشکار امارات شورای انتقالی جنوبی را تاسیس کرد. از آن زمان بحران سیاسی در عدن و جنوب یمن شکل آشکاری به خود گرفت. امارات بهطور آشکار با حمایت از تشکیل شورای انتقالی از طرح ویژه خود در جنوب حمایت کرد. همچنین این کشور توانست جریانهای جداییطلب به رهبری عیدروس الزبیدی و جریان سلفی به رهبری «هانی بن بریک» را درهم ادغام کند. درآنسوی معادله هم منصور هادی و دولت او و نیروهای نظامی وابسته به آن قرار دارند که در عدن از قدرت بالایی برخوردار هستند. در راس این نیروها یگانهای ریاستجمهوری قرار دارند که توسط برخی از شخصیت های سلفی مدیریت میشوند. این نیروها هوادار عربستان و دارای ایدئولوژی سنتی هستند. برخلاف امارات، عربستان رویکرد راهبردی آشکاری ازخود در عدن نشان نمیدهد. این کشور دراین مسائل تمایلی بهحمایت از منصور هادی و دولت او ندارد. بهنظر میرسد عربستان درحمایت از منصور هادی و خرسندسازی همپیمان خود (امارات) درشرایط بغرنجی قرار گرفته است. تحولات اخیر نشان میدهد که امارات از شرایط بغرنج عربستان آگاهی دارد و بهطور آشکار از این موضوع استفاده میکند. بهنوشته تارنمای رصد، «خلیل المقداد» تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: عربستان و یمن مسئول اوضاع یمن هستند. آنها تلاش کردند اوضاع را در کنترل خود داشته باشند، اما امور از کنترل آنها خارج شده است. امارات از ابزارهای محلی و مزدوران استفاده میکند و این سبب میشود که این کشور بدون هیچگونه دستاوردی از یمن خارج شود. حمایت از منافع، نیاز به وجود نیروها در میدان دارد و این نیروهایی که امارات از آنان پشتیبانی میکنند در زمان خاص خود علیه ابوظبی وارد عمل خواهند. تنها نتیجه این جنگ برای مردم یمن مرگ، بیماری، آوارگی و ویرانی بوده است. رویدادهای یمن بیش از آنکه تقسیم منافع باشد نشاندهنده تنگنا است. امارات تلاش میکند عربستان را در باتلاق وارد کند. این کشور با استفاده از رویدادها تلاش میکند مهمترین مراکز راهبردی و حیاتی را در بندرهای یمن دراختیار داشته باشد. امارات با خرید شیوخ قبائل، سیاستمداران و دادن پول و سلاح به آنان این کار را انجام میدهد. المقداد درباره جایگاه عربستان در جنگ یمن گفت ریاض در باتلاق یمن گرفتار شده است و این کشور نمیتواند پیشرفتی داشته باشد. عربستان تنها تلاش میکند از مرزهای خود مراقبت کند. عربستان و امارات در این جنگ هیچ دستاوردی نداشتند. بلکه یمن به باتلاق این دو کشور تبدیل شده است که پیامدهای منفی این وضعیت را در اوضاع داخلی این دو کشور مشاهده میکنیم.
دلایل رقابت و اختلاف امارات و عربستان
تارنمای «الکرامه نیوز» یمن هم دلایل رقابت و اختلاف امارات و عربستان در یمن را مورد بررسی قرار داد و نوشت : بهتازگی بهویژه پس از دخالت زمینی نیروهای کشورهای عربی بهویژه امارات در عدن و بهکنترل درآوردن این شهر توسط نیروهای وابسته به منصور هادی خبرهایی درباره اختلاف عربستان و امارات درباره تقسیم نفوذ در یمن منتشر شده است. بهطوریکه روزنامه «القدس العربی» بهنقل از یک منبع یمنی نوشت اختلاف های عربستان و امارات درمسیر پیشروی شبه نظامیان وابسته به منصور هادی در تعز سنگاندازی کرد. بهنوشته الکرامة نیوز، امارات تمایلی برای شرکت در عملیات «طوفان قاطعیت» نیروهای ائتلاف حمله به یمن به سردمداری عربستان نداشت. گزارشها نشان از این دارد که با وجود اینکه 30 جنگنده امارات در این حمله حضور داشتند بازهم این کشور تمایلی به پیروزی عربستان در یمن نداشت. دراینزمینه «دیوید هرست» نویسنده انگلیسی در روزنامه «میدل ایست ای» رقابت امارات و عربستان در یمن را به رقابت آن دو کشور درجهان عربی سنی ارتباط داد. او تاکید کرد امارات با حمایت از «احمد علی صالح» فرزند رئیسجمهوری سابق یمن برای شکست منصور هادی و ازبینبردن عملیات انتقال قدرت که عربستان در یمن سامان داده است، تلاش میکند. همچنین منابع رسمی امارات بهطور آشکار دراحتمال موفقیت عملیات طوفان قاطعیت تردید کردهاند بهطوریکه «عبدالخالق عبدالله» مشاور سیاسی ولیعهد ابوظبی به خبرگزاری «رویترز» گفت عملیات طوفان قاطعیت تنها ماجراجویی سعودی است. بهنوشته تارنمای الکرامه نیوز، چندین عوامل سبب رقابت و تنش میان عربستان و امارات در یمن شده است. نخست جایگاه راهبردی یمن است بهطوریکه پیشروی عربستان در یمن با توجه به جایگاه راهبردی دریای سرخ و اقیانوس هند امتیازهای اقتصادی بزرگی را برای عربستان بهدنبال خواهد داشت. این موضوع سبب میشود عربستان شورای همکاری خلیج فارس را درکنترل داشته باشد و نقش امارات کمرنگ شود. دوم رهبری جهان عربی سنی است. بهنظر میرسد امارات از تلاشهای عربستان برای تقسیم رهبری جهان عربی سنی با ترکیه خرسند نیست. امارات خود را شایسته این جایگاه بهجای ترکیه میداند. این موضوعی است که وزیر امور خارجه امارات هم به آن اشاره کرده است. سوم اینکه امارات بهطور سنتی با اخوانالمسلمین سردشمنی دارد. امارات از افزایش نفوذ حزب الاصلاح در یمن که ازحمایت بالای عربستان برخوردار است، نگران است. این درشرایطی است که دردوره «سلمان بن عبدالعزیز» روابط اخوان المسلمین با عربستان بهبود یافته است. چهارم اینکه امارات از طرح شهر «النور» نگران است. این طرح دربردارنده ایجاد شهر و پلی است که یمن و جیبوتی را بههم ارتباط میدهد. این طرح گذرگاه تجاری جهانی مهمی است که برنقش امارات در بندر دبی تاثیر گذار خواهد بود و نگرانیهایی را برای امارات به دنبال داشته است. زیرا این کشور نگران است یکی از مهمترین پایههای اقتصادی خود در دبی را از دست بدهد. پنجم اینکه عربستان به نفت یمن چشم طمع دوخته است. این کشور تلاش میکند میدان نفتی «واعد» را که در استان الجوف واقع شده بهکنترل خود در آورد. عربستان درصورتیکه بتواند به این خواستهها دست یابد افزون بر افزایش تولید نفت میتواند بهجای استفاده از تنگه هرمز در خلیج فارس از دریای عرب نفت خود را صادر کند. تیرهشدن روابط میان عربستان و امارات رویداد تازهای نیست. بلکه مسائل بسیاری در بحرانی کردن راوبط میان آنها نقش داشته است. روابط بازرگانی امارات با ایران، روابط امارات با ترکیه، مصر و اخوان المسلمین، اختلافهای مرزی، نگاه بالا به پایین رهبران امارات به حکام آل سعود همه ازمسائلی هستند که دراختلاف میان آن دو کشور نقش دارد.