همراه با عوامل متفاوتترین نمایش اینروزها
پرونده شماره ٨١
سهیلا انصاری/
قتلی در بار «استن» رخ داده که مریل و استیو درپیِ حل آن هستند... فائزه احمدی، نوید باقری، سید محمدعلی جویره، بهاره سنایی راد، محمدحسن فرازبخت، امیرمحمد مهاجری و علی هادی پسیان؛ بازیگران این اثر نمایشی بهنویسندگی و کارگردانی امیرمحمد مهاجری هستند که تا 31 تیرماه 97 هرشب ساعت 19 بهمدتِ 40دقیقه در مجموعه «پدرخوانده» میزبان علاقهمندان است. از عوامل کار باید به تهیهکننده: امیررضا هرمزی/ دستیارکارگردان، منشی صحنه و برنامهریز: طهورا کریمی/ طراح حرکت: آرمین امیرعطایی/ مشاور هنری: امیرحسین نوری/ طراح صحنه: پریا ظهیری/ طراح لباس: معصومه رمضانی/ آهنگساز: علیمحمد قرهگوزلو/ مدیرصحنه: محمدحسن فرازبخت/ مشاور کارگردان: سید حسن حسینی/ طراح پوستر: حانیه پذیرفته/ عکاس: یاسمن پولادیها/ گریمور: علیمحمد قرهگوزلو و مشاور رسانه: سهیلا انصاری؛ اشاره کرد.
امیرمحمد مهاجری؛ که اینروزها «پرونده شماره ٨١» را بهعنوانِ نویسنده و کارگردان در اجرا دارد، 12سال است كه در عرصه تئاتر فعالیت میكند. وی بابیانِاینكه برای این نمایش تقریباً ۱۸روز و بهمدت هشتساعت تمرین داشتهاند، گفت: «در انتخاب بازیگر؛ الویت من با افرادی بود که دارای رزومه كمتری بودند و كمتر دراینعرصه فعالیت داشتند». مهاجری به متن نمایش اشاره كرد و گفت: «این نوشته؛ سایکودرامی تمامعیار است که بهصورتِ تجربی جلو میرود. میشود گفت که متفاوتترین کار من طی سالها فعالیتم در عرصه تئاتر بوده». وی، مهمترین دلیل بهرویِصحنهبردن آنرا تنوع در داستانسرایی عنوان كرد و گفت که ایجاد فضای فکری بیشتر پیرامون مسائل روز جامعه بهشکلی فلسفی برایم اهمیت زیادی درایننمایش داشت. مهاجری همچنین به ضعف در عرصه تئاتر اشاره كرد و گفت: «متأسفانه برخلافِ هنر و تمدن ما؛ تئاترهایمان بهشدت ضعیف هستند و میتوان گفت که مردم هم از نمایشهای تکراری، بیبازده و سانسورشده و البته قیمتهای بیجهت گران آنها خسته شدهاند. تنها راهکاری که میتوانم برای بهترشدن اوضاع بگویم؛ کسب اطلاعات و تلاش درست و کنارگذاشتن سنتهای قدیمی دراینعرصه است». وی بابیانِاینكه بههیچوجه کسی از گروه نمایش «پرونده شماره ٨١» حمایت نکرد؛ گفت: «تئاتر، زمینهساز فرهنگیست که میتواند خط فکریهای خوبی بدهد و درآن شکی نیست؛ ولی عامل اصلی نخواهد بود. بهشخصه در تمام فعالیتهایم سعی كردهام فرهنگسازی كنم». وی بااشارهبه جمله نیچه که «اگر هنر نبود، حقیقت ما را میکشت» گفت: «تئاتر، امروزه دستخوش تغییرات بسیاری شده. ما برای تئاتر نیاز به تیم داریم؛ نه گروه. بهنظرم باید درحوزه تئاتر، تیممحوری را افزایش دهیم و دنبالِ همدلی باشیم. متأسفانه درطیِاینسالها بازیگران و عوامل خوب و دقیق، کم دیدم و علت آن حتماً بهخاطرِ حمایتنشدن است». امیرمحمد مهاجری گفت: «مردم و ارگانها باید همگی بههم کمک کنند تا تئاتر بتواند حرفهای خودش را بیان و تغییراتی هرچند جزئی در زندگی مردم ایجاد کند. ما سعی داریم در اجرای نمایش پرونده شماره ۸۱؛ مفهمومی را به مردم یاد دهیم. ما، در تئاتر بهدنبالِ مفاهیم میگردیم؛ نه توضیحات. امیدوارم که اتفاقات بهتری دراینحرفه بیفتد».
امیررضا هرمزی؛ متولد ۱۳۷۳ ساکن تهران، دانشجوی رشته بازیگریست که در دومین سال فعالیت تئاتری، عنوان تهیهکنندگی را برای بیستمین پروژه حرفهایاش انتخاب کرده است. وی دلیل اصلی این انتخاب را علاقه به سازندگی عنوان میكند و میگوید: «امیرمحمد مهاجری؛ کارگردان خوشذوق نمایش پرونده شماره ۸۱ هم بههمیناندازه دغدغه معجزه تئاتر را دارد. پس، معطل نکردیم و چالش را ایجاد کردیم. مهاجری با درنظرگرفتن فضای الهامبخش مجموعه پدرخوانده شروع به نوشتن متن کرد. سپس، تیمی 20نفره را با عشق بهوجود آوردیم؛ این پروسه یکروز زمان برد!»
فائزه احمدی؛ بازیگر نقش «مریل» در نمایش «پرونده شماره ٨١»، فعالیت در عرصه تئاتر را از سال ۱۳۹۵ آغاز كرد. وی به فعالیتهایی که در عرصه بازیگری داشته اشاره كرد و گفت: «اجراهای خال گل سرخ، کلفتها، خشم شدید فیلیپ هوتس، خدای کشتار و دو فیلم کوتاه حباب و دختران کوه ارواح را در رزومه هنری خود دارم». احمدی درباره چگونگی برقراری ارتباط با نمایشنامه گفت: «بعداز مطالعه متن، واقعاً بهآن علاقهمند شدم. متن جذابی بود که من را باخودش همراه میکرد و از آن بهشدت لذت میبردم. شروع، نقطه اوج و نقطه پایان نمایشنامه من را جذب كرد. بهطورِکل، کارِ متفاوتیست که حتی ناخواسته میتواند من را باخودش همراه کند». وی بااشارهبهاینکه عاشق تئاتر است و یکیاز شرایطش برای پذیرفتن نقش، چالشبرانگیزبودن آن است، توضیح داد: «یعنی بار اول که متن را مطالعه میکنم، باخودم بگویم که با شخصیتی طرف هستم که ساختن آن بهاینسادگیها نیست. مریل برای من، این قابلیت را داشت و سعی کردم مدتی با او زندگی کنم». وی در تشریح این نقش گفت: «اگر بخواهم مریل را دریکجمله تعریف کنم؛ دختریست که دخترانگی در او مرده. بهعنوانِ یک دختر دوست داشتم درد و رنج مریل را بفهمم و با او ارتباط برقرار کنم. مریل، پر از تناقض است؛ تناقضی که هم میشود عاشقانه دوستش داشت و هم میشود از آن متنفر بود. فکر میکنم همان حسی را که من به نقش دارم، کسانیکه مخاطب نمایش هستند هم خواهند داشت؛ همگی درد او را میفهمند و با رنجی که کشیده اذیت میشوند».
سید محمدعلی جویره؛ دارای مدرك مهندسی كامپیوتر از دانشگاه امیركبیر است. وی بابیانِاینكه از دوران كودكی علاقه زیادی به فعالیتهای هنری داشت؛ گفت: «پدر مرحومم استاد آواز بود؛ بههمیندلیل، از كودكی به هنر علاقه داشتم و ازهماندوران به فعالیتهای هنری؛ بهویژه تئاتر در مدرسه مشغول شدم». او بااشارهبهاینکه بهخاطرِ داشتن صدای مناسب و توانایی در اجرا؛ بارها تستهای متعددی را در رادیو و تلویزیون انجام داد اما هربار بهعلتِ نداشتن «پارتی» بهناحق بر روی اسمش قلم كشیده شد تا بعضیها كماكان رادیو و تلویزیون را با روابط مبتنیبر ناشایستسالاری در تسخیر خود بگیرند، گفت: «بعداز اجراهای متعدد؛ سال ٨٢ برای سریالی كه قرار بود توسط آقای ایرانمنش ساخته شود، دعوت به همكاری شدم كه متأسفانه بهعلتِ عدم تأمین بودجه كنسل شد». او که تجربه حضور در سیدیهای آموزشی درقالبِ آموزشدهنده را هم در کارنامهاش دارد، گفت: «پسازمدتی، با امیرمحمد مهاجری آشنا شدم و او را نوجوانی توانا با آیندهای موفق دیدم. از سال ٩٣ با او بهصورتِ جدیتر به فعالیتهای هنری پرداختم و تقریباً در تمام كارهایش حضور داشتم. البته بهموازاتِ این همكاری صمیمانه؛ با برادرش امیرعلی مهاجری هم چندكار موفق داشتم». جویره بااشارهبهاینکه نمایشنامه «پرونده شماره ٨١» مثل دیگركارهای امیرمحمد مهاجری؛ خاص و مدبرانه نوشته و بارها تكمیل شده كه این امر به خاصترشدن آن افزوده است، گفت: «مهمترین دلیل برای حضورم دراینکار، شخص امیرمحمد مهاجریست كه درآینده برندی دراینعرصه خواهد شد». این بازیگر همچنین گفت: «معمولاً برقراری ارتباط من با نقش، زمان نمیبرد؛ چون نقش در ناخودآگاه من شكل میگیرد. اینجا هم با آموزش کارگردان؛ قالب اصلی بهسرعت ایجاد شد و در تمرینها با حفظبودن متن، بر روی ظرافتهای آن بیشتر كار كردیم». او درباره نقش خود دراینکار توضیح داد: «نقشی كه ایفاء میكنم، كوتاه اما كلیدی، مؤثر و شكلدهنده كلیت نمایش تلقی میشود. راوی دراصل، نقش اصلی تمام روند داستان در سه زمان متفاوت است كه بهعلتِ لایهلایهبودن موضوع شاید تشخیصش برای مخاطب خاص، راحتتر باشد».
بهاره سنایی راد که بانامِ بهار راد در عرصه هنرهای نمایشی فعالیت میکند، بااشارهبهاینکه در نمایشهای «راپورتهای شبانه دکتر مصدق» و «دولت ضعیفه» درمقامِ بازیگر همکاری داشت، گفت: «در شهر سمنان هم دو کار نمایشی انجام دادم». او که در دانشگاه در رشته آیتی تحصیل كرده؛ افزود: «ولی همانطورکه موج به ساحل برمیگردد، هر آدمی به اصل خودش برمیگردد». او بااشارهبهاینکه متن جذابیتهای خاص خودش را داشت، گفت: «یکیاز جاذبهها، تدوین متن حین تمرینها بود. بهنوعی دچار چالش میشدیم و این، كار را هیجانانگیزتر میكرد. البته موضوع و محتوا هم جذابیتهای فراوانی داشت و متفاوت بود». بهار راد درهمینزمینه ادامه داد: «اجرای متفاوت اینکار که بهصورتِ میدانی در مجموعه پدرخوانده است و تماشاچی نهتنها با فکر؛ بلکه با فیزیک و بدن خود آنرا دنبال میکند، موضوعی هیجانانگیز و دلیل رغبتم برای همکاری بود». او بااشارهبهاینکه برای رسیدن به نقش شاید دهها شخصیت را تمرین کرد تا به موردی برسد که هم برای خودش و هم برای کارگردان قابلِقبول باشد، افزود: «کتابهای بسیاری از روانشناسی گرفته تا کارگردانی نمایشنامه مطالعه کردم تا شاید دریچههایی بر من گشوده شود».
علی هادی پسیان؛ دارای مدرک تحصیلی کاردانی الکتروتکنیک است و فعالیت هنری خود را از کودکی آغاز كرده. وی که «محلول هفتدرصدی»، «کاریزماه»، «گوریل»، «راپورتهای شبانه دکتر مصدق» و... را در رزومه هنریاش دارد، گفت: «برای بودن در کالبد شخصیت تعریفشده درایننمایش؛ برگشتن به گذشته فرهنگی نقش من را برای ارتباط با او آماده کرد؛ پس، بعداز مطالعه پیرامون شغل، موقعیت اجتماعی، فرهنگ، خواستهها و بایدها و نبایدهای نقش، توانستم برای بازی درایننمایش و خلق این شخصیت، قدم بردارم». وی بااشارهبهاینکه متن نمایشنامه مخاطب را درگیر میکند و این خواسته او برای بودن در یك اثر هنریست، افزود: «بعداز مطالعه نمایشنامه و تحلیل آن؛ فرصتی بهخود دادم تا در چنین آثاری هم بازی كرده باشم؛ فضایی سایکودرام و صحنههایی ازقبلتعریفشده با بار سنگین». وی گفت: «متن خوب؛ مهمترین ویژگی بود که موجب شد بازی درایناثر را بپذیرم و البته بودن دركنارِ تهیهکنندهای حرفهای و بااخلاق». او بااشارهبهاینکه یکهفته طول کشید تا بتواند با نقش ارتباط برقرار و خود را برای ایفای آن آماده کند، گفت: «بهخاطرِ فرصت کم مجبور بودم شبها تا دیروقت متن را چندبار مطالعه کنم تا هدف متن و خواسته کارگردان از کاراکتر (جان) را دربیاورم. بعداز تحلیل متن و شخصیتپردازی آن، با فیدبک مثبت کارگردان مواجه شدم و نقش کامل شد». او در توضیح نقش افزود: «جان؛ فردی منزوی و تنهاست که تمام خانوادهاش را ازدست داده و شغل ثابتی ندارد. او بهخاطر قرارگرفتن در فضایی سیاه و وحشی و بهخاطرِ فشار زیاد احساسی و روانی؛ دچار اختلال شخصیت شده است». پسیان گفت: «هر نقش و هر نمایشنامهای، وجوه مثبتی دارد که بازیگر را به حضور درآناثر ترغیب میکند. این متن نیز از قلم امیرمحمد مهاجری بیرون آمده و جذابیتهای خود را دارد. ضمنِاینکه تجربه چنین فضاهایی را نداشتم».
محمدحسن فرازبخت؛ لیسانس فناورى اطلاعات دارد و دلیلش برای پذیرش حضور درایننمایش را متن خاص و صحنهاىبودن كار عنوان میكند. وی درخصوصِ نقشی كه در نمایش «پرونده شماره ٨١» ایفاء میكند؛ گفت: «رئیس كافه درواقع، فردی خلافكار است که جان آدمها برایش ارزشی ندارد. بهنوعی، هدف و سرگرمیاش فقط پولدرآوردن است». وی گفت: «نداشتن دیالوگ باعث شده که نقشم از سایر نقشهای کار متمایز باشد».
نوید باقری؛ لیسانس برق (الکترونیک) دارد و فارغالتحصیل از مؤسسه بازیگری کارنامه است. وی که فعالیت در عرصه تئاتر را از سال ٨٩ آغاز كرده؛ گفت: «شروع فعالیتم با نوشتن كلید خورد. سپس، دورههای آزاد بازیگری را گذراندم و درزمینه گویندگی نیز از سال ۹۵ بهطورِحرفهای فعال بودم». او گفت: «بازی در صحنه تئاتر را از سال ۹۲ بهطورِجدی شروع کردم و نمایشهای صحنهای خواستگاری، هیئتِمنصفه، دوشنبه خونین، اگه بمیری، زندگی معمولیِ معمولیِ معمولی؛ درکنارِ نمایشهای رادیویی و بازی در فیلم کوتاه نیز از فعالیتهایم هستند». وی ادامه داد: «متن نمایش پرونده شماره ۸۱، دارای پیچیدگیهای خاصِ خودش است؛ حالوهوایی معمایی دارد، وارد دالانهایی از قصههای مختلف میشود که میتواند ساخته و پرداخته ذهن ما باشد یا در واقعیت رخ داده باشد. البته بهنظرم هرچه در ذهن رخ دهد، در واقعیت هم رخ داده یا شاید بعداً رخ میدهد».