پروندهای برای نمایش «مردگان»
مصطفی رفعت/
یک کولاک وحشتناک، یک مهمانسرای متروکه، یک کلانتر دیوانه، یک تابوت، چند قاتل جنایتکار و شاهدی بهنامِ «مارگاریت تد» که نباید زنده به آلامو برسه... احسان امانی، سینا باقری، محمد پوراکبر، عرفان رضوی، بلورسادات کسائیان، صنم سرمد، نادر کریمی و مهدی ملک؛ بازیگران این نمایش بهکارگردانیِ دانیال اربابی هستند که برپایه متنی از احسان امانی بهرویِ صحنه رفته و دو اجرای پایانی آن 29 و 30 مردادماه 97 (امشب و فرداشب) ساعت ۱۹:۳۰ (45دقیقه) در «تماشاخانه شانو» خواهد بود.
دانیال اربابی؛ کارگردان نمایش «مردگان» بااشارهبهاینکه نمایشنامه اینکار، اردیبهشتماه امسال به دستش رسید، درباره آن گفت: «بار اولی که متن را خواندم، احساس کردم ارتباط خوبی با فضای خاصی که در آن ترسیم شده، برقرار کردهام و دوست داشتم آنرا بسازم. یعنی ایدههایی برایش داشتم و برایِهمین، از احسان امانی (نویسنده) که در کار بازی هم دارد، خواستم شخصیتهای کار را بیشتر کند». او درپاسخبهاینکه آیا این مسئله باعث نشد که متن تغییر کند، گفت: «راستش، متن تا مرحله اجرا، چندبار بازنویسی شد؛ زیرا بهعلتِ مشکلاتی که در جلسات تمرین پیش آمد و عدم رعایت نظم و مسائل حرفهای ازسویِ بعضی از بازیگرها، بهناچار تعدادی از شخصیتها را حذف کردیم. ضمنِاینکه متن اولیه میتوانست نمایشی 100دقیقهای شود که ترجیح دادم آنرا به 45دقیقه برسانم؛ زیرا هم خودم از کارهای طولانی خوشم نمیآید و هم بهنظرم مخاطب امروز، چندان حوصله کارهای طولانی را ندارد». او دراینباره افزود: «البته سعی کردم با تجربه و سواد خودم، متن را بهشکلی کم کنم که به ساختار اصلیاش ضربه نخورد». این هنرمند بااشارهبهاینکه درابتدا قصد داشت «مردگان» را بهشیوهای سورئال کار کند، گفت: «ایده اولیهام دراینمورد عملی نشد و سعی کردم کار را رئال اجرا کنم. هفته آخر تمرین بود که استادم سعید زارع پیشنهاد کرد آنرا از حالت رئال خارج کنم؛ زیرا معتقد بود که این شیوه باعث میشود ماجرا بهسرعت لو برود. حذف و اضافاتی با مشورت او انجام دادم که درنهایت، منجر بهایناجرا شد که به تئاتری شیوهگرایانه معروف است». او درباره اجرای متنی که قصه دارد؛ اما میزانسنها در آن بر دیالوگ مقدم هستند، گفت: «درواقع، این میزانسنها محصول تمرین سهچهارروز قبلاز اجرا هستند. متن اساساً دیالوگمحور است و شاید اگر شخص دیگری آنرا کار میکرد، این اندازه تصویر بهکار نمیبرد. من سعی کردم از تمام زوایا و ویژگیهای صحنه اجرا هم در کارمان استفاده کنم». دانیال اربابی درباره شیوه شبهسینمایی موردِاستفاده در اجرای «مردگان» توضیح داد: «درموردِ متن ادعایی نداریم که ایده اُرجینالی دارد؛ درواقع، این نوشته اقتباسی از سه فیلم پالپفیکشن، هشت نفرتانگیز و حرامزادههای لعنتی؛ ساخته کوئنتین تارانتینوست. بنابراین، بهشیوه سینماتئاتری اما پستمدرن کار شده است. تمرکز بالایی را روی قاببندیهای آن گذاشتم. دکور اولیه سهبرابر این بود اما در هفته پایانی تغییراتی انجام دادیم و هرچیزی که میشد را حذف کردم تا همه آنچه میخواهم را با چند صندلی، یک میز و یک تابوت، خلق کنم». وی دراینباره که چرا بازیگرها گاهی در اسپات یا در قابی که چیده شده رودرروی مخاطب صحبت میکنند و دیالوگها را مستقیم به یکدیگر نمیگویند، توضیح داد: «دلم میخواسته مخاطب، تعامل بصری و حسی کاملی با بازیگرها داشته باشد؛ برایِهمین، شیوه دیالوگگویی را بهگونهای طراحی کردم که بازیگرها روبهمخاطب قرار بگیرند. البته هرجا که میدیدم ریتم میافتد، آنها را روبههم قرار دادم». دانیال اربابی به دشواری کاری که انجام داده اشاره کرد و افزود: «درحقیقت، این متن و ایننوع کار برای من دراینسن زود بود اما چون تجربهکردن را دوست دارم و ذاتاً جسورم، آنرا انتخاب کردم و تمام کارها را شخصاً بدون تهیهکننده انجام دادم». او بااشارهبهاینکه شاید 30درصد طراحی شخصیتها متعلق به او بوده و بازیگرها خودشان کاراکترها را جان دادهاند، گفت: «بهنظرم اصل ساخت شخصیتها متعلق به بازیگران است. درست است که در همه اجزای این نمایش دست داشتم حتی در انتخاب موسیقی؛ اما اینطور نبود که یکسری ایده بیاورم و سایرین فقط مجری آنها باشند. هرکسی در هر بخشیاز کار، نقش مؤثر خودش را دارد». وی درباره تحلیل خودش از متن نیز گفت: «شاید یکسری بگویند که 200سالپیش آمریکا به ما ربطی ندارد؛ حتی دکتر صادقی وقتی کار را دید گفت که چرا مشکلات روز جامعه خودمان را بهتصویر نکشیدهاید؟ بهنظرم، دیدگاه هریکازما درموردِ هر موضوعی فرق دارد. معتقدم این متن لایههای پنهانی زیر قصهاش دارد که تمثیلی از هر جغرافیاییست. حتی میتوان آنرا به جامعه فعلی خودمان هم تعمیم داد؛ اینکه چطور آدمها میخواهند سر هم کلاه بگذارند تا به منافع بیشتری برسند. یکی از محوریترین دیالوگها در کار ایناستکه روزانه ۱۰۰نفر توی این ایالت کشته میشوند اما دولت هیچ اهمیتی به آنها نمیدهد؛ حالا دولت میخواهد یک دادگاه بزرگ تشکیل بدهد؛ فقط بهخاطرِاینکه پای تارسلها را وسط بکشد! اینرا در جامعه خودمان هم میبینیم که چگونه یکسری اتفاقات بیاهمیت، چالشهای بزرگ را تحتالشعاع قرار میدهند و اصل ماجرا به حاشیه رانده میشود». این کارگردان جوان باتأکیدبراینکه «مردگان» را میتوان وسترنی مدرن نامید، گفت: «البته نمیخواستم مدرن باشد؛ اما بهلحاظِ امکانات و تواناییهای من، امکانپذیر نبود که وسترنی با الهمانهای مشخص وسترن کلاسیک کار کنم. من حتی پشتیبان مالی هم دراینکار نداشتم». او که در مقطع کاردانی بازیگری و در مقطع کارشناسی کارگردانی خوانده است؛ گفت: «خلقکردن را دوست دارم اما در اولین گام، گیشه ضربه زیادی به من زد. البته پشیمان نیستم و تجربههایی کسب کردم که در کار بعدیام کمکحالم خواهند بود». او بااشارهبهاینکه همه کارهای پرفروش اینروزها در تئاتر، آنهایی هستند که چهره دارند، گفت: «مردم عموماً کاری به نویسنده و کارگردانی و کیفیت و... ندارند؛ فقط میروند تا سلبریتیها را ببینند. وجود چهرههای معروف در تئاتر، برای کسانیکه پول دارند تا دستمزد سنگین آنها را تقبل کنند خوب است؛ اما این اتفاق به امثال من آسیب میزند». او افزود: «درموردِ مخاطب روی حرف بازیگرها حساب کرده بودم که هریک قولِ آوردن چندیننفر را دادند اما در روزهای اجرا عمده سالن را خودم پُر کردم. عدمِهمکاری بچهها میتواند به گیشه ضربه بزند و این برای ما که سعی داریم خودمان حامی خودمان باشیم، خوب نیست».
صنم سرمد بااشارهبهاینکه مدتزمان زیادی نیست که برحسبِ علاقه تئاتر کار میکند، گفت: «خداراشکر توانستهام هفت کار تئاتر انجام دهم که بیشتر برای جشنوارهها بود و دو کار هم به اجرای عموم رسید». این بازیگر درباره ویژگی نمایشنامه «مردگان» معتقد است: «شاخصه بارز آن بهنسبتِ کارهای بیکیفیت فعلی، ایناستکه یک درام جنایی درقالبِ وسترن بوده و باتوجهبه ایرانیبودن نویسنده، میتوان بهجرئت گفت که قلم کار بسیار متفاوت است». او بااشارهبهاینکه ویژگی خاص اینکار، شیوه مدرن کارگردانی و میزانسنهای هندسیاش با چیدمانی خاص و حرفهایست، گفت: «مردگان، متنی سنگین با لایههای زیرین متعدد است؛ بهگونهای که اگر درک نمیشد، میتوانست کار را زمین بزند». این بازیگر جوان درموردِ حضورش در نمایش «مردگان» گفت: «وقتیکه کار به من پیشنهاد شد، احساس کردم که درعینِسادگی؛ بهخاطر لایههای درونی هر کاراکتر، جذابیت زیادی دارد و دوست داشتم که این سبک کار را تجربه کنم». او پیام کار را اینگونه تعبیر میکند که «باتوجهبه شرایط و محدودیت برای زنهای جامعه؛ آنها میتوانند بازهم با سکوت در مقابل افراد، به موفقیت برسند» و درادامه درباره ویژگیهای یک هنرمند تئاتر افزود: «بیشترین چیزیکه بازیگر تئاتر باید به آن مقید باشد، بحث تعهد کاری و دوری از حاشیههاییست که گاهی در گروه اتفاق میافتد. یک بازیگر تئاتر باید اینرا همیشه درنظر بگیرد که وقتی موفق است که دوستان و خانوادهاش او را روی صحنه نبینند؛ بلکه کاراکتری که بازی میکند را ببینند». صنم سرمد درموردِ چگونگی نقد نمایش معتقد است: «بیشترین چیزیکه باید در مسئله نقد مدِنظر قرار داد ایناستکه سازنده باشد. قطعاً نقدی که بخواهد باعث آلودگی فضای کار شود؛ جز حسادت و تخریب، چیز دیگری نیست». وی دراینباره اضافه کرد: «مشکل اینجاست که جلوی ما کلی تعریف و تمجید میکنند؛ ولی در پشتِسر همهجا درصدد تخریب کار هستند». او درموردِ پیام وجود صندلیهای خالی در کار گفت: «سه حالت بیشتر ندارد؛ ضعیفبودن کار، عدمِاطلاعرسانی درست یا تخریب کار ازطرفِ سودجویان».
محمد پوراکبر بازیگر نقش «آبراهام» در نمایش «مردگان»؛ فارغالتحصیل کارگاه بازیگری امین تارخ بوده و سابقه فعالیت در چند کار سینمایی و تلویزیونی و اجراهای نمایش صحنهای را دارد. او درباره نمایش «مردگان» گفت: «بهنظرم این اجرا در هریک از صحنههایش، تصویر بصری جالبی را جلوی چشم مخاطب قرار میدهد. علاوهبراین؛ مهمترین ویژگی آن، کاراکترهای نمایش است که در صحنههای آخر ماهیت اصلیشان مشخص میشود». او ادامه داد: «البته مهمترین ویژگی ازنظرِ مخاطب ایناستکه همیشه دست بالای دست بسیار بوده و اینکه اعتمادکردن، کاری سخت است». این بازیگر درباره چگونگی برقراری ارتباطش با متن توضیح داد: «اصولاً ارتباط برقرارکردن با اینگونه متنها بهدلیلِ وجود یکسری ابهامات در اوایل قصه، کمی در نگاه اول مشکل بهنظر میرسد اما این ابهامات همگی در دورخوانی متن و تمرین مکرر رفع میشود تا قصه در بهترین حالت ممکن برای مخاطب روایت شود. ضمنِاینکه اگر برداشت بازیگر از کاراکترش، دقیق باشد و بتواند آنرا بهدرستی اجرا کند، قطعاً ساختار متن را هم زیباتر و دقیقتر جلوه میدهد». او بااشارهبهاینکه مهمترین ویژگی «مردگان» بهنظرش پیچیدگی متن و شخصیتی بود که باید اجرا میکرد؛ افزود: «و اینکه ببینم چهمقدار توانایی دارم تا خودم را وارد این چالش کنم. اصولاً آدم ریسکپذیری هستم و سعی میکنم در انتخاب کارهایم دقت کنم که بهتکرار کشیده نشود». وی درباره ویژگی یک هنرمند تئاتر معتقد است: «بهنظرم یک بازیگر در وَهله اول، باید متعهد به کار باشد؛ هم ازنظرِ اخلاق و هم تعهد به خود کار و اینکه واقعاً برای رسیدن به آن شخصیت، وقت بگذارد، راجع به آن تحقیق کند؛ مثلاً بگوید که این کاراکتر چه الهمانهایی باید داشته باشد و درادامه چه چیزهایی را میتواند برای پختهترشدنش استفاده کند». او باتأکیدبراینکه درکل تئاتریها، قشر مظلومی در هنر هستند؛ افزود: «بهویژه گروههایی که چندماه برای کاملشدن یک اثر وقت میگذارند اما آنقدر دیده نمیشوند. اصولاً درهرزمینهای، تبلیغ، مؤثرترین راه برای معرفی یک اثر یا آیتم به مردم است. بهنظرم در زمان فعلی، تئاتر همچنان مخاطب خود را دارد و به مردم معرفی شده اما این اتفاق فقط برای آثاریست که چند چهره دارند؛ درحالیکه مخاطب باید اینرا درنظر بگیرد که رفتن به تئاتر، لزوماً فقط دیدن یک چهره خاص نیست».
مهدی ملک؛ متولد 1373 است و فعالیت خود را با نمایشهای دانشجویی در بخشهای مختلف خیابانی، میدانی و صحنهای شروع کرده است. او بااشارهبهاینکه حدود سهسال از آغاز کارش میگذرد، تصریح کرد که درتلاش است تا پلههای ترقی را طی کند. او «دانشجوییبودن» را مهمترین شاخصه نمایش «مردگان» خواند و افزود: «اینکه در جامعه امروز، عدهای جوان با پیروی از اشتیاق و علاقه قلبی خودشان درجهتِ ساخت اثری فرهنگی تلاش کنند، قابلِتحسین است. همیشه بهعنوانِ کوچکترین عضو گروه، از همه دوستانم برای داشتن این عشق که نشئتگرفته از دغدغه فرهنگی بوده و هست؛ سپاسگزار بودهام». این هنرمند جوان درباره این نمایش گفت: «ساختار متن مردگان، در شرایط زمانی و جغرافیای خاصی نوشته شده و ارتباط برقرارکردن با آن، با گفتوگوهای مفصلی که بین نویسنده و کارگردان بهوجود آمد، شکل گرفت و البته توجه به آثار سینمای جهان که به متن نمایشنامه نزدیکترند، در تحلیل بهتر نمایشنامه کمک کرد». او به «چالشیبودن» و «تعدد حسی» نقشی که در «مردگان» دارد، بهعنوانِ جاذبههای آن اشاره کرد و توضیح داد: «البته وجود رفاقت بین اعضای گروهمان هم در پذیرش اینکار بیتأثیر نبود؛ بهخصوص برای من که همیشه بسان یک کیمیا بهدنبالِ رفیق و معرفت میگردم». او باتأکیدبراینکه مردمی فهیم و آگاه داریم؛ گفت: «مخاطبین آثار هنری بسیارباهوش هستند و جلب توجه آنان برای هنردوستی همچون حقیر، بسیار سخت است. احساس میکنم که اگر یک هنرمند در قدم اول به ارزشهای انسانی توجه کند، این نکته در آثارش مشهود شده و توجه مخاطبِ باهوش آثار هنری را جلب خواهد کرد». وی درموردِ وجود منتقد در عرصه هنر و چگونگی یک نقد سازنده گفت: «شاید اصلاً نباید برای یک مخاطب یا یک منتقد، اصولی را تعیین کرد. من بهعنوانِ کسیکه روی صحنه اثری را بازی میکنم، نباید توهم خودبزرگبینی داشته باشم که وظیفهام را عالی انجام دادهام؛ شاید یک مخاطب یا یک منتقد باتوجهبه مطالعات و پژوهشهایی که درزمینه هنری داشته و روح من از آنها بیخبر است، دلش بخواهد بهسمتِ من آشغال هم پرتاب کند! نمیتوان برای او و نقد او ویژگیهایی مطرح کرد». مهدی ملک با گفتن اینکه «اساساً هنر، بهترین ابزار برای انتقال نگرشهاست»، درپایان تصریح کرد: «هنر میتواند در هر دلی با هر سطح فکری نفوذ و بسیار تأثیرگذار عمل کند. با پژوهش و بررسی آثار نویسندگان بزرگ میتوان بهترین افکار را پیدا کرد و سپس به مخاطب ارائه داد. وقتی آثار استاد بیضایی یا استاد دولتآبادی را مطالعه کنیم، میبینیم که نگرشی شگرف در آثار نویسندگان ما وجود دارد که جامعه آماده پذیرش این افکار خواهد بود».