آیا شبکههای اجتماعی بر طراحی جلد کتابها تأثیر میگذارند؟
قوانین طراحی جلد کتاب دهه به دهه تغییر میکند. جلدهای دهه 90 حالا رنگارنگ و تقریباً شلوغ بهنظر میآیند. تیم کریدر (نویسنده)، در اوایل دهه ۲۰۱۰ وقفهای در طراحی کتاب شناسایی کرد که آنرا اینطور توصیف کرد؛ «جلدی سفید با خطوط ساده نوشتهشده!» زمانی بهنظر میرسید که کتابهای الکترونیک و کیندلها جای همتایان فیزیکی خود را میگیرند؛ اما این اتفاق نیفتاد. با رواج مجدد مجلههای آماتوری؛ پیشروی دیجیتال، به درکی تازه از کتابهای فیزیکی انجامید. بخشیازآن درپاسخِ مستقیم به کتابهای دیجیتال بود. یکیاز تاکتیکهای افزایش فروش کتابهای فیزیکی ایناستکه آنها را به اشیای مطلوبتر و جذابتری تبدیل کنیم. یک راه جذابکردن اشیاء، جذابکردن آنها ازنظرِ زیباییشناسیست اما رسانههای اجتماعی و خاصه اینستاگرام که با هشتگهایی مثل بوکستاگرام #bookstagram حسرت جلدهای زیبا را ترویج میکنند؛ تأکید تازهای بر زیباییشناسی جلد کتابها دارد. دیگر نیازی نیست برای دیدن کتابخانه کسی به خانهاش برویم. ریچل ویلی؛ طراح جلد کتابهایی مانند «پدر روحانی» اثر پاتریشیا لاکوود و «برج حوت» اثر ملیسا برودر، میگوید: «با شبکههای اجتماعی، مردم کتابهای خود را بهجایِ کتابخانههای شخصی در خانه، در جاهای بیشتری نشان میدهند. دربعضیموارد، کتابها به لوازم جانبی تبدیل میشوند». فمکه برول؛ یک «بوکستاگرامر» که صفحهای با محتوای عکسهای مربوط به کتاب در اینستاگرام راهاندازی کرده است، میگوید: «اگر از جلد یک کتاب خوشم نیاید، از آن عکس نمیگیرم و در صفحهام نمیگذارم». او از تبلیغ کتابی که دوست دارد، نمیگذرد؛ اما اگر جلدش جذاب نباشد، از صفحه عنوان عکس میگیرد. او برای آنچه بهنظرش چاپ جذابتری میآید، هزینه اضافه میپردازد. امیلی کلامپ؛ صاحب یکیدیگر ازاینصفحهها میگوید: «احساس گناه میکنم از اینکه چندنسخه از یک کتاب میخرم فقط بهاینخاطرکه میبینم نسخههایی زیباتر از مال من وجود دارد. وقتی کتاب پدر روحانی اثر پاتریشیا لاکوود بهدستم رسید، ناامید شدم؛ چون با طراحی ویلی نبود». کتابهایی که انتشارات «فابر اند فابر» اخیراً منتشر میکند؛ تمرکز تازهای بر طراحی دارند. این ناشر، نسخه چاپ سربی از جلد کتاب جدید سالی رونی «مردم عادی» را برای کسانیکه ازپیش سفارش دادهاند، مجانی میفرستد. برای سهگانه «فای» اثر ریچل کاسک، رودریگو کورالِ طراح، از عکسهای چارلی اینگمن که کارهایش اغلب در مجلههایی نظیر «وُگ» چاپ میشود، استفاده کرد و درنتیجه، جلد کتابهای کاسک، شیک و مدِ روزند؛ طوریکه کتابهای هنری را بهذهن متبادر میکنند. کورال میگوید که رسانههای اجتماعی مستقیم بر طراحیهایش تأثیر گذاشتهاند: «هنر جلد ما اغلب اوقات رسانههای اجتماعی را در ذهن دارد؛ چراکه ما اغلب آیکونها نمایشی و تصاویر متحرک را بر جلد کتابها بسط میدهیم و بهگونهای طراحی میکنیم که در سطح اینترنت پخش شوند». ولفگنگ تیلمن، طراحی جلد آخرین کتاب الویا لیینگ یعنی «کرودو» را برعهده داشت: یک خرچنگ شکافته تمیز و بهطورِمصنوعی براق با یک مگس رویش که به فساد اشاره دارد. لیینگ، «کرودو» را اولین کتابی توصیف میکند که دقیقاً میدانست جلدش باید چهشکلی باشد. عکاسی تیلمن صحنهای از کتاب را بهذهن میآورد که در آن «کتی»؛ قهرمان داستان، یک خرچنگ را با چکش باز میکند. این تقریباً نادر است که جلد یک کتاب چنین رابطه همزیستانهای با کتابش داشته باشد اما بهاینمعنا نیست که این دو باید کاملاً از هم مجزا باشند. جلد کتاب نمیتواند محتوای آنرا تغییر دهد اما میتواند اولین برداشت خواننده از هویت کتاب باشد؛ بهویژه با رسانههای اجتماعی؛ آنطورکه ویلی میگوید: «مردم حالا جلد کتابها را پیشاز انتشار میبینند؛ حتی پیشازآنکه به کتابفروشی بروند». تکامل این رابطه میان پلتفرم، طراحی و ادبیات در پروژه کتابخانه عمومی نیویورک بهنامِ «رمانهای اینستاگرامی» نیز دیده میشود که انیمیشنهای فشرده رمانهایی نظیر «آلیس در سرزمین عجایب» را بهعنوانِ استوریهای اینستاگرامی نمایش میدهد.