تحمل فقط برای مردم نباشد
«آمریکا اعلام کرده است که علیه ما یک جنگ اقتصادی بهراه انداخته علاوهبراین آنها جنگ رسانهای و سیاسی ایجاد کردهاند تا بر افکار عمومی ملت ما تأثیر بگذارند»... این ها عباراتیست که معاون اول رئیسجمهوری هفته پیش بیان کردهاند. همینجا باید اشاره شود که ریچارد نفیو در کتاب «هنر تحریمها» بهصراحت بیان کرده که هدف تحریمها تحتالشعاعقراردادن قاطعیت و عزم روان شناختی کشور تحریمشونده است و تحتِتأثیرقراردادن مبنا و پایه جسمی فیزیکی برای کاهش استقامت روانشناختی کشورِ هدف است. دراینمیان و در یک چهارچوب ادبیات سیاستگذاری باید عنوان شود که معاون اول رئیسجمهوری «جنگ رسانهای آمریکا علیه ایران» را بهعنوانِ یک دستورکار سیاستی دولت پذیرفته و اعلام کردهاند. سؤال مهم ایناستکه آیا راهکار سیاستی برای مواجهه بااینموضوع نیز تدوین شده است؟ آیا برای مقابله با رقیبی که در تدوین جنگ اقتصادی رسانهای تبلیغاتی علیه ایران از جمعیتشناسی کشور و توجه به تفاوت فشارهای اقتصادی در جمعیت جوان و پیر تا توجه به تحریم مسافرتی که آزادی حرکت جمعیت شهری و دانشجویان را تحتِتأثیر قرار میدهد تا عدمِمنع برخی واردات بهمنظورِ تحلیل ذخیره ارزی کشور را مدِنظر قرار داشته است؛ حداقل درحوزه رسانهای تبلیغاتی یک آمادگی نسبی در کشور ایجاد شده است؟ واقعیت ایناستکه همانگونه که رهبری نظام اخیراً عنوان کردهاند؛ این جنگ رسانهای بر فضای عمومی کشور تأثیرگذار بوده. دراینچهارچوب باتوجهبهاینکه یکیاز دغدغههای آقای جهانگیری جنگ رسانهای آمریکا علیه ایران است، نکات زیر شاید دراینحوزه مفید باشد:
1. بهنظر میرسد که بسیار ضروریست دولت یک تحلیل دقیق، صادقانه، واقعبینانه و فراتر از کلیشههای موجود از وضعیت کشور ارائه دهد. این تحلیل باید مبتنیبر شناخت دقیق از دغدغهها، باورها و سؤالات و ابهامات مردم باشد.
2. نتایج یک نظرسنجی ملی که اخیراً به سفارش وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی توسط مؤسسه ایسپا انجام شده؛ نشان میدهد که بیشاز 62درصد مردم برایننظر قائل هستند که ارتباط نزدیکتر وزرا و مسئولین با مردم بر آرامش فضای روانی جامعه تأثیر زیاد یا مثبتی دارد. نکته جالبِتوجه اینکه جامعه روستایی تأثیر این ارتباط را بیشاز جامعه شهری ارزیابی کرده است. بااینوصف مناسب است با پرهیز از گزارههای آمرانه، توصیهگرایانه و کلیگرایانه، دولتمردان حضور تحلیلی اقناعی و نه حضور خبری تبلیغاتی بین مردم داشته باشند.
3. باید درحوزه عمومی و رسانهای از ایجاد فضای دولت علیه دولت پرهیز داشت. صدای واحدِ تحلیلی از دولت باید بهگوش برسد. نتایج همان نظرسنجی نشان میدهد که اکثریت پرسششوندگان درپاسخبهاینسؤالکه مسئول اصلی ایجاد یا تشدید موقعیت کنونی را کدام وزارتخانه یا وزیر میدانید اعلام کردهاند که همه وزرای دولت را مسئول میدانند.
4. ازسویِدیگر، باید توجه داشت که با اقشار مختلف جامعه که گرایشهای سیاسی متفاوت دارند و دارای علایق و ارزشهای متفاوتی هستند، باید به ادبیات متفاوت سخن گفت. راب ویلر (استاد جامعهشناسی داشنگاه استانفورد) دراینخصوص عنوان میکند که اگر میخواهیم گفتوگوهای سیاسی موفق داشته باشیم و نظر کسی را به موضوعی جلب کنیم، باید آن موضوع را به ارزشهای اخلاقی بنیادی آن فرد یا گروه مرتبط کنیم.
5. نکته دیگر توجه به کاهش تأثیرگذاری گروهای مرجع و پایانیافتن دوران تریبون مرکزی در گفتوگو با جامعه است. دولت برای گفتوگو با مردم باید از قابلیت افراد تأثیرگذار و بهویژه تأثیرگذاران سیاستی (Policy Influencer) چه در سطح محلی و چه در سطح ملی استفاده کند.
نکته آخر اینکه همه این موارد زمانی میتواند مؤثر باشد که مردم باور داشته باشند هزینه تحریمها را مسئولین و مردم با هم تحمل میکنند و در تصمیماتی که برای مواجهه بااینشرایط گرفته میشود، نظرات آنها نیز شنیده و بررسی میشود. معاون اول رئیسجمهوری در همین سخنان خود اشاره کردهاند که «تحریمها اثر زیادی داشته است»؛ باید به راهکارها، اقدامات و تصمیماتی اندیشید که این باور را در مردم پدید آورد که اثر تحریمها را همهباهم تحمل میکنند.
روزبه کردونی