پروندهای برای نمایش «صاعقه»
میهمانی جهنمی!
امین کردبچه/
الهه ادبی، رضا احمدی، حسین جروند، مهرداد حبیبی، نجمه جمالآبادی، مصطفی گلی، آرام طالشی، عرفان زمانی و سهیلا محمدزاده؛ بازیگران این نمایش بهنویسندگی و کارگردانی حسین جروند هستند که تا امشب (19مهرماه 97) ساعت 21 (70دقیقه) در «عمارت نوفللوشاتو» (سالن ۱) میزبان علاقهمندان است.
آرام طالشی؛ بازیگر نقش «المیرا» درایننمایش گفت: «اواخر تیرماه امسال و ازطریقِ فراخوان بازیگری وارد این گروه شدم. در همان جلسه اول با کارگردان، تحتِتأثیر متن و شیوه کارگردانی وی قرار گرفتم و بسیارخوشحالم که دراینپروژه بودم». وی افزود: «نمایشنامه اینکار درباره یکیاز معضلات جامعه است که کمتر به آن پرداخته شده. نویسنده و کارگردان، ماهرانه آنرا مطرح کرده؛ بهصورتیکه تمام ابعاد تأثیرات این معضل را میتوانیم دراینمتن ببینیم». آرام طالشی توضیح داد: «وقتی متن را برای اولینبار خواندم؛ نه بهعنوانِ یک بازیگر؛ بلکه بهعنوانِ دختری از همین مرزوبوم، بهحدی تحتِتأثیر قرار گرفتم که پابهپای تمام دیالوگها و کلماتش گریه کردم. ازاینرو، توصیه میکنم که حتماً اینکار را ببینید. نویسنده، بهقدری خوب تمام زوایا و چالشهای مربوط به معضل گفتهشده در کار را تصویر کرده که بیشک مخاطب را؛ هم تحتِتأثیر قرار میدهد و هم او را به فکر وامیدارد. امیدوارم روزی برسد که دیگر چنین معضلاتی در جامعه نداشته باشیم و صاعقهای نباشد تا ما و عشق را نابود کند». وی بااشارهبهاینکه یکیاز دغدغههایش ایناستکه بهاندازهای نقش را خوب زندگی کند تا تماشاگر لذت ببرد، گفت: «یکیاز مشکلات در تئاتر کشور، وجود صندلیهای خالی پرتعداد است؛ زیرا بهنظرم تماشاگر به ما اعتمادی ندارد و از کارهای تئاتر لذت نمیبرد. این، وظیفه ما تئاتریهاست که با ساخت و ارائه آثاری خوب و لذتبخش، تماشاگران بیشتری را جلب کنیم. متأسفانه مشکلاتی درحالِحاضر در تئاترمان وجود دارد که برای این هنر خطرناک است؛ ازجمله مسائل مالی و مواردی که درجریانشان هستیم. میطلبد که بزرگان تئاتر و مسئولین بهاینامور رسیدگی کنند؛ زیرا تئاتر و سینمای یک کشور، حکم فرهنگ و تبلیغات آن کشور را دارد و برای ارتقاء و رشد فرهنگمان واقعاً باید روی تئاتر و بهخصوص روی سینمایمان کار کنیم».
عرفان زمانی بااشارهبهاینکه حدود ششسالی هست که درزمینههای مختلف تئاتر کار کرده است، گفت: «اوایل بیشتر در پشتِصحنه فعالیت داشتم و الان بهعنوانِ بازیگر و گاهی هم بهعنوانِ کارگردان فعالیت میکنم». وی درخصوص نمایش «صاعقه» گفت: «وقتیکه حسین جروند، نقش آرش را به من پیشنهاد داد؛ متن هنوز در مرحله نگارش بود. به من گفت که نقش متناسب با توست و برای تو. وقتی متن را خواندم، خیلی متفاوت از شخصیت خودم بود؛ زیرا آرش جبههای درمقابلِ حس ترس داشت؛ بهاینشکلکه نمیخواست ترسش را نشان دهد. این، اولین چیزی بود که از شخصیت آرش دیدم. درواقع، ادای شجاعبودن را درآوردن و اینکه بگوید انسانی آرمانیست؛ اولین چالشی بود که این شخصیت برای من ایجاد کرد». عرفان زمانی درباره نقش خود توضیح داد: «چیزهایی را هم خودم بهاینشخصیت اضافه کردم. مثلاً اینکه آرش در متن شوخطبع نبود؛ یعنی قرارهم نبود باشد اما بهنظرم نیاز داشت گاهی حس کوچکی از شوخطبعی در دیالوگهایش باشد و حتی گاهی در اکتهایش. آرش مانند خیلی از آدمهاییست که اطرافمان میبینیم؛ انسانی معمولی که برای بهدستآوردن چیزهایی که حق مسلم خود میداند، تلاش و مبارزه میکند». وی بااشارهبه همدل و همپابودن و انرژی خوب گروه نمایش «صاعقه» گفت: «بهنظرم رئالبازیکردن در مدیوم تئاتر، یکیاز سختترین کارهاست. ولی خب توانستیم با همکاری، ازاینچالش عبور کنیم و روی صحنه، واقعی باشیم؛ شبیه آدمهایی مانند خودمان که کارهای عجیبوغریب انجام نمیدهند. بهنظرم انجامدادن کار عجیبوغریب، سادهتر است». وی بااشارهبهاینکه یکیاز دغدغههای اصلی در هنر که تئاتر هم از اجزای هفتگانه آن است؛ ایناستکه در آن سرمایهگذاری انجام نمیشود، افزود: «همهجای دنیا هنرمند، کمپول است اما در ایران کاملاً بیپول است! دردناکتر اینکه وقتی به همکاران باسابقهتر میگوییم؛ میگویند که این دوران خاکخوری باید طی شود! حالا اینکه این دوران چقدر هست را نمیدانیم. گاه تمام عمر است؛ بیاینکه افقی مشخص یا دورنمایی پیشِ چشم آدم باشد. دوستان بسیاری را میشناسم که از شهرستان بهخاطرِ عشقی که دارند، به تهران میآیند. میدانم که هدفشان انجام تئاتر خوب است نه الزاماً رسیدن به پول و شهرت». وی گفت: «ازسویی، راهاندازی سالنهای متعدد نمایش، امیدی شد برای تئاتریهای جوانی مانند من که بالاخره سالن کافی باشد که بتوانیم ما هم کار کنیم اما بعدازمدتی طوری شد که انگار اینسالنها هم بین آدمهای مشخصی تقسیم شدند. دراینمسیر، جنس تئاترها هم عوض شد و کارهایی که در آنها عشق و طراوتی وجود داشت، جایشان را دادند به نمایشهایی که چهرهها در آنها حرف اول را میزدند». وی درپایان گفت: «بهنظر من هم خوب است که موتور اقتصاد تئاتر روشن شود؛ اما درکنارش باید راهی باشد برای ورود کسانی که بهشکلِ تجربی دارند شروع میکنند و میخواهند وارد عرصه شوند».
مصطفی گلی بااشارهبهاینکه توسط آقای احمدی که انتخاب بازیگر اینکار را عهدهدار بود؛ به کارگردان این نمایش معرفی شد، گفت: «طی جلساتی که داشتیم، نقش شهرام به من پیشنهاد شد. وقتی نمایشنامه را خواندم؛ بهنظرم متنی با تمی جدید بود که کمتر در تئاتر به آن پرداخته شده است. واقعیت هم اینکه دشوار است چنین تمهایی را بهویژه در تئاتر روی صحنه برد». وی توضیح داد: «صاعقه، کاری رئالیستیست درموردِ یکیاز معضلات جامعه که متأسفانه خیلیراحت از کنارش میگذریم. موضوع نمایش، درباره دختریست که در یکیاز پارتیهای شبانه تهران، ازسویِ میزبان موردِتجاوز قرار میگیرد و او باتوجهبه شرایطی که در جامعه هست؛ کاری از دستش برنمیآید. پس، تصمیم میگیرد که این موضوع را به نامزدش بگوید که متأسفانه نامزدش (شهرام) واکنشی تند نشان میدهد و این دختر (ژینوس) را کنار میگذارد. ژینوس درصدد انتقام از شهرام برمیآید و اتفاقاتی که دراینراستا میافتد، ادامه نمایش را شکل میدهد». وی بااشارهبهاینکه حسین جروند (نویسنده و کارگردان این نمایش) انسانی شریف، جوان و درعینِحال باتجربه است، افزود: «او این موضوع را با قلم زیبایش بهشکل نمایشنامه درآورده و خوب کار کرده است. امیدوارم چنین اتفاقاتی را در جامعه شاهد نباشیم و اگر هم افتاد، دختران سرزمینم شجاعتش را داشته باشند که پیگیری و شکایت کنند تا انسانهایی چنین کثیف را قانوناً بهسزای اعمالشان برسانند». وی از خالیبودن صندلیهای سالنهای نمایش بهعنوانِ یکیاز بزرگترین دغدغههایش در تئاتر نام برد و گفت: «متأسفانه بهلحاظِ شرایط اقتصادی و فرهنگی در جامعه کنونی ما؛ بسیار کم ازاینهنر استقبال میشود؛ درحالیکه باید بیشتر به آن توجه شود. متأسفانه کارهای خوبی را در سالنهای بزرگ میبینیم که صندلیهایشان واقعاً خالیست و این، عیبی بزرگ برای جامعهایست که هنرش طرفدار و بیننده نداشته باشد». او بااشارهبهاینکه در شرایط اقتصادی کنونی واقعاً سخت است خانوادهای چندنفره بخواهند یکشب بروند و تئاتر ببینند، گفت: «امیدوارم روزی بیاید که هیچ تئاتری در هیچ سئانسی با صندلی خالی اجرا نرود و از گروههای جوان نمایشی که بدون هیچ درآمدی و تنها با عشقشان تئاتر کار میکنند، حمایت شود».
مهرداد حبیبی که شخصیت «حامد» را در نمایش «صاعقه» بازی میکند، گفت: «وقتی متن را برایم فرستادند، آنرا خواندم و دیدم کاری کاملاً رئال است که درد جامعه را میگوید؛ پارتیهایی که توسط جوانهایی بعضاً پولدار برگزار میشود و گاهی در آنها اتفاقاتی میافتد که ممکن است آینده جوانها را بهکل نابود کند. این نمایش به نمونهای ازایندست میپردازد و اینرا به مخاطب میگوید که گاهی اشتباهاتی مرتکب میشویم که نمیشود جبرانشان کرد». وی ادامه داد: «درست است که این موارد پسر و دختر ندارد؛ اما بسیاری از دختران بهخاطرِ شرایط جامعه، ترس از آبرو، واکنش خانواده و... مجبور میشوند که چیزی نگویند و آن درد را تا آخر باخود حمل کنند. دردی که گاهی ممکن است باعث خودکشی فرد شود یا تبعاتی دیگر بهدنبال داشته باشد». وی درباره نقش خود توضیح داد: «حامد در نمایشنامه پسری بود بهاصطلاح بشاش که دیدم میتوان بهاصطلاح رویش ویراژ داد. او تحتِتأثیر حرفهای اطرافیانش قرار میگیرد و هنگامیکه ژینوس پیشنهاد میدهد تا برای انتقامگرفتن به او کمک کند؛ چون علاقهای پنهانی به این دختر دارد، میپذیرد و در برنامه انتقام او شرکت میکند. آنها بارها نقشهشان را مرور میکنند اما حتی درصدی فکر نمیکنند که ممکن است نقشه لو برود و دستشان رو شود... درنهایت، مشکلاتی پیش میآید که همهچیز آنطور که فکر میکردند، پیش نمیرود و حامد و ژینوس، بزرگترین آسیب را ازاینماجرا میبینند». وی بااشارهبهاینکه نگاه آگاهیبخش خوبی در متن وجود دارد، تصریح کرد که امیدوار است دیدن نمایش «صاعقه»، روی مخاطبینش حتی اگر شده اندکی تأثیر بگذارد». وی درپایان گفت: «دغدغه امروز تئاتر ما بیشتر به مسائل مالی برمیگردد. از گروههای نمایشی در ایران حمایت نمیشود و این فقط مربوط به بازیگران نیست؛ همه عوامل کار نیاز به حمایت دارند تا از علاقهشان به هنر کم نشود. وقتی گروهی تلاشش را میکند کاری را روی صحنه ببرد اما حمایت مردم نیست، چه باید کرد؟ علت چیست؟ چون مثلاً مردم برایِنمونه بازیگری بهاسمِ مهرداد حبیبی را نمیشناسند. مرا فقط اطرافیانم ممکن است بشناسند. مردم سمت کارهایی با چهرههای شناختهشده میروند. این باعث میشود که ماها دیده نشویم؛ درحالیکه منتظر استارتی برای دیدهشدن هستیم که با انرژی بیشتری ادامه دهیم. ازسویی، سالنهای دولتی هم از کارهای بدون چهره حمایت نمیکنند که کار را برای تمام عوامل تئاتر مشکل میکند».
سهیلا محمدزاده بازیگر نقش «تهمینه» درایننمایش گفت: «ازطریقِ فراخوان و دادن تست وارد این گروه شدم. وقتی متن را فرستادند، بیآنکه بدانم نقشم کدام است، حس بسیارخوبی نسبت به شخصیت تهمینه داشتم. شاید بهنوعی مصداق حرف کارگردان بوده که نقشها انگار قسمت آدمها هستند. گویا قبلاز من چندنفر آمده بودند که بهخاطرِ کوتاهی نقش، نپذیرفته بودند». وی توضیح داد: «تهمینه را بهخاطرِ سادگیاش، عاشقبودنش و اینکه پاک و ساده است و احساساتش سریع بروز داده میشود، دوست دارم». وی بااشارهبهاینکه «صاعقه» نمایشی رئالیستی و خوب است که یکیاز مشکلات جامعه را نشان میدهد، گفت: «نمیدانم در وضعیت فعلی جامعه درست است که از دغدغهها در تئاتر حرف بزنیم یا نه اما اگر بخواهیم رک و واضح بگویم یکیاز بزرگترین دغدغهها ایناستکه گذشته از افرادیکه تئاتر را بهعنوانِ تئاتر میبینند، بسیاری از مردم بهچشم سرگرمی به آن نگاه میکنند؛ درحالیکه تئاتر، صحنهای برای نمایش اعتراضات یا درخواست اصلاحات است». او همچنین به این نکته اشاره کرد که بهشخصه بزرگترین دغدغه حوزه نمایش ایناستکه خیلیها به بیراهه میروند و گفت: «خوشایند نیست یکسری مسائل در تئاتر وجود داشته باشد؛ گرچه اینها مختص و منحصر به تئاتر نیست. در بسیاری مشاغل، بیشازآنکه به آن حرفه توجه شود، به مسائل جانبی توجه میشود».