پروندهای برای نمایش «آوای آب»
ماندن در دوراهی دنیا و آخرت
دانیال اربابی/
مردی دچار بیماری شده و مدام صدایی شبیه شرشر آب در سرش میپیچد تاحدیکه او را به جنون میرساند و... میثم محمدخانی، آزیتا بابازاده، محمدرسول جعفری، مارکا بهرامی، لیلا ترکمان، صابر آسیایی، رضا الهی، آناهیتا یاپیری مطلق و سولماز قهرمانی؛ بازیگران این نمایش بهکارگردانیِ آزیتا بابازاده هستند که برپایه متنی از سینا شفیعی بهرویِ صحنه رفته و تا ١٦ آبانماه ٩٧ ساعت ١٨ (٦٠دقیقه) در «حوزه هنری» (تماشاخانه مهر) میزبان علاقهمندان است.
آزیتا بابازاده کارگردان نمایش «آوای آب» متولد 1362 است و بااشارهبهاینکه از دوران دبستان مشغول به انجام کارهای تئاتری بوده، گفت: «درآنسالها تقدیرنامههای مختلفی را برای تئاتر از آموزش و پرورش و مدرسه دریافت کردم. دوره پیشدانشگاهی نیز در کلاسهای بازیگری سعید اسدی در جهاد دانشگاهی شرکت کردم. بعدازآن، در دانشگاه تئاتر و سینما قبول شدم و مدرک لیسانسم را از آنجا گرفتم». وی که رتبه برتر زن در بخش جشنواره آکادمی ثمر بوده؛ در کلاسهای میکائیل شهرستانی نیز شرکت کرده و هماینک در آکادمی «شانو» زیرِنظر دکتر قطبالدین صادقی مشغول تحصیل است. وی درباره علت کارگردانی نمایش «آوای آب» گفت: «بهدنبالِ یک متن مناسبتی مناسب؛ ترجیحاً راجع به حضرت ابوالفضل(ع) میگشتم اما کار خاصی پیدا نکردم؛ تااینکه این متن را دیدم و ازآنجاکه با سایر کارهای مذهبی تفاوت داشت، از آن خوشم آمد. برایِهمین رفتم و نویسنده نمایشنامه را پیدا کردم و متن را از وی گرفتم. سپس، به حوزه هنری رفتم و موافقت اجرا را بهشرطِ بازبینی درآنمکان گرفتم». وی درباره موضوع نمایش گفت: «داستان زندگی فردی بهنامِ زعیم است که از یاران و سینهچاکان امامعلی(ع) بوده؛ اما با تحریک زن و پسرش، به جنگ با امامحسین(ع) میرود و عذاب وجدان او را به جنون میکشاند». وی درباره آمادهسازی این نمایش گفت: «بیشتر تمرینهای ما در آکادمی شانو انجام شد و علاوه بر دکتر صادقی؛ آقایان جاودانفر و تجویدی و خانم صادقان نیز جهت پیشبرد کار به ما کمک کردند». وی درباره ویژگیهای یک متن مناسب برای کار نمایش گفت: «بهشخصه معتقدم که متن باید همیشه ذهن مخاطب را درگیر کند؛ طوریکه نتواند آخر آنرا بخواند. انتهای کارهای مذهبی معمولاً مشخص است؛ ولی اینکار کمی تفاوت دارد و درگیری ذهنی برای تماشاچی ایجاد میکند. بهنظرم، نویسنده باید این قدرت را داشته باشد که وقتی متنی را مینویسد، تماشاگر را درگیر کند. متنهای کمی امروز وجود دارند که بتوانند این امر را محقق کنند؛ مگراینکه نویسندهشان شخصی خاص باشد. این متن هم بهنظرم این مزیت را داشت». او درباره اینکه مخاطب چه ویژگیهای را میتواند از این اجرا مدِنظر قرار دهد؟ گفت: «زمان کار ما تقریباً 60دقیقه است. در این 60دقیقه آنچه در ذهن مخاطب میماند، خباثت و بدجنسیست که در ذات زن و فرزند شخصیت اصلی داستان قرار دارد؛ چون کاراکترهای خاصی برای آن اشخاص نوشته شده». بابازاده که در این اثر بازی نیز دارد؛ بااشارهبهاینکه یک بازیگر تئاتر علاوهبر بیان و بدن و حس مناسب؛ باید متعهد نیز باشد، گفت: «هنرمند تئاتر باید توانایی خوباجراکردن را داشته باشد و همچنین توانایی انجام کار گروهی؛ چون بهنظرم هرچقدر هنرمند بدن و بیان خوبی داشته باشد اما نتواند با گروه هماهنگ شود، بهدرد نمیخورد». وی درخصوصِ ویژگیهای یک نقد مناسب گفت: «نقد خوب؛ نقدیست که ایرادهای کار را مشخص کند. همیشه از تماشاگرهایی که مخاطب خاص حساب میشوند، میخواهم تا ایرادهای کارمان را بگویند. هیچوقت از منتقد کارم ناراحت نمیشوم؛ چون درواقع بااینکار بهنوعی به من کمک میکنند». کارگردان نمایش «آوای آب» درباره محدودیتهای موجود در عرصه تئاتر کشور گفت: «محدودیت که زیاد است؛ یکیاینکه به کار بازیگران جوان اهمیت نمیدهند. مثلاً خودم چند بازیگر خوب را برای دیدن کار دعوت کردم؛ ولی متأسفانه ترجیح دادند که کار کارگردانهای معروف را ببینند. خوب چرا؟ آنها هم یکروز از همین جایگاه شروع کردند و موردِحمایت قرار گرفتند که رسیدند به این جایگاه. بهلحاظِ سختافزاری هم بعضاً سالنهایی که باید دراختیارِ بازیگر و کارگردان جوان بگذارند، نمیگذارند یا بهسختی اینکار را انجام میدهند. چرا نباید برایِمثال ما هم بتوانیم در تئاتر شهر یا وحدت یا مولوی اجرا داشته باشیم؟ از کجا میدانند که ما توانایی اجرا در این اماکن را نداریم؟ چرا امکاناتی که دراختیارِ یک کارگردان شناختهشده میگذارند را دراختیارِ من نمیگذارند؟ چرا من باید برای یک سالن معمولی اینقدر بدوم؟ چرا یک هنرمند جوان باید مجبور باشد که برای اجرایش سالن خصوصی بگیرد؟ اینها محدودیتهاییست که تازهکارها با آن مواجه هستند. سؤال اینستکه آیا آنها که درحالِحاضر حرفهای هستند و در سالنهای خاص اجرا میروند، از اول حرفهای بودند؟» وی درباره حضور سلبریتیها در تئاتر نیز معتقد است: «وجود بازیگران چهره در صحنه تئاتر، به آن ضربه نمیزند؛ بهنظرم الزام است که بالاخره چند تا بازیگر چهره روی صحنه باشند؛ ولی این دلیل نمیشود که به بازیگران تازهکار اجازه کار ندهند و به آنها اعتماد نکنند». این هنرمند جوان درپایان بااشاره بهاینکه از بازیگرهای کارش ممنون است که اخلاق بد وی را تحمل کردند، گفت: «آنها خیلی زحمت کشیدند و حتی برای تبلیغات این نمایش بسیار به من کمک کردند. همگی دستبهدست هم دادیم تا چه خوب و چه بد اینکار را بهانتها برسانیم. امیدوارم که هم بچهها و هم تماشاگرها از من راضی بوده باشند».
میثم محمدخانی؛ دانشآموخته رشته مكانیك است که هفتسال سابقه فعالیت در سینما دارد. او بهعنوانِ دستیارکارگردان با چهرههایی همچون اصغر نعیمی، روحاله ظریف و... همکاری داشته و در سریالهای «عقیق» و «نوار زرد» نیز دستیار تهیه محمدرضا شفیعی بود. وی بااشارهبهاینکه تئاتر را با آزیتا بابازاده شروع كرده؛ گفت: «پیشاز آوای آب، در نمایش آخرین غروب قلعه با او همکاری داشتم». وی که در كلاسهای بازیگری فرزاد مؤتمن، سیامك صفری، حمید پورآذری و قطبالدین صادقی حضور داشته؛ درباره نقش خود در این نمایش گفت: «زعیم، كاراكتری بسیار دشوار بوده؛ چون آدمیست كه بین دوراهی ثروت و اعتقاد قلبی خود گیر كرده و در آخر نیز تصمیم میگیرد تا یك راه را انتخاب کند و...» وی درباره علت پذیرش این نمایش گفت: «اولین شاخصه این متن اینبودکه برای امامحسین(ع) است. در مرحله بعد، خود كاراكتر زعیم است که نقش دشواری بوده اما با كمك خانم بابازاده و استاد فرهاد تجویدی توانستم از پس آن برآیم». وی درباره این اثر توضیح داد: «تنها چیزیكه مخاطب را جذب این داستان میکند؛ اول عشق به امامحسین(ع) است كه مردم عزیز ما عاشقانه او را دوست دارند و دوم دوراهی دشوار زعیم بین مال و ثروت یا بهعبارتی دنیا و آخرت خود است؛ این موارد باعث شده تا مخاطب، تا آخرینپرده این داستان روی صندلی بنشیند و منتظر آخر قصه باشد». وی درباره خصوصیات بارز یک هنرمند تئاتر گفت: «زیباییشناسی، درك نمایشنامه، قرارگرفتن درقالبِ نقش و باوركردن خود است». او در همین زمینه درباره عرصه نمایش گفت: «پاگذاشتن در عرصه تئاتر خیلی سخت و دشوار است. واقعاً لیاقت میخواهد كه روی صحنه تئاتر باشید. تئاتر واقعاً مقدس است و بازیگر، روی صحنه تئاتر ساخته میشود». وی درپایان، از آزیتا بابازاده و فرهاد تجویدی كه برای بهسرانجامرسیدن این پروژه زحمت بسیار کشیدند، تشکر کرد.
محمدرسول جعفری؛ دانشجوی رشته کارگردانی بااشارهبهاینکه حدود نهسالپیش در استان زنجان شروعبهکار کرده و تاکنون در هفت کار بازی داشته و دوبار نیز کارگردانی را تجربه کرده؛ درباره نمایش «آوای آب» گفت: «متن نمایش با اینکه حالت آئینی،مذهبی،تاریخی دارد؛ بسیار متفاوت از کارهای اینچنینیست؛ برایِمثال، نمایش آوای آب بههیچوجه حالت تعزیه ندارد». وی درباره نقش خود در این اثر توضیح داد: «نقش طاهر؛ پسر خانواده را بازی میکنم؛ کاراکتری کاملاَ منفی و شخصی دائمالخمر که نه دین میشناسد و نه انسانیت. طاهر بهکمکِ مادرش میکوشند تا پدرش را به جنگ با امامحسین(ع) بفرستند که درنهایت موفق هم میشوند اما...» او از شاخصههای خوب این متن به متفاوتبودنش اشاره کرد و افزود: «کنجکاو ساختن تماشاچی برای دنبالکردن نمایش و دوری از نشاندادن غم و اندوه کربلا هم از ویژگیهای این متن نمایشیست». وی خصوصیات یک هنرمند تئاتر را سه مقوله صدایی رسا، بیانی خوب و بدنی انعطافپذیر عنوان کرد و افزود: «درکنارِاینها دارابودن شخصیتی که یک هنرمند باید داشته باشد. ازنظرِمن، هنر تئاتر قاعده و قانون ندارد و دارای تکنیک و متد خاصی نیست. همانچیزیکه ازنظرِ بازیگر زیباست، باید روی صحنه اجرا شود؛ مگراینکه کارگردان چیز دیگری بخواهد. نه استانیسلاوسکی، نه برشت و نه متدهای دیگر را قبول ندارم و بیشتر پایبند به نظریات دیوید ممت و زیباییشناسی هستم». وی درپایان گفت: «صحنه تئاتر بسیار مقدس است. هرکسی که روی آن میرود، بازیگر نیست و هرکسی که آنرا اداره میکند، کارگردان نیست. اینکه چند بازیگر چهره و یک طراح حرکت حرفهای در کاری باشند، دیگر نیازی به کارگردان نیست؛ آنها خودشان میدانند چه کنند. نباید از تئاترهای اشرافی و تجاری حمایت شود تا امثال این کارگرداننماها که بهخوبی ساپورت میشوند، حساب کار دستشان بیاید».
رضا الهی؛ فوقِدیپلم كارگردانیست که در كلاس بازیگری امیر دژاكام شرکت کرد و درحوزه هنری نیز دورههایی را نزد اساتید گیلانپور و بشارتی گذراند. وی درباره حضورش در نمایش «آوای آب» گفت: «نقش سربازِ زعیم را بازی میکنم؛ کسیکه تمام افرادیکه در شهر علیه زعیم شورش میكنند را دستگیر میكند». وی درباره اولین مواجههاش با این متن گفت: «بهواسطه احترامی که برای خانم بابازاده قائل هستم در این کار بازی کرد. درواقع، نقشهای منفی را دوست ندارم؛ مخصوصاً اینکه بخواهم نقش دشمن اهل بیت(ع) را بازی كنم. دلم میخواست که نقش زعیم را بازی كنم ولی خب دوست خوبم میثم محمدخانی این نقش را بهعهده گرفت و آنرا بهخوبی اجرا کرده است». وی بااشارهبهاینکه کارکردن متون تاریخی واقعاً دشوار است، گفت: «دوماه دورخوانی داشتیم بعداز تکمیل و فیكسشدن بازیگران و سهماه تمرینِ میزانسن». رضا الهی درادامه گفت: «جا دارد که از استاد فرهاد تجویدی كه تا آخرینلحظه با ما بود و كمكمان كرد، تشکری ویژه داشته باشم؛ ما همه مدیون زحمات وی هستیم». این هنرمند جوان درباره محدودیتهای اصلی تئاتر در ایران گفت: «بهخاطرِ وجود خطوط قرمز قطعاً نمیشود هرچیزی را روی صحنه تئاتر آورد؛ باایناوصاف بازهم خیلی در بازبینی سخت میگیرند به متن؛ به ناچار آنقدر متن را خُرد میكنیم تا رد نشود و تائید شود». او بهعنوانِ حرف آخرش در این گفتوگو باتأکید بر «نه به تئاتر لاكچری!» گفت: «تئاتر، به حمایت نیاز دارد؛ از آن حمایت كنیم».
صابر آسیایی که تحصیلات دانشگاهیاش درزمینه تئاتر و سینما نیست؛ گفت: «در کلاسهای آموزشگاهی زیرِنظر اساتید محترم دکتر قطبالدین صادقی، فرهاد تجویدی، بهزاد جاودانفر، فرزاد مؤتمن، سیامک صفری و حمید پورآذری شرکت کردهام». او که مدرک کارشناسیاش را در رشته کامپیوتر گرفته؛ درباره نمایش «آوای آب» گفت: «این اثر، یک کار تاریخی مناسبتیست که به یکیاز وقایع جانبی کربلا میپردازد. داستان درموردِ شخصیست که بهرغمِ میل باطنیاش وارد صحنه کربلا میشود و تیری را بهسمتِ مشک حضرت عباس(ع) پرتاب میکند؛ داستان، حول مشکلاتی میگردد که بعد از این واقعه برای او بهوجود میآید». وی دلیل اصلی ورود خود را به این پروژه، گروهی دانست که قرار بود با آنها کار کند و دراینباره افزود: «چون متن نمایشنامه، متنی مناسبتی و عقیدتی بود، دوست داشتم که اینکار را در کارنامه بازیگریام داشته باشم». او درباره اینکه مخاطب چه چیزی را از این نمایش بهذهن خواهد سپرد؟ گفت: «آنچه بعداز 60دقیقه تماشای این نمایش در ذهن مخاطب میماند، وجدان افرادیست که وسوسه مال و ثروت، آنها را از رستگاری دور میکند و فریب زرقوبرق دروغین روزگار را میخورند». این هنرمند جوان درباره ویژگیهای یک هنرمند تئاتر گفت: «از خصوصیات یک بازیگر، انعطاف ذهنی و بدنی، تخیل بالا و هوش مناسب است تا بتواند خود را با نقشی که به او سپرده شده؛ وفق دهد». او درپایان گفت: «برای اجرای این نمایش تقریباً چهارماه زمان گذاشتیم. نزدیک یکماه به دورخوانی گذشت و باقی زمان صرف تمرین، بستن میزانسن، دکور و... شد».