زنان نویسنده از تفکیک جنسیتی در ادبیات میگویند
آیا دنیا دستِ دارودسته پسرهاست؟
لیندا ناکلین؛ منتقد آمریکایی و مورخ هنر میگوید که دنیا کماکان دستِ دارودسته پسرهاست؛ اما نویسندگان و بانوان اهل قلم ایران با باور به توانمندی و اراده در دنیای نویسندگی، بر این فرضیه خط بطلان کشیدهاند. بهگزارشِ ایرنا؛ در وجود زنان توانمندیها و ویژگیهای منحصربهفردی هست که درصورتِ شکوفایی کامل و احترامگذاشتن به آنها و بسترسازی برای بهفعلرسیدن این ظرفیتهای نهفته در هزارتوی ذهن زنانه، تحولاتی شگرف و ماندگار در تمام عرصهها و ثبتشدنی در دفتر تاریخ میآفریند. اما زنان تا همین چنددههقبل شاید در نتیجه وجود فرهنگ دیرینه مردسالاری مطلق در اکثر مناطق جهان، کمتر فرصت مییافتند توانمندیهای خود را بهاثبات برسانند. هرچند همواره از نیروی زنان درزمینه پرورش و تربیت فرزندان، کارهای اقتصادی، هنری، فرهنگی و حتی گاهی سیاسی و نظامی بهره گرفته میشد ولی متأسفانه درک مناسبی از نقش مهم زنان در پدیدآمدن نظامهای حاکم اجتماعی وجود نداشت. محکی به وضع کلی بانوان ایرانی در یک نمونه، مثل دنیای شعر و نویسندگی برای کودک و بزرگسالان، گویای این فخر است که زنان ایرانی نیز همپای بانوان فرهیخته جهان، طی سالیانی که بر بوم توانمندیهای این جنس ظریف اما قوی، نقش شکوفایی با رنگولعاب شجاعت و جسارت، به زیبایی نشسته، در مسیر رشد قرار گرفته و ورود موفقی به بسیاری از عرصهها؛ بهویژه فرهنگی و اجتماعی داشتهاند. بانوانی که با فرهیختگی و بالندگی قلم میزنند تا بر تفاوت توانمندی مردان و زنان در خلاقیت نگارش خط کشند، همزادپنداری و درقالبِ قهرمان داستان، کودکی میکنند، قد میکشند و زندگی میآفرینند، بر طبل نقد موانع رشد این عرصه در زمانه میکوبند و با خمیرمایه جسارت، خواستههایشان را جار میزنند.
اکرم کشایی؛ یکیاز شاعرههای جوان کشور، تخصص و آشنایی با مسائل ادبی را مهمترین عامل در موفقیت یک نویسنده عنوان کرد و گفت: «در عالم ادبیات، تفاوت بسیاری میان شاعر و نویسنده زن و مرد وجود ندارد و نباید با نگاه جنسیتی به این عرصه نگاه کنیم». وی افزود: «نویسندگی برای کودکان دراینمیان، حساستر و تخصصیتر است و ازآنجاکه این ادبیات باید بتواند با مخاطبش ارتباط برقرار کرده و زبان کودکانه بهخود بگیرد؛ نیاز به غرقشدن در جایگاه مخاطب دارد که زنان از عهده آن خوب برمیآیند». نویسنده کتاب «گنجشک و بندِ رخت» افزود: «شعر کودک، منبع رقیقترین احساسات و عواطف انسانی بوده و زمینهای برای حفظ و پرورش این عواطف ایجاد میکند. ازسویِدیگر، اشتیاق به بازی، سرگرمی و تخیل نیاز کودکان است؛ پس، شعر کودک هم که این عناصر را درخود دارد، بهنوعی نیاز کودکان بهشمار میرود که دراینعرصه هم زنان بسیار توانمندند». نویسنده کتاب «صبح یکروز اردیبهشتی» گفت: «همه؛ چه زن و چه مرد اگر بتوانند تواناییها و سطح مطالعات خود را بالا ببرند و در جریان آخرین جریانهای ادبی روز قرار گیرند، میتوانند نویسنده و شاعر خوبی باشند». کشایی اظهار داشت: «مسلماً توجه خاص ارگانها و سازمانهای دولتی به حوزه فرهنگ و بهویژه زنان فعال دراینحوزه، تأثیر خود را درحوزه ادبیات زنان خواهد گذاشت اما بازهم خود آنها هستند که باید توانمندیهایشان را نشان دهند و با مطالعه و قرارگرفتن در جریان مسائل روز، سطح کار خود را ارتقاء دهند».
دیگر نویسنده زن معاصر نیز گفت: «در وجود یک زنِ داستاننویس، یک زنِ روایتگر زندگی میکند. در وجودش همیشه یک نویسنده زنده است که باید تلاش کند او را درهرشرایطی پیگیرانه، حرفهای و خستگیناپذیر زنده نگه دارد و این مسئله صبوری پیامبرانه میطلبد؛ اما شدنیست». آناهیتا آروان افزود: «درمیانِ نویسندگان زن، خالقان آثاری قابلِتوجه و پرفروش وجود دارد که نشان میدهد نویسندگی هرگز جنسیتبردار نیست». وی گفت: «ازنظرِ نویسندگان حرفهای، آثار فعلی در عرصه ادبیات خوب و شایسته برآورد و ارزیابی میشود اما این توجیه خوبی برای کمکاری نیست. نویسندگان همواره باید تلاش کنند قلمشان روبهبهبود برود. در چندسالِاخیر نویسندگان زن ایران بسیار موفق بوده و آثار بسیار برجستهای داشتهاند و در تمام جشنوارهها کارها و آثار دیده و بسیار خوانده شده و حتی اگر برگزیده هم نبودهاند؛ مخاطب با این آثار درگیر بوده است». نویسنده کتاب «بگذار تروا بسوزد» افزود: «آثار نویسندگان زن طی سالیان اخیر، پرفروش و قابلِتوجه بوده و حتی در زمینههایی که بهنظر میرسید قلمروهای مردانه است؛ مانند جنگ، تا سالها نویسندگان زن جوان، فوقالعاده مستحکم گام برداشته و آثار قابلِتوجه و مثالزدنی خلق کردند و دراینزمینه، اوضاع بسیار روبهبهبود است و آثار برجستهای علاوهبر آثار در حیطه داستاننویسی داریم و خواهیم داشت». این نویسنده معاصر اظهار داشت: «زنان نویسنده باید بسیار حرفهای برخورد کنند و تلاش پیگیرانه داشته باشند. بهجهتِ ساختار زنانه، خیلی زود جا نزنند و خستگیناپذیر بنویسند؛ بهطورِکلی هنرمندبودن بسیار دشوار است و دراینمیان، هنرمندِ زنبودن شاید بهمراتب دشوارتر هم باشد که البته این مسئله در تمام جهان وجود دارد و فقط مختص کشور ما نیست». وی ادامه داد: «وقتی زنی در زمینهای، موفق به خلق اثر میشود؛ تلاش پیگیرانه عظیمی پشت خلق آن اثر خوابیده که قابلِتحسین است و این امر در تمام جهان مشترک است و تفاوتی در مکان آن نیست». آروان جانزدن زنها در عالم نویسندگی را بسیار مهم برشمرد و افزود:«زنان بیشتر از مردان درگیر مسائل روزمره و عاطفی زندگی شخصی خود میشوند ولی همیشه در وجود اینها نویسندهایست که باید زنده نگهش دارند که درهرشرایطی در تمام تنگناها و کاستیها زنده بماند». وی گفت: «در وجود یک زنِ داستاننویس، همیشه یک زنِ داستاننویس زندگی میکند؛ فرقی ندارد چهکار میکند و کجاست؟ ولی درهرشرایطی که هست و هرکاری که انجام میدهد، در وجودش همیشه یک نویسنده، زنده است». این نویسنده معاصر ادامه داد: «یک نویسنده زن باید بداند تلاشهایش بینتیجه نمیماند. اتفاق خوب در هر زمانی که باشد، خواهد افتاد؛ اثر او دیده و خوانده خواهد شد و او درمواجههبا جهان بهعنوانِ مخاطبانش قرار خواهد گرفت». آروان افزود: «زنان نویسنده هرقدر حرفهایتر رفتار کنند و حرفهایتر بنویسند، مجموع جوامعی که با این آثار مواجه میشوند، مجبور خواهند شد حرفهایتر ببینند و بخوانند». وی عرصه نویسندگی زنان را روبهبهبود توصیف کرد و گفت: «بهترشدن شرایط، به عوامل متعددی بستگی دارد که یکیازآنها، تلاش مستمر و پیگیرانه خود نویسندگان زن است».
فریبا شادلو؛ نویسنده و شاعر معاصر معتقد است: «زنان و مردان درزمینه مسائل کلی مانند محتوا و یا مفهوم درحوزه ادبیات برابرند؛ با این تفاوت که زنان دچار محدودیتهایی بیشتر از مردان هستند و این مطلب متعلق به تاریخ کنونی نیست و درطولِتاریخ، محدودیتهای شاعران و نویسندگان زن، بیشتر بوده است». وی بیان داشت: «فعالیت نویسندگان و شاعران زن طی سالهای اخیر، خیلی بیشتر و گستردهتر شده و توانستهاند در جامعه، خود را نشان داده و بیشتر دیده شوند، تلاششان را بیشتر کردهاند و اینروزها شاهد آثار بیشتر و بهتری در عرصه نویسندگی هستیم». برنده «جایزه ادبی پروین» گفت: «اگر زنان ما بتوانند محیطی امن، آسوده و بیدغدغه از مسائل حاشیهای داشته باشند و تاحدودی به امنیت مالی دست یافته و در شرایط کاری آسودهتری قلم بزنند؛ بهمراتب موفقتر خواهند بود». شادلو افزود: «متأسفانه در دنیای ادبیات هیچوقت این مسئله برآورده نمیشود و کسیکه کار نویسندگی و شعر انجام میدهد، باید از راه دیگری ارتزاق کند».
مریم اسلامی؛ دیگر نویسنده معاصر نیز گفت: «طی دهههای اخیر شاهد حضور تعداد بیشتری از زنان در عرصه نویسندگی و شعر بودهایم و زنان دراینحوزهها فعالتر و پرکارتر شدهاند». وی افزود: «آگاهبودن به مسائل روز درحوزه ادبیات یا بهاصطلاح بهروزبودن و آگاهیداشتن از اینکه در ادبیات جهان چه میگذرد، درکنارِ خلاقیت به نویسنده زن در ارائه اثر خوب کمک میکند». اسلامی ادامه داد: «بانوان بهواسطه زنبودن و مسئولیتهای ناشیازآن، مشغلههای بیشتری نسبت به مردان در جامعه دارند و این مسئله، انگیزهها را برای تلاش، بیشتر میکند و درکنارِ این انگیزهها، زنان باید بدانند که ضمن مطالعه بیشتر درحوزه تخصصی خود و عمیقتر شدن، آثار خوب ارائه دهند؛ چون اثر خوب همیشه راهش را پیدا میکند و دیده میشود». وی تأکید کرد: «تجربههای جشنوارههایی مثل شعر فجر نشان میدهد که خودِ اثر، اهمیت دارد؛ نه زن یا مردبودنِ نویسنده و این مسئله باید موردِتوجه بانوان باشد». این شاعره معاصر گفت: «ازطرفی، بخش زیادی از موفقیت نویسندگان زن به خلاقیت آنان و زاویه دید بهتر به مسائل و اینکه با مخاطب امروز بتوانند رابطه بهتری در اثر خود بگیرند، برمیگردد؛ بنابراین، بهروزبودن چه درحوزه علوم ادبی و چه درزمینه ارتباط با مخاطب، سطح کیفی آثار را بالا میبرد».