ذبح فرصت اقتصادی پای مذاکره
فکر نان کن که شینزو آبه!
بمبهای اتمی که ایالات متحده در ۱۹۴۵ بر سر ژاپن ریخت، برای همیشه مسیر تاریخ بشر را تغییر دادند. نهتنها بهخاطر عواقب جنگ جهانی دوم؛ بلکه ازاینرو که تهدید به جنگ اتمی، به سیاستها و فرهنگ جهانی، شکل تازهای داد. دور از انتظار نیست که تاریخدانان، ساخت بمب اتم را لحظهای حیاتی برای نوع بشر بدانند و حتی از مطالعه زندگی و تجربیاتِ افراد شرکتکننده در این پروژه نگذرند. پس از گذر بیش از ۷۵سال از انفجار بمبهای اتمی، حالا نخستوزیر ژاپن در قامت واسطه آمریکا برای شروع مذاکرات برای اولینبار در ۴۰سالاخیر به ایران سفر میکند.
ژاپن که بین مردم این سرزمین به خاستگاه خورشید معروف است، بهدلیل همین موقعیت استراتژیک، عملاً همانند آلمان مستعمره آمریکا پس از جنگ جهانی دوم بهحساب میآید. قانون اساسی این دو کشور توسط حقوقدانان ایالات متحده نوشته شده و هیچیک از این دو کشور، ارتش مستقلی ندارند. مقامات هر دو کشور بدون اجازه آمریکا، حق تصمیمگیری کلان را نداشته و در مداخلات سیاسی دنیا هیچ تصرفی ندارند. کشوری که قانون اساسی آن زیر سیطره آمریکا بوده و ارتش مستقلی ندارد و نقاط استراتژیک علمی و سیاسی آن کشور دراختیار مستشاران آمریکایی قرار دارد و همچنین با هدایت فرهنگی و اجتماعی و آکادمیک سرویسهای آمریکایی اداره میشود، فقر در آن جامعه، بهعنوان پاشنه آشیل یا تهدید برای آمریکا عمل خواهد کرد؛ لذا، پیشرفت علمی در حوزههای مختلف غیر استراتژیک و گسترش رفاه عمومی قطعاً درجهت اهداف ایالات متحده قرار دارد. این عدم استقلال در تصمیمگیری اما نهتنها در مسائل بینالمللی و استراتژیک ژاپن نمایان است؛ بلکه در مسائل داخلی و تمامیت ارضی ژاپن هم وجود دارد؛ تاحدیکه حتی حقوق شهروندان ژاپنی پایمال میشود و این مسئله، در طرح انتقال پایگاه نظامی آمریکا در اوکیناوا مشاهده شد. بنا بر توافق ژاپن و آمریکا در سال ۱۹۹۶، قرار شد که نظامیان ارتش آمریکا مستقر در منطقه پرجمعیت اوکیناوا به محلی تقریباً خالی از سکنه منتقل شود اما دنی تاماکی (فرماندار اوکیناوا) که از مخالفان سرسخت این پروژه برای ساخت پایگاه در این منطقه است، این تصمیم دولت را در منطقه خود به همهپرسی گذاشت و مردم ناحیه اوکیناوا برای قبول یا رد طرح دولت مبنیبر ساخت یک پایگاه نظامی جدید و انتقال نظامیان آمریکا به آن شرکت کردند. حدود ۷۲درصد از ساکنان اوکیناوا، با این طرح مخالفت کرده و تنها ۱۹درصد به آن رأی مثبت دادند اما اکنون بهرغم پیروزی مطلق هواداران او در این نظرخواهی، دولت باردیگر تسریع در اجرای طرح را متذکر شده است؛ زیرا براساس قانون ژاپن، همهپرسی اوکیناوا الزامآور نیست. شینزو آبه، (نخستوزیر ژاپن) اعلام کرد که طرح ساختن پایگاه جدید برای نظامیان آمریکایی در منطقه هنوکو در نزدیکی محل فعلی، بیش از 20سال است که بهتعویق افتاده و بیشازاین نباید در اجرای آن درنگ کرد. این تنها، نمونه کوچکی از هزاران نمونه؛ همچون تجاوز نظامیان آمریکایی به زنان ژاپنیست که وضعیت سیطره آمریکا بر سرزمین خورشید را نشان میدهد.
بهاعتقاد بسیاری از کارشناسان؛ پس از پارهشدن برجام، اروپا نیز بیش از یکسال است که زیر میز مذاکرات برخلاف ادعای خود؛ درحال مغازله با آمریکا است؛ چه انتظار از کشوریست که هیچگونه ارادهای حتی در ناموسیترین مسائل کشور خود فارغ از اراده آمریکا ندارد که بهعنوان میانجی توان اصلاح روابط و رفع مشکلات را داشته باشد. چهبسا تله جدیدی برای بهدامانداختن دیگر نقاط قوت کشور؛ همچون مسائل موشکی و عمق استراتژیک و آمادهسازی ایران برای حمله نظامی باشد.
مذاکرات ششجانبه درباره مسئله هستهای کره شمالی بهابتکار چین در سال ۲۰۰۳ شروع و در سال ۲۰۰۵ بهامضای توافقنامهای بین شش کشور شرکتکننده در این گفتوگوها منجر شد اما در سال ۲۰۰۸ بهدلیل انجامنشدن تعهدات آمریکا درقبال پیونگ یانگ، این مذاکرات و تداوم تعهدات پیونگ یانگ، متوقف شد. ازنظر دولت چین که مبتکر مذاکرات ششجانبه با حضور روسیه، آمریکا، ژاپن و دو کره است؛ احیای این مذاکرات بهتنهایی در توان پکن نیست و تلاش برای ازسرگیری این گفتوگوها باید با اصلاح سیاستهای تحریکآمیز آمریکا درقبال کره شمالی، همزمان باشد. کره شمالی، آمریکا را مقصر توقف مذاکرات ششجانبه در سال ۲۰۰۹ میداند. طرفهای حاضر در این مذاکرات، کره شمالی و جنوبی، آمریکا، روسیه، ژاپن و چین بودند و میزبانی آنرا پکن بهعهده داشت. همچنین ژاپن مدعیست که ۱۷نفر از اتباع آن توسط کره شمالی ربوده شده؛ مقامات ژاپنی اعلام کردند که نخستوزیر این کشور تصمیم گرفته تا هیچ پیششرطی برای مذاکره با رهبر کره شمالی تعیین نکند. بهنظر میرسد که توکیو نگران آناستکه باتوجهبه روابط جدید دیپلماتیک کره شمالی با کشورهای دیگر، به حاشیه رانده شود. پسازآنکه کره شمالی با آمریکا، کره جنوبی و کشورهای دیگر روابطی دیپلماتیک را شکل داد یا تقویت کرد، شینزو آبه امیدوار بود که با تعیین پیششرط پیشرفت در موضوع ربودهشدن اتباع ژاپنی، مذاکراتی را با رهبر کره شمالی ترتیب دهد اما بهنظر میرسد که او تنها رهبر بین رهبران کشورهای حاضر در مذاکرات ششگانه هستهایست که هنوز نتوانسته با کیم جونگ اون دیدار کند. رهبر کره شمالی در آخرین دیدار خود با ولادیمیر پوتین؛ رئیسجمهوری روسیه دیدار کرد. این وضعیت باعث شد تا شینزو آبه بهدنبال دیدار بدون شرط با رهبر کره شمالی باشد. رهبر ژاپن همچنین قصد دارد بهصورت شفاف در تمام مسائل موردنظر کشورش با کره شمالی گفتوگو کند اما کره شمالی باتوجهبه کارشکنیهای ژاپن در مذاکرات ششجانبه هستهای، کوچکترین نرمشی مقابل این کشور نشان نمیدهد و دست توکیو از همیشه برای رسیدن به یک توافق، خالیتر است.
از مدتهاپیش سفر شینزو آبه به تهران در دستورکار دو کشور قرار گرفته بود و بهدور از موجهای سیاسی، صرفاً این سفر میتوانست بهعنوان یک تحول مهم در روابط ایران یا این قطب صنعتی و تکنولوژیک بهحساب آید. حجم روابط اقتصادی، علمی و فرهنگی دو کشور در سالهای اخیر آنقدر محدود بوده که کمتر کسی با نگاه به حجم کل این روابط میتواند حدس بزند که یکسوی آن، تهران و سوی دیگر، توکیو قرار دارد. همین موضوع بهتنهایی کافیست تا مقامات دولت دوازدهم نگاه متفاوتی به سومین مصرفکننده انرژی در جهان داشته باشند و بازار ۱۴۰میلیونی و صنعتی بزرگ که نیازمندیهای گوناگونی؛ از محصولات کشاورزی تا مواد خام دارد را کماهمیت ندانند. باتوجهبه این شرایط، شاید لازم به توضیح نباشد که تحتتأثیرقرارگرفتن این مسائل و بهحاشیهرفتن فرصت همکاری اقتصادی با ژاپن چقدر میتواند بهعنوان یک فرصتسوزی قلمداد شود.
سید مهدی حاجیآبادی/ دانشجو