دکتر غلامرضا شریعتی؛ لیدر توسعه اقتصادی و سیاسی خوزستان

پس از انتصاب شریعتی به‌عنوان استاندار خوزستان شاهد تحولاتی به‌واقع در قامت یک مدیر ارشد اجرایی شده‌ایم که قطع‌به‌یقین بعد از ایشان کار و حضور میدانی را برای مدیران ارشد بعدی در اذهان عموم و خصوص سخت و طاقت‌فرسا خواهد کرد. شریعتی با استفاده از تاب‌و‌توان جوانی با فرمولی پیچیده به‌سرعت توانست فاصله‌ ایجاد‌شده بین دولت و ملت را در استان کم کند. شریعتی از بدو حضور و پذیرش این مسئولین کلان اجرایی، در‌راستای تبدیل‌کردن ساختمان خیابان فلسطین به زیربنایی شیشه‌ای تابو‌ها را در هم شکست و طرح‌هایی امن و امین در‌جهت سازماندهی استراتژیک راهبردی برای رسیدن به آزادی‌های حقوقی از جمله‌؛ ممنوعیت شکایت از خبرنگارانِ رسانه و مطبوعات به‌عنوان رکن چهارم دموکراسی را برای آزادی‌های قانونی و مدنی کلید زد، که اولین تیر و ترکش‌ها این آزادی را شخص ایشان برای نیل به اهداف متعالی‌تر تحمل کرد. سفرها و بازدیدهای میدانی از شهرستان‌ها و شهرها و روستاها از دیگر اقدامات پراهمیت ایشان بوده که در دستور‌کار خود قرار داده و به‌واسطه همین دید و بازدیدها بود که اوج آشفتگی زیرساخت‌ها و کمبودهای بنیادین را پس از بررسی‌های اولیه در برنامه‌های شبانه‌روزی خود قرار داد، از جمله ‌این مشکلات واقعیت موجود در زیرساخت‌های خدمات آب و فاضلاب و اداره‌کل تعاون، کار و رفاه بوده که آن لحن ماندگار را چاشنی پیگیری مجدانه خواسته‌های مردم کرده و چندی بعد تغییرات در این دو را کلید خورد. مدیریت میدانی شریعتی منطبق بر واقعیت‌ها بود و همین عامل سبب موفقیت او در مدیریت بحران سیل شد‌؛ او با استفاده از توان و حس مسئولیت جوانی خود از همه مناطق سیل‌زده بازدید کرد و با اتخاذ تصمیمات به‌موقع از تشدید بحران جلوگیری به‌عمل آورد، همین مسئله هم سبب توجه خاص مقامات حکومتی و دولت از جمله رئیس‌جمهوری و رئیس دفتر نهاد رهبر فرزانه انقلاب شده است. شریعتی در بحث‌‌های اقتصادی استان هم با استفاده از مدیریت تجربه توانست حجم سرمایه‌گذاری در استان را افزایش داده و با رأیزنی‌های علمی ‌و عملی با دولت وقت توانست در تصویب بودجه 23‌هزار‌میلیارد‌تومانی در بخش‌های زیرساختی با اقتدار کسب امتیاز کند. شریعتی در بحث‌‌های فرهنگی و اعتقادی هم گام‌های جدیدی برداشت؛ او به توصیه مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان دولتی جامه عمل پوشاند و به‌صورت مداوم دیدارها و جلساتی با خانواده معظم شهدا و نیز اقلیت‌های مذهبی برگزار کند. شریعتی همچنین با استفاده از ظرفیت اساتید دانشگاه و نخبگانِ استان، تکمیل و توسعه فعالیت‌های فرهنگی و هنری و توجه به فرهنگ و هنر اقوام خوزستانی و فعال‌شدن شورا فرهنگ عمومی ‌پس از تعطیلی چند‌ساله را در دستور‌کار خود قرار داد. شریعتی نمونه‌ای از یک مدیر جوان و موفق است که می‌تواند در گام دوم انقلاب اسلامی ‌فاصله‌های ایجاد‌شده بین مسئولان و مردم را کاهش دهد که با اقدامات علمی‌ و عملی خود نشان داده که در فضای اعتماد به مدیران جوان می‌تواند تا چه اندازه مفید و مثمرثمر باشد. استاندار جوان از همان روزهای آغازین کار می‌دانست، وقتی در تمام مشکلات انباشت‌شده استان، به‌صورت مستقیم مداخله کند و مسئولیت رفع و ترمیم آنها را شخصا به‌عهده بگیرد، بی‌گمان مخالفانش برای بردن او زیر تیغِ تخریب کار راحت‌تری دارند، وی با علم به منافع بلند‌مدت و توسعه استان را بر عواقب احتمالی آن مقدم دانست و مشورت‌پذیری، نقد‌پذیری، تحمل مخالف و صبوری را سرلوحه کار خود قرار داد تا بتواند در مسیر توسعه استان گام‌های پایدار بردارد. شریعتی از ابتدای کار فرماندهی حل مشکلات استان را بر‌عهده گرفت و هم‌زمان با رأیزنی‌های اقتصادی با هیئت‌های خارجی، نوسازی شبکه برق را پیش گرفت و از مسائل و مصائب شبکه آب و فاضلاب نیز غافل نشد. حتی در زمان بحران آب در جنوب خوزستان، این شریعتی بود که با بسیج امکانات در یک حرکت جهادی کار را پیش ببرد و از گسترش بحران آب جلوگیری کند. احیای کارخانه‌ها و پتروشیمی‌های مسجدسلیمان، خرمشهر و شادگان، از دیگر کارهایی بود که اگر شریعتی به آنها ورود نمی‌کرد باید شاهد تبدیل‌شدن‌شان به موزه می‌بودیم. اوج هنر مدیریتی شریعتی را می‌توان در گره‌های کور ایجادشده در شرکت‌های گروه ملی و نیشکر هفت‌تپه دید، جایی که با صبوری توانست از حضور کارگران در کف خیابان جلوگیری کند و با رأیزنی‌های مستمر این شرکت‌ها را به چرخه تولید بازگرداند تا برای پرداخت حقوق متکی به کمک‌های دولت نباشند و با درآمد خود هزینه‌های جاری را پرداخت کنند. گرچه کارشناسان و مسئولان بلندپایه دولتی معتقدند که حل مشکل ریزگردهای خوزستان حداقل ۱۰سال زمان می‌برد ولی شریعتی از این مسئله هم غفلت نکرد و با حضور مستمر در پایتخت و اقناع مسئولان توانست ۱۸۰میلیون‌دلار برای حل این بحران بودجه جذب کند. حجم پروژه‌های اجراشده، اعتبارات جذب‌شده و فعالیت‌های زیرساختی درحالِ انجام در دوره شریعتی همه بیانگر حجم زیاد کار در این دوره است اما درب اتاق شریعتی با وجود این همه مشغله هیچ‌گاه به روی مردم بسته نشد و همیشه صدای آنها را شنید و پیگیر حل مشکلات‌شان شد. واکاوی ابعاد مدیریتی شریعتی نشان می‌دهد که استفاده از نیروهای متخصص و جوان در رأس امور چه اندازه می‌تواند نتیجه‌بخش باشد و به‌همین‌دلیل در آینده‌ای نه چندان دور باید شریعتی را در قامت یک مدیر ملی دید.