رکود تورمی و نبایدهای سیاستگذاری پولی
معمولاً به شرایطی که اقتصاد دو فصل پیاپی رشد منفی را تجربه کند، شرایط رکودی گفته میشود اما وقتی «رکود» را اینگونه تعریف میکنیم، لزوماً همان شرایطی نیست که تحت آن، سیاستگذار پولی ملزم به مداخله و انبساط پول جهت برونرفت از این رکود است. سیاستگذار پولی برای تشخیص اینکه باید عملکرد انبساطی داشته باشد یا انقباضی، چراغ راهنمایی بهنام «تورم» دارد. وقتی شرایط رکودی بوده و تورم در نتیجه افت تقاضا درحالکاهش است، سیاستگذار پولی ملزم است، تسهیل پولی انجام دهد، مانند شرایطی که اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۴ تجربه کرد. شرایطی که در آن میانگین نرخ در بازار بینبانکی از ۳۰درصد فراتر رفته بود و تورم با سرعت زیادی، درحالکاهش بود. در چنین شرایطی، تسهیل پولی با کاهش نرخ در بازار پول، بازار سپرده و بازار تسهیلات میتواند منجر به افزایش تمایل به مصرف و سرمایهگذاری شود و به خروج از رکود کمک کند. وقتی رکود با تورم همراه شود و بهعبارتی، در رکود تورمی، سیاستهای پولی انبساطی هیچ کارکرد مثبتی ندارند؛ زیرا تحت شرایط رکود تورمی، ریشه رکود، افت تقاضا نیست که بتوان با تسهیل پولی و تلاش برای کاهش نرخ سود درراستای افزایش تمایل به مصرف و سرمایهگذاری، اقتصاد را تحریک کرد. اگر رکود را معادل رشد منفی تولید ناخالص داخلی در یک سال فرض کنیم، اقتصاد ایران طی سالهای پسازانقلاب، چهار دوره رکود تورمی را تجربه کرده که در نمودار مشخص شدهاند.
در هر چهار دوره، پس از یک دوره انبساط نقدینگی، یک شوک خارجی نقش یک ماشه را بازی کرده و یک بحران ارزی بهوقوع پیوسته است. در دوره اول (۱۳۶۵-۱۳۶۷) شوک کاهش قیمت نفت، دوره دوم (۱۳۷۴-۱۳۷۳) بحران بدهیها و دو دوره سوم (۱۳۹۲-۱۳۹۱) و چهارم (۱۳۹۷) تحریم و برهمخوردن برجام جرقه جهش نرخ ارز بودهاند. در هر چهار دوره، بهدنبال بحرانهای ارزی، تورم افزایش یافته و نااطمینانیهای ناشی از شرایط بحران ارزی و افزایش تورم که همواره با افزایش قیمت سایر داراییها نیز همراه است، منجر به افت تولید شده است. درواقع، در دورههای رکود تورمی، آحاد اقتصادی برای حفظ ارزش داراییهای خود در برابر ریسکهای اقتصاد، منابع خود را از سمت تولید بهسمت بازارهای مالی و دارایی انتقال میدهند و این سرنوشت هر نقدینگی اضافیست که تحت این شرایط به اقتصاد تزریق شود؛ بهطورکلی وقتی نقدینگی به اقتصاد تزریق میشود، براساس رفتارهای بهینه عوامل اقتصادی، بهسمتی حرکت میکند که بیشترین بازدهی را دارد. این منطق، تعیینکننده بهترین عکسالعمل سیاستگذار پولیست. مسلماً وقتی شرایط اقتصاد بهگونهایست که بازارهای دارایی بیشترین بازده را دارند، نمیتوان انتظار داشت که میزانی از نقدینگی که به امید حرکت بهسمت تولید و خارجکردن تولید از وضعیت رکودی به اقتصاد تزریق میشود، مسیری غیر از بازارهای مالی و دارایی را درپیش گیرد. وقتی سیاستگذار این حقایق را نادیده میگیرد و تحت شرایط تورمی و التهاب بازارها، تسهیل پولی انجام میدهد، این نقدینگی جدید بهسمت بازارهای دارایی و مالی حرکت میکند و مجدد منجر به افزایش قیمت در این بازارها میشود. متعاقب این وضعیت، منابع باقیمانده از سایر بخشهای تولید نیز بیرون کشیده شده و جهت سرمایهگذاری در بازارهای غیرمولد استفاده میشود؛ ازاینرو، حرکتی که با هدف خروج از رکود انجام میشود، بهدلیل عدم امکان جذب در ظرفیتهای تولیدی، منجر به عمیقتر شدن رکود میشود؛ ازاینروست که مشاهده میشود که در کشورهایی که ابرتورم را تجربه میکنند، کیک اقتصاد با سرعت زیادی کوچک میشود. نکته حائز اهمیت دیگر دررابطهبا تسهیل پولی در رکود تورمی ایناستکه تحت این شرایط چسبندگی قیمتها بهشدت کاهش مییابد و این بدانمعناست که هرگونه تسهیل پولی بهقصد خروج از رکود، حتی در افق بسیار کوتاهمدت قادر نخواهد بود که اثر مثبتی بر سرمایهگذاری و تولید بگذارد و بهسرعت بر قیمتها منعکس میشود. سیاستگذار به دو دلیل ممکن است در چنین وضعیتی دچار این تصور اشتباه شود که تسهیل پولی، سیاست بهینه است؛ اول اینکه بهجای متغیر هدف غایی (تورم) از متغیر هدف میانی (نرخ سود) بهعنوان علامتی برای تعیین سیاست انبساطی و انقباضی، استفاده کند. در رکود تورمی، بهدلیل بازدهی بالا در بازارهای مالی و دارایی، بانکها ناگزیرند برای حفظ ترکیب بهینه داراییهای خود (جلوگیری از تبدیل سپردههای بلندمدت به کوتاهمدت و پول) نرخهای سود را افزایش دهند. تحت این شرایط، بازار پول مانند بستر خشکیدهایست که نقدینگی اضافی تزریقشده جهت کاهش نرخ سود، از روی آن سر خورده و بهسمت سایر بازارها حرکت میکند و در آنجا جذب میشود. دلیل دوم، سعی در مقابله با بدتر شدن بازتوزیع درآمد با استفاده از چاپ پول است که دراینزمینه نیز توجه به این نکته ضروریست که تورمهای بالای متعاقب سیاستگذاری ناصحیح پولی، متوجه دهکهای پائین میشود؛ زیرا در تورمهای بالا، تورم دهکهای پائین همواره بالاتر از تورم دهکهای بالاست. ازاینرو، مهمترین کمکی که میتوان به دهکهای پائین کرد، مهار سریعتر تورم است.
محبوبه داودی