سخن مدیرمسئول
فرزندخواندگی هم "صفی" شد!
وقتی میگویم دوره عجایب است، کمتر کسی مرا تائید میکند. وقتی مینویسم داوطلبان ازدواج کاهش یافتهاند، بهسادگی از کنار آن میگذرند. اگر علت و چرایی آنرا بخواهیم، به اندازه دانههای یک تسبیح علت ردیف میکنند. مسئولین مربوطه هم چندین دهه است با آمارهای نهچندان شایسته کشور ما روبهرو میشوند، اما از کنار آن بیتفاوت میگذرند. اما آنچه را که باید از آن ترسید و به رهبران جامعه گفت، میزان زادوولد است که درصورت ادامه این وضعیت در آینده، با یک کشور پیر و خالی از جوان مواجه خواهیم شد و این یک مشکل اساسیست. بدیهیست، اگر مسئولین آموزشی به آمار و ارقام دانشآموزان و دانشجویان در ١٠سال پیش مراجعه و آنرا با امسال مقایسه کنند، با افت معنیداری در دو مقطع دانشآموزی و دانشجویی روبهرو خواهیم شد. بهنظر میرسد اولاً بهنسبت جمعیت، میزان ازدواجها نسبت به گذشته یک افت در حد یکرقمی داشتهایم و ازسویِدیگر میزان مرگومیر با موالید، متوازن نیست. البته این امر به عوامل متعددی بستگی دارد که از آن جمله، عدم استطاعت جوانان برای ازدواج است که بسیار مهم و حائزِاهمیت است. چهبسا بسیاری از جوانان در سن ازدواج و حتی گذشتن از سن ازدواج هستند و تمایل و آمادگی ازدواج را دارند، اما رسومات دستوپاگیر، مهریه و جهیزیه، باعث شده ازدواج کمتر صورت گیرد و باز در کمال تأسف بر شمار زندگی مشترک دختران و پسران، بدون ازدواج یا دراصطلاح ازدواج سفید افزوده شده است. صدق گفتارم دراینزمینه، تعداد افرادیست که داوطلب فرزندخواندگی هستند، اما در مرکز نگهداری اطفال بیخانمان و بدون سرپرست، میزان چنین افرادی بهشدت کم شده تاجاییکه در تهران، افراد داوطلب یا خواهان فرزندخواندگی به میزان ١٢ در مقابل ١ است. بهطوریکه در آمارها آمده است، در کل کشور بهازای هر ١٠ متقاضی فرزندخواندگی فقط یک کودک وجود دارد. و باز در کمال تأسف، اغلب افرادی که بین سنین ٣٥ تا ٤٥سال قرار دارند، بیشترین آمار، در نوبت دریافت فرزندخواندگی هستند، ولی بهعلت نبود کودکان، متقاضیان در صف نوبت هستند، یعنی اینکه یک صف به صفهای موجود در کشور، همچون صف گوشت، خواروبار و غیره اضافه شد. دراینصورت، ادامه این وضعیت از جنبه کمی، یعنی نبود کودک یا کمبود کودک زیر پوشش بهزیستی، یک چنین کمبودی نشاندهنده عدم فقر، یا کمبود کودک سرراهی و بدون سرپرست است که جای خوشوقتیست. ازسویِدیگر، وقتی در هر مورد تقاضا بیشتر از عرضه باشد، یک ناهمگونی و تشتت ایجاد میشود. در این حالت باتوجهبهاینکه بهازای هر ١٠ تقاضای فرزندخواندگی تنها یک کودک وجود دارد، در اینجا عدم توازن بین تقاضا و عرضه بروز مشکلاتی را باعث شده است که ریشه در مشکلات معیشتی جهت همسرگزینیست که منجر به کاهش شدید ازدواج شده است. امیدواریم بهزودی مشکلات مالی خانوادهها و بهتبعِآن اوضاع اقتصادی دولت و مردم ایران روزبهروز بهبود پیدا کرده و صاحب یک جامعه غنی، سالم و بدون درد شویم.