کوتاهترین دیوار ایران
حسین هاشمپور
نقاشی «مجلس واگذارشده» اثر بنکسی؛ نقاش شناختهشده ناشناس که در آن، پارلمان انگلستان بهتسخیرِ شامپانزهها درآمده را دیدهاید؟ اگر مشابه همین اثر را یک هنرمند ایرانی بهطبع با موضوع داخلی خلق میکرد، بهنظرتان با چه واکنشهایی مواجه میشد؟ قدرت سانسور است یا ریشهکردن خودسانسوری؛ بههردلیلی، هنرمندان ایرانی از ایندست آثار تیزوتند خلق نمیکنند اما با وجود رعایت چنین خط قرمزهایی تا حالا دقت کردهاید هروقت شرایط اجتماعی و اقتصادی سختتر میشود، فشارها روی هنرمندان و جامعه هنری هم بیشتر میشود؟ جمله کلیشهای و پرمعنای اینروزها ایناستکه اگر همین مو از ماستکشیدن در هنر، در عرصههایی که به زندگی و معیشت مردم وابستگی کامل دارد، تسری مییافت، اینهمه اختلاس و دزدی نمیشد. صبحبهصبح که میرویم سوپرمارکت، میبینیم که قیمت ماست و شیر و پنیر گرانتر شده است؛ از اجارهخانه تا قیمت گوشت و مرغ نجومی شده و کسانیکه باید ببینند، بهکل نمیبینند اما خدا نکند یک هنرپیشهای لباسش کوتاه و بلند شود یا در تئاتری، فیلمی و ... صدای نامربوطی شنیده شود؛ هجمه رسانهایِ کَرکنندهای راه میافتد که بیا و ببین. میلیارد،تیلیارد حیفومیل میشود، فلانی دررفته کانادا، اون یکی به کجا و ... آنوقت همه مشکل مملکت ایناستکه این پنج تا بازیگر چرا اینقدر دستمزد گرفتهاند، جوک سال هم ایناستکه برخی همه هموغمشان ایناستکه بازیگران فلان سریال بیایند پولهایی که گرفتند را پس بدهند، انگار یک خانهای ساخته شده؛ چندسالبعد معلوم میشود پول ساخت خانه از محل ناصواب بوده؛ حالا برویم به کارگر، بنا و نجار بگوییم که پول زحمتی که کشیدید را پس دهید. چرا تا فشارهای اجتماعی و اقتصادی زیاد میشود، دیوار هنرمندان کوتاهترین دیوار ایران است؟ اینهمه ممنوعالتصویری هنرمند، ممنوعالکاری هنرمند و توقیف اثر هنری، کجای دنیا دیده میشود؟ خداراشکر مردم بهلحظه دنیا را رصد میکنند؛ کجای دنیا اینهمه خبر درباره توقیف و ممنوعیت در عرصه هنر شنیده میشود؟ اصلاً هنرمندان چه میکنند و چه میگویند که برخی، چشم دیدنشان را ندارند و جَوی ساختهاند که بخشی از افکار عمومی را نسبت به هنرمندان و چهرههای شناختهشده بدبین کنند. یکروز، این ممنوعالتصویر میشود، یکروز، فلان فیلم ازتوقیفدرنیامده دوباره توقیف است؛ اگر هنرمندان آثار انتقادی جدی خلق میکردند، حالوروزشان چه میشد؟