سخن مدیرمسئول
برف و باران و مشکلات گیلان
در گذشـتههای نهچنداندور و در مناطقی از کشور که باران نمیبارید یا منطقه کمبارشی بود، مردم در مساجد، دست به دعا برمیداشتند؛ متوسل به رسومی چون قاشقزنی و غیره میشدند و به درگاه خدای رحمان تمنا میکردند تا رحمت الهی بر آنان نازل شود و چون رحمت الهی در قالب برف و باران نازل میشد، به درگاه خداوند، سپاسگزاری میکردند و نماز شکر بهجای میآوردند. در عصر و زمانه ما، که هواشناسی بهصورت علمی قابلقبول، مورد استناد قرار میگیرد و دستگاههای تشخیص، از دههاروز جلوتر، پیشبینی وضع هوا را میکنند و حتی نوع نزولات را به مردم خبر میدهند و دستگاههای مسئول از پیش آگاه میشوند که برف و باران در راه است و ازسویدیگر، حالا که در تمام شهرهای کشور عزیزمان، ستادهای بحران تشکیل شده و در سطح کشور هم مدیریت ستاد بحران، از مسئولین بالای کشور تشکیل شده است، انتظار میرود که مردم و دستگاههای مسئول، از هر حیث آمادگی مقابله با حوادثی همچون سیل، طوفان، برف، کولاک و باران را داشته باشند تا این نعمات خداوند، ارزانی مردم شود؛ اما افسوس که مدتهاست قدر این نعمات را نمیدانیم. حتی در استانهای کمباران مثل سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خوزستان، کرمان و بوشهر وقتی در دوسالِاخیر بارندگیهای خوب و باارزشی صورت میگیرد، تبدیل به سیل شده و ویرانی بسیاری برجای میگذارد و اوضاع بهحدی نابسامان میشود که همین مردمی که برای نزول باران، به دعا و ثنا متوسل میشدند، قطع آنرا آرزو میکنند. چرا باید چنین شود؟ چرا ستادهای بحران و دستگاههای مسئول در این مورد فکری نمیکنند و چارهای نمیاندیشند تا مردم از رحمت الهی بهنحوِاحسن بهره ببرند؟ چه کسی مقصر است؟ شهرداریها، مردم، محیط زیست، ستادهای بحران یا راه و شهرسازی؟ بهنظر نگارنده، همه این دستگاهها، مسئول و مقصر هستند و کمترین تقصیر متوجه مردم است؛ بهویژه قشر آسیبپذیر که با حداقل امکانات زندگی میکنند و سرپناه آنان بسیار آسیبپذیر است. یادمان باشد که جاری شدن سیلابها در استانهای خوزستان، هرمزگان، فارس، گلستان و اخیراً در سیستان و بلوچستان چقدر خرابی به بار آورد و چه تعداد مردم، آواره شدند. هنوز خاطره سیل سیستان و بلوچستان در اذهان موجود است که اینبار برف به میدان آمد، برفی سنگین که درنتیجه آن، بیش از 200هزارنفر از ساکنین استان گیلان را درگیر کرده و برق آنان دچار قطعی شده و صدهانفر در خانههای خود محبوس شدهاند. اینبار هم چون گذشته از 10روز قبل هواشناسی، مژده بارش برف یکمتری را داده بود، اما چه شد که صدها ماشین در راهها، درون برف، گیر افتادهاند؛ بهنحویکه راهداریها و پلیس راهداری، عملاً کاری از دستشان ساخته نیست؟ برق بعضی از روستاها قطع شده و مردم در منازلشان فرصت بیرون رفتن را ندارند. آیا شهرداریهای مناطق درگیر برف، ماشینهای برفروبی ندارند؟ اگر چنین است، به چه علت ندارند؟ مگر همه نمیدانند دو استان گیلان و مازندران، از پربارانترین مناطق ایران هستند، پس به چه علت مجهز به وسایل موردنظر نیستند؟ و اگر مجهز هستند و وسایل و ابزار برفپاککنی دارند، به چه علت از آن استفاده نمیکنند؟ و اما ستاد بحران هم مانند همیشه کاری نمیتواند بکند. ایناستکه باید گفت؛ خداوند نعمت و ابزار آنرا به ما عطاء کرده است، اما ما قدر آنرا نمیدانیم؛ یا وسایل استفاده از آنرا نخریدهایم یا اینکه توان و استعداد استفاده از آنرا نداریم! امیدواریم در این سرمای طاقتفرسا، هرچهزودتر در استان گیلان و اطراف آن مشکلات ناشی از نزول برف، بهدست مسئولین محترم و با همکاری مردم عزیز گیلان برطرف شود.