• شماره 2035 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۱۱ مرداد

سخن مدیرمسئول

آغازبه‌کار مدارس از 15 شهریور؟!

علی‌اکبر بهبهانی

در بین خبرهای ریزودرشت و مصاحبه‌های آن‌چنانی، پاره‌ای از اوقات به مطالبی برمی‌خوریم که وقوع آن‌را نمی‌توان عادی یا طبیعی پنداشت؛ بلکه نوعی شک و گمانه‌زنی به این جور گفته‌ها، ما را به‌طرف نکات منفی بیشتر سوق می‌دهد؛ حال اگر این گفته‌ها توسط بزرگ‌ترین و حساس‌ترین وزارتخانه‌ای که حدود 18میلیون‌نفر را زیرپوشش دارد، زده شود، حق داریم با دقت کافی به آن فکر کنیم؛ چراکه رسالت هر روزنامه‌نویسی علاوه‌بر نقد، نتیجه‌گیری هم است و لذا امروز درمورد عدم اجرای گفته بالاترین مرجع تصمیم‌گیری آموزش کشور به سخن می‌نشینیم. برای به‌کاربندی یا ایجاد یک ساختار برای نیل به انجام کاری، نیاز به عوامل و اطلاعاتی‌ست که عملی‌بودن ایده را سهل و آسان کند؛ در آموزش و آن‌هم از 15 شهریور، باید این عوامل موجود باشد. برنامه‌ریزی به‌عنوان اصل اساسی یک کار یا ساخت است. پس از برنامه‌ریزی، سازمان‌دادن دومین اصل برای اجرای مدیریت صحیح در پروژه یا کار به‌حساب می‌آید. من در لباس نقد، شک دارم که آموزش‌وپرورش کشور ما بتواند در 15 شهریور ماه، مدارس را بازگشایی کند؛ چراکه وقتی کرونا به‌گفته رئیس دولت، 20 تا 30‌درصد مردم ما را مبتلا می‌کند و همه پیش‌بینی‌ها دلالت بر شیوع موج دوم کرونا در پائیز و زمستان دارد، ما چگونه می‌توانیم مدارس را بازگشایی کنیم؟ با کدامین سیستم حمل‌ونقل؟ با چه تعداد معلم و مربی؟ با چه میزان وسایل ساده پیشگیری یا مصونیت حتی در حد ماسک که قیمت آن در ضعیف‌ترین نوع آن دوهزارتومان است؟ آیا با محیط مدارس، گرد‌و‌خاک و کمبود وسایل راحتی، یک ماسک در این محیط می‌تواند بیشتر از یک‌روز دوام داشته باشد؟ که اگر چنین باشد، روزانه به 15 تا 20‌میلیون ماسک نیاز است. عقل سلیم می‌تواند حکم کند که تولید روزانه 15‌میلیون ماسک، چه مبلغ بزرگی اعتبار لازم دارد تا به‌دست دانش‌آموزان ما برسد. اگر نتوانند مدارس را نوبتی کنند و بنا باشد بین 20 تا 35‌نفر دانش‌آموز در محلی به‌نام کلاس درس، که در تهران 500‌هزار دانش‌آموز در محیط ناامن درس می‌خوانند، چگونه می‌شود اینان را نوبتی تقسیم کرد؟ و اگر هم قرار شود آموزش از راه دور صورت گیرد؛ یعنی همین روشی که از اسفندماه ازطریق آنلاین و سیمای جمهوری اسلامی آموزش را به دانش‌آموزان ارائه دادند، لزوماً کلیه دانش‌آموزان کشور در حد 15‌میلیون‌نفر، باید تماماً کامپیوتر یا لپ‌تاپ و یا حداقل تلفن موبایل داشته باشند. آیا همه دانش‌آموزان مجهز هستند یا بضاعت کامل برای خرید دارند؟ در سیستان و بلوچستان که هنوز بسیاری از دانش‌آموزان در سیاه‌چادرها درس می‌خوانند، این ابزار را چگونه می‌توانند تهیه کنند؟ به‌فرض که بپذیریم تمام دانش‌آموزان ما تلفن همراه دارند و ازاین‌طریق می‌توانند آموزش از راه دور را فرا گیرند، آیا مکان مناسب که حداقل برق داشته باشد، برای تمامی فرزندان ما در گوشه‌گوشه کشور و حتی در ایلات و عشایر که سال را در قشلاق و ییلاق سپری می‌کنند، وجود دارد که با حداقل دریافت یک موبایل بتوانند آموزش لازم را فرا بگیرند؟ و چون جواب منفی‌ست، از هم‌اکنون بر آموزش‌وپرورش فرض است برای سازمان‌دهی آموزش از برنامه‌ریزی دقیق غافل نباشد؛ چراکه می‌توان ازطریق آمارگیری که همان قسمتی از برنامه‌ریزی‌ست به ‌شمار کسانی که ازنظر تلفن، محروم هستند، سریعاً به آنان برای تهیه ابزار لازم کمک کرد و حتی از خیرین مدرسه‌ساز، درخواست شود که در نقاط محروم و کم‌بضاعت، برای دانش‌آموزان تلفن خریداری کرده، به آنان داده شود تا آموزش از راه دور، بتواند اثربخش شود که در‌غیراین‌صورت بازهم شاهد تبعیض در مدارس خواهیم بود و بازهم این طبقات مرفه و نیمه‌مرفه هستند که با وجود کرونا درس را به‌خوبی می‌خوانند و فرا می‌گیرند و باز فرودستان جامعه، در قیاس با دیگران، بهره‌ای از آموزش به‌واسطه کرونا نخواهند برد.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه