کیومرث پوراحمد مطرح کرد؛
پولسالاری درتقابلبا سینمای متفکر
کیومرث پوراحمد گفت: «در دهه ۶۰ و ۷۰ برای توسعه و گسترش سینمای کودک و نوجوان اراده وجود داشت. امروز باید تصمیمات جهت ایجاد سینمای متفکر و درست باشد». بهگزارش ستاد اطلاعرسانی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان؛ این کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس سینمای ایران که آثاری ماندگار را در جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان بهثبت رسانده، گفت: «باید پذیرفت که دهه ۶۰ و ۷۰ دوران کارگردانسالاری بود؛ اما امروز دوره صاحبسینماسالاریست! کارگردانسالاری یعنی تفکرسالاری؛ اما صاحبسینماسالاری، پولسالاریست. برخی تهیهکنندگان، پخشکننده هم شدهاند و آنها تصمیم میگیرند که چهکسی فیلم بسازد و چهکسی نسازد». او تصریح کرد: «در دهه ۶۰ و ۷۰ ارادهای برای گسترش سینمای کودک و نوجوان وجود داشت؛ اما امروز این اراده وجود ندارد و تصمیمات درجهت ایجاد یک سینمای متفکر نیست. امروز اراده برایناستکه فقط بخندی و تفکر تعطیل است؛ ازاینرو، فیلمفارسیهای گذشته درحالتکرارشدن هستند و البته دراینسالها اندکی هم کمدیهای خوب ساخته شدهاند». کارگردان «بیبی چلچله» بااشارهبه برگزاری آنلاین سیوسومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، عنوان کرد: «بهنظر میرسد وقتی جشنواره آنلاین برگزار شود، تعداد مخاطبان بیشتر میشوند؛ چون دراینشرایط دیگر نیازی به رفتوآمد ندارند. البته سالن سینما با هیچچیز قابلمقایسه نیست؛ اما در ایران، بهترین سینمای ما بهاندازه کشوری مانند ترکیه هم استاندارد نیست». کارگردان «قصههای مجید» توضیح داد: «در ۵۰سالی که کار کردم، هیچ فیلمی را با تصمیم قبلی نساختم؛ تمام کارها دلی بوده است». او اظهار داشت: «سوژه، وجود من را بهسمت خود میکشد. در قصههای مجید نیز تصمیم قبلی وجود نداشت که بخواهم موضوع خانواده و کودک را با هم تلفیق کنم و درواقع، کار را دلی انجام دادم». پوراحمد افزود: «در زمان اکران فیلم تیغ و ترمه، انتقادهای زیادی به من شد و حتی گفتند که تو شخصیتی مانند بیبی را ساختهای و حق نداری یک مادر بد را در فیلمت نمایش دهی؛ اما 30سال از قصههای مجید میگذرد؛ مگر میشود همان آدم سابق باشیم؟ من دیگر حتی آدم 10سالپیش هم نیستم. من زمانی جزو طبقه متوسط جامعه بودم؛ اما احساس میکنم روزبهروز کیفیت زندگیام کمتر میشود». کارگردان «اتوبوس شب» بااشارهبه اهمیت فیلمنامه، بیان کرد: «قصه همیشه مهم است. اگر یک فیلمنامه بد به دست استیون اسپیلبرگ هم بدهید، نمیتواند معجزه کند و فیلم خوب بسازد. فیلمنامهنویس باید باسواد باشد و سینما را بشناسد». او از شخصیتهای محبوب خود و اولین فیلم کودکی که بهخاطر دارد، گفت: «اولین فیلمی که دیدم و یک کودک قهرمان آن بود، چهارصد ضربه ساخته فرانسوا تروفو بود. شخصیت محبوبم در کارتونها پلنگ صورتی و در کاراکترهای عروسکی کلاهقرمزیست». این کارگردان درپاسخبهاینکه آیا کار جدیدی در حوزه کودک و نوجوان دارد یا خیر؟ عنوان کرد: «من فیلمی بهنام آوازهخوان دارم که در سال ۵۷ ساختم و میانمدت و ۴۵دقیقهای بود. بعدازانقلاب فیلم را در جشنوارهای داخلی بهنمایش گذاشتم و جوایز مهمی را نیز کسب کرد؛ اما بعد توقیف شد. من هم فقط یکنسخه از آن دارم. چندشبپیش که بههمراه دوستی مجدد فیلم را تماشا میکردم، بهنظرم رسید که سوژه خوبیست؛ اگر داستان آن در همانسال ۵۷ دوباره ساخته شود که دراینصورت، فیلمی شیرین و نوجوانانه میشود. در فکر ساختن این فیلم هستم. درپایان باید بگویم که تنها خواسته ما بهعنوان فیلمساز ایناستکه ما رها کنند و کاری به کارمان نداشته باشند».