گزارش
مطرحترین اقتصاددانان زن تاریخ
در طول تاریخ زنانی بودهاند که تاثیرات بزرگی در موضوع سیاستهای اقتصادی و اجرای آنها داشتهاند. تاثیر آنها در دانشگاه، کسبوکار، سیاست و آموزش قابل مشاهده است. حضور زنان در این عرصه به دوران مدرن محدود نیست. چندین چهرهی زن تاریخی، خدمات عمدهای را به این رشته در زمانهای که حضور زنان در این رشته بسیار دشوار بود، عرضه داشتهاند. به گزارش فرادید، در این گزارش با 10نفر از تاثیرگذارترین زنان در اقتصاد آشنا میشوید.
1. ادیت آبوت
«ادیت آبوت» در سال 1876 در نبراسکا به دنیا آمد. او در سال 1905، موفق به کسب مدرک دکترای اقتصاد از دانشگاه شیکاگو شد و پس از آن در مدرسهی اقتصاد لندن مشغول به کار شد. او بعدتر در دههی 1920، رییس گروه مدرسهی مدیریت خدمات اجتماعی دانشگاه شیکاگو شد. در دههی پس از آن، در نگارش قانون امنیت اجتماعی ایالات متحده در سال 1935، نقش ایفا کرد. این قانون، یکی از اولین سیستمهای رفاه اجتماعی یکپارچه در آمریکا بود. کار نگارش این قانون، تحت نظارت فرانسیس پرکینز، اولین وزیر کار زن آمریکا، به انجام رسید.
2. آنا شوارتز
«آنا شوارتز» یکی از نویسندگان کمتر شناختهشدهی کتابی است که شاید بتوان آن را تاثیرگذارترین کتاب مرتبط با اقتصاد پولی دانست که از زمان جنگ جهانی دوم به اینسو نوشته شده است. در سال 1963، «شوارتز» و «میلتون فریدمن»، که بعدها برندهی جایزهی نوبل اقتصاد شد، کتابی با عنوان «تاریخچهی پولی ایالات متحده، 1867-1960» منتشر کردند. «شوارتز» در جایزهی نوبل با «فریدمن» شریک نبود و کمیتهی نوبل گفت که این کتاب «یکی از عمیقترین و متمایزترین دستاوردهای فریدمن» است. توجهی که آنها به تاثیر سیاست پولی بر چرخههای کسبوکار اقتصاد نشان داده بودند، از جهان دانشگاهی بسیار فراتر رفت. دولتها در سراسر جهان پیشرفته، تغییرات چشمگیری در سیاستهایشان صورت دادند و برای مدیریت فراز و نشیبهای فعالیتهای کسبوکاری بسیار بیشتر به سیاستهای پولی توجه نشان دادند.
3. دییردره مککلوسکی
«دییردره مککلوسکی» یکی از بزرگترین تاریخدانان اقتصاد در دنیا و یا شاید بزرگترین آنهاست. نوشتههای او در باب آغاز صنعتی شدن در انگلستان، نه تنها جایگاه مهمی در بحثهای دانشگاهی دارد، بلکه به نوبهی خود کتاب محبوبی هم محسوب میشود. در اواسط سال 2014، او به یکی از منتقدان اصلی پروفسور «توماس پیکتی» بدل شد و عقاید وی تاثیرات زیادی در دیدگاههای اقتصادی محافظهکاران و لیبرتاریانها داشته است.
4. دامبیسا مویو
او پس از دریافت مدارک دانشگاه در رشتههای شیمی و مدیریت کسبوکار، دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه آکسفورد گرفت. او سابقا در شرکت «گلدمن ساکس» کار میکرد و در حال حاضر عضو هیاتمدیرهی «بارکلیز» است. «دامبیسا مویو» از منتقدان مطرح کمکهای توسعهای به اقتصادهای دارای درآمد پایین است. کتاب او با عنوان «کمک مرده: چرا کمک مالی فایده ندارد و راه بهتری که برای آفریقا وجود دارد»، یکی از پرفروشترین کتابهایی است که تاکنون در موضوع کمک توسعهای به چاپ رسیده است.
5. کارمن راینهارت
«کارمن راینهارت» را شاید بتوان تاثیرگذارترین اقتصاددان زن زندهی اقتصاد کلان دانست. او پس از تحصیل در دانشگاه کلمبیا، به عنوان اقتصاددان ارشد در «بئر استرنز»، صندوق بینالمللی پول، و مدرسهی کندی هاروارد کار کرده است. او یکی از نویسندگان کتاب «این بار اوضاع فرق میکند: 8 قرن حماقت مالی» و «رشد در زمان بدهی» است. او یکی از مدافعان اصلی ریاضتهای مالی دولتی پس از بحران مالی اخیر بود.
6. هریت مارتینیو
«هریت مارتینیو» قدیمیترین نویسندهی این فهرست است که در دههی 1830 کتابهایی در زمینهی مالیات و اقتصاد سیاسی منتشر کرد. او بعدتر، به ایالات متحدهی نوپای آن زمان سفر کرد و کتاب «جامعه در آمریکا» را نوشت که روایتی جامعهشناختی از این کشور است. آثار «مارتینیو» آثار بزرگی محسوب میشدند و حتی در برههای، اثر او در باب اقتصاد سیاسی از کارهای «چارلز دیکنز» نیز پرفروشتر شد.
7. جوان رابینسون
«جوان رابینسون» یکی از اثرگذارترین شاگردان و پیروان «کینز» بود و بیشتر آثارش پیرو «نظریهی عمومی» وی هستند. او به عنوان اقتصاددانی در کمبریج، بدل به اولین زنی شد که از کینگز کالج دکترای افتخاری دریافت کرد. «رابینسون» مفهوم «مونوپسونی» را ایجاد کرد که به نوعی برعکس «مونوپلی» است، که در آن به جای اینکه یک فروشنده و خریداران بسیار داشته باشیم، یک خریدار و فروشندگان بسیار داریم. این مفهوم در اقتصادهای کارگری، اهمیت بسیار زیادی دارد. وقتی که یک خریدار کار را خریداری میکند و افراد بسیاری خواستار فروش کارشان هستند، براساس این نظریه کارفرما کنترل فراوانی بر میزان دستمزدها خواهد یافت. او یکی از اصلیترین موسسان مکتب پساکینزی در تفکر اقتصادی است.
8. جانت یلن
«جانت یلن» نه تنها یکی از پژوهشگران اقتصادی زن پرارجاع در جهان است، بلکه به عنوان رییس خزانهداری فدرال ایالات متحده، میتوان گفت که قدرتمندترین سمت سیاستگذاری اقتصادی در جهان نیز را در دست دارد. پیش از آنکه او به ریاست این سازمان برسد، استاد اقتصاد بود.
9. ماری پالی مارشال
«ماری پالی» مارشال یکی از 5 زن اولی بود که اجازهی تحصیل در دانشگاه کمبریج را یافتند و در سال 1875 بدل به اولین استاد اقتصاد در این دانشگاه شد. این در حالی بود که زنان تا 43 سال بعد از آن هنوز در انگلستان حق رای نداشتند. او کتابی به اتفاق همسر جدیدش، «آلفرد مارشال»، کتابی به نام «اقتصاد صنعت» نوشت.
10. کریستینا رومر
باید دانست که «کریستینا رومر» دومین زنی بود که ریاست شورای مشاوران اقتصادی رییسجمهور ایالات متحده رسید. زمانیکه «باراک اوباما» در سال 2009 به ریاستجمهوری رسید، اقتصاد کشور در رکود شدید بهسر میبرد. او در مشهورترین پژوهش خود پیش از رسیدن به این سمت، به رکود بزرگ و بهبود اقتصادی مابعد آن پرداخته بود. «رومر» در این مقاله، خروج از رکود را بیشتر مرهون تغییرات سیاست پول میدانست و نقش سیاستهای مالی را ناچیز شمرده بود.