کد خبر:
333436
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲ دوشنبه ۱۲ تير -
06:47
توسعه گردشگری در آشوراده با ملاحظات زیستمحیطی، خواسته مردم است
جزیرهای کوچک در انتظار تصمیماتی بزرگ!
در همه کشورهای دنیا بهرهمندی از جاذبههای طبیعی و تقویت گردشگری با رویکرد طبیعتگردی و اکوتوریسم یک راهبرد صنعتی و اجتماعی محسوب میشود و برنامهریزان باتوجهبه زیستبوم منطقه، زیرساختها و منابع مالی موجود رعایت اصول حفاظت از منابعطبیعی، اقدام به بهرهبرداری از جاذبههای طبیعی میکنند. در حقیقت بومگردی و طبیعتگردی هر دو بازدید از جاذبههای طبیعی را شامل میشوند؛ اما ازنظر اهداف و فعالیتهای ارائهشده تفاوت دارند. اکوتوریسم یا همان بومگردی، سفری مسئولانه با حفظ محیطزیست و احترام به فرهنگ و آدابورسوم مردم محلی یک ناحیه است؛ اما طبیعتگردی یا گردشگری طبیعی فقط به سفر به مکانهای دیدنی، خصوصاً برای لذت از زیبایی طبیعت اشاره دارد؛ بنابراین تفاوت اساسی بین بومگردی و طبیعتگردی نوع نگاه و لزوم توجه بیشتر به حفظ طبیعت و منابعطبیعی در زمان گردشگریست. بااینحال باید اشاره داشت حفظ طبیعت و لزوم پاسداشت از منابعطبیعی و خدادادی یک وظیفه عمومی و ملیست و کوچکترین سستی و اهمال در این راهبرد از هیچ نهاد یا فردی پذیرفته نیست. بر همین پیوست در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته تخریب یا آسیب رساندن به منابعطبیعی با جریمههای سنگین همراه است و در کنار فرهنگسازی و آموزش، قوه قهریه نیز در حفاظت از منابعطبیعی بهعنوان یک راهکار جدی و غیر کلیشهای مورداستفاده میگیرد. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت استفاده از محیطزیست و جاذبههای گردشگری در دنیا با رعایت ملاحظات کاربردی و فرهنگسازی به یکرویه تبدیل شده است و گردشگران در دنیا از انواع گردشگریهای طبیعی در دنیا با این راهبرد بهرهمند هستند. در کشور ما نیز چند سالی است که نوع نگاهها به مقوله گردشگری تغییر پیدا کرده است و جذب توریست که ایجاد اشتغال و ارزآوری نیز با خود همراه دارد باعث شده برنامهریزیهای متعددی در این خصوص صورت پذیرد و از ظرفیتهای طبیعی استانهای مختلف استفاده شود. وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی بهعنوان متولی صنعت گردشگری که از مهمترین صنایع درآمدزا و جایگزین درآمدهای ناشی از صادرات نفت است؛ بهمنظور تحقق بخشیدن به رسالتهای خود در حیطه سند چشمانداز بیستساله کشور و به استناد بند )الف( ماده 111 قانون برنامه ششم توسعه و سایر قوانین فرادستی بهمنظور سیاستگذاری کلان و تدوین الگویی واحد، منسجم، جامع و پایدار، سند راهبردی توسعه گردشگری کشور را ارائه نموده است. این سند با مشخص نمودن خطوط کلان سیاستی براساس حوزه مداخلات اصلی حوزه گردشگری، پایه و مبنای اجرایی شدن برنامه اجرایی گردشگری که ازاینپس با عنوان برنامه ملی گردشگری ذکر میشود، خواهد بود. دراینراستا، این سند بهمنظور ایجاد زمینه تدوین برنامه ملی توسعه گردشگری و پیادهسازی اهداف در پویاترین حالت ممکن و منطبق با رویکرد افزایش بهرهوری و همچنین دستیابی به شاخصهای توسعه پایدار گردشگری تدوین شده است. اما باوجود برنامهریزی و تلاش برای پیادهسازی اهداف در این صنعت، بهمثابه بسیاری از امورات دیگر شاهد افراطوتفریط هستیم و گاهی از سوراخ سوزن رد میشویم ولی زمانی از دروازه رد نمیشویم! جزیره زیبای «آشوراده» که دیگر چیزی از زیبایی آن باقی نمانده مصداقی بارز از این افراطوتفریطهاست که تنها جزیره دریای خزر، همچنان در هیاهوی سیاسیکاری و ژستهای روشنفکری عدهای، برای هموطنان کشور ناشناخته و برای ساکنان گلستان نیز در حد یک اسم همچنان مغفول مانده است و دلیل این مغفول بودن «تمرکز بر روی مشکل» در عوض «تمرکز بر راهحل» است. بدونتردید مراقبت و حفاظت از محیطزیست امری طبیعی، منطقی و قابلتقدیر است و اگر کسی به هر بهانهای قصد تخریب در محیطزیست را داشته باشد قطعاً خائن به طبیعت، آیندگان و نسلهای بعدی است. اما نکته اینجاست که حفاظت از محیطزیست نیز مراتبی دارد و تنها با بیانیه و یادداشت نوشتن و مخالفت با توسعه گردشگری در استان حاصل نمیشود. درواقع باید از دوستانی که با ادعای روشنفکری و ژستهای پستمدرن، ادای دفاع از محیطزیست را درمیآوردند، پرسید در حوزه عمل چقدر به محیطزیست وفادار هستند؟ چند بار اقدام به درختکاری در حاشیه جنگل یا حتی در پیادهرو و حیاط منزلشان کردهاند؟ آیا شده که یکبار با هماهنگی آموزشوپرورش دانشآموزان مدرسهای را به جنگل ببرند تا شاخههای شکسته شده یا بریدهشده از قبل را در زمین فروکنند تا تبدیل به نهال شوند؟ چند بار به نهالستانهای دولتی و خصوصی سرزدهاند و از میزان افزایش یا کاهش تولید نهال در استان اطلاعات کسب کردهاند؟ چقدر درزمینهٔ آب، رودخانه، جنگل، حفاظت عملی از محیطزیست استان مطالعه کردهاند؟ چقدر راجع به زمینخواریهای وسیع در استان حساسیت نشان دادهاند؟ نظرشان راجع به شکار بیرویه پرندگان و جانداران و وجود 30 هزار سلاح مجاز شکاری چیست؟ ساختوسازهای روستای زیارت و تبدیل یک روستای گردشگری به یک شهرک محصور در فولاد و سیمان را چگونه توجیه میکنند؟ با دیدن آتشسوزیهای گسترده در استان، چه احساسی به آنها دست میدهد؟ باور کنیم محافظت از محیطزیست با سلبریتی بازی، مرده باد و زندهباد، تجمع و تحصن و پلاکارد در دست گرفتن تفاوت دارد و نیاز به تعاطی آرا و تضارب افکار دارد. حال جای این سؤال باقی است که اگر در این جزیره و سایر طرحهای توسعهای گردشگری در استان را قفل کنیم و کلید آن را در جیب گروههای مخالف بگذاریم مشکل حل میشود. آیا نباید برای استفاده منطقی، درست، بجا، با رعایت اصول زیستمحیطی از این موهبت الهی درراه توسعه استان، اشتغال و جذب گردشگر تلاش کرد؟ چگونه است که اگر جماعتی با قلم و چکش به جان پایههای جزیره کیش بیفتند و هر سازهای در آن احداث کنند، مشکلی پیش نمیآید اما همینکه صحبت از توسعه گردشگری در استان گلستان میشود، همه فریاد واجنگلا، واجزیرتا، وامصیبتا سر میدهند و از طبیعت شکننده این استان یاد میکنند و جالب اینکه این سروصداها به طرفهالعینی در رسانه ملی و تمامی رسانههای مکتوب و مجازی سراسر کشور شنیده و دیده میشود! دلواپسان این عرصه معتقدند باتوجهبه اهمیت و کارکردهای مهم محیط زیستی تالاب میانکاله و مناطق پیرامون شامل جزیره آشوراده که در زمره مناطق حفاظتشده، ذخیرهگاه زیستکره و پناهگاه حیاتوحش بهحساب میآیند، امکان «بهرهبرداری گسترده و متمرکز مانند استفادههای تفرجگاهی و گردشگری» وجود ندارد و توصیه میشود در اقلیم آسیبپذیر منطقه از هرگونه تنش زیستمحیطی وارده جلوگیری به عمل آید و تلاشهای نهادهای ذیربط معطوف به افزایش تابآوری و پایداری زیستی منطقه شود. عجبا که در سایر ذخیرهگاههای این کره خاکی، امکان «بهرهبرداری گسترده و متمرکز مانند استفادههای تفرجگاهی و گردشگری» در آنها وجود دارد و نیاز به نیاز به تابآوری پایدار یا زیستی نیست ولی جزیره آشوراده علیحده و تافته جدا بافته است! شاید اگر این حساسیت و دلسوزی همهجانبه درخصوص محیطزیست استان در سایر موارد هم به این شکل منسجم و یکپارچه بود، تاب حال مشکل بیکاری، راهآهن گلستان-خراسان، مجتمع پتروشیمی، سالنهای ورزشی نیمهکاره، مدارس تخریبی آموزشوپرورش، و بسیاری دیگر از طرحها و پروژههای نیمهکاره استان حل شده بود. اما متأسفانه فقط درزمینهٔ جلوگیری از توسعه گردشگری در استان گلستان، یک همنوایی و همگرایی ملی شنیده میشود! در زمان ساخت تله کابین شهرک توریستی نمکآبرود، پیمانکار مجبور به قطع تعدادی از درختان در ارتفاعات شد ولی با نگاه ملی و توسعهای به استان، این نقیصه به چشم نیامد و بعد از ساخت تلهکابین با کاشت درختان مشابه بعد از حدود 12 سال اکوسیستم به حالت قبلی برگشت. درواقع چارهاندیشی و دوراندیشی در حل مشکلات عامل توسعه یک استان است وگرنه مخالفت و نامهنگاری و به چالش کشیدن یک طرح با بهانههایی نظیر شکننده بودن اکوتوریسم منطقه، از بين رفتن بانك ژن گياهان و حیاتوحش، زمینخواری، عدم مديريت يكپارچه سيستم سطحي ساحلي، لغو سند مالکیت، عدم وجود زیرساختهای تردد، نشت بنزین موتور قایقها و دلایلی ازایندست هنر خاصی محسوب نمیشود و باید چارهای برای احیای این جزیره و استفاده بهینه جست. حقیقتاً اگر این جزیره در سایر استانهای کشور قرار داشت، بازهم تصمیمات همینگونه اتخاذ میشد یا با ارجاع یک نامه دارای زیرنویس «با رعایت مصالح زیستمحیطی و ملاحظات طبیعی بلامانع است» مشکل حل میشد؟ در خاتمه پیشنهاد میشود نمایندگان مجلس شورای اسلامی، استاندار، متولیان سازمان محیطزیست، اداره بازرسی و سایر نهادهای مربوط ضمن برگزاری جلسات منظم با دعوت از متخصصین و پیمانکاران ایرانی و حتی خارجی و گرفتن برنامه و طرح از پیمانکاران، راهکارهای موجود در استفاده از منابع و جاذبههای گردشگری استان بهویژه جزیره آشوراده را بررسی کنند و بهجای تمرکز روی «مشکل حفاظت از محیطزیست» بر روی راهکارهای «استفاده بهینه و منطقی از محیطزیست» بیندیشند. شاید فردا دیر باشد...
وحید حاجسعیدی