ابتکار دو نوجوان روستای عرب لاله‌گون در استفاده از مواد بازیافتی
پریسا مسعودی
اگرچه محققان بر این باور هستند که هر کودکی بااستعداد ذاتی متولد می‌شود و خلاقیت او به‌مرورزمان تقویت می‌شود؛ اما خلاقیت، بیشتر یک مهارت است تا یک استعداد ذاتی و این مهارتی‌ست که والدین و معلمان می‌توانند در کودکان‌ونوجوانان تقویت کنند و در شکوفایی آن نقش بسزایی داشته باشند. بدون‌شک مهارت‌آموزی و استعدادیابی یکی از اهداف دوره کودکی است که با ایجاد فرصت‌ها و محیط غنی، این امکان میسر می‌شود. پس باید به این موضوع توجه کنیم که مهارت و توانایی و میزان موفقیت کودکان در شکوفایی استعدادها، ارتباط مستقیمی با محیط زندگی آن‌ها دارد؛ اما متأسفانه کودکان‌ونوجوانان در مناطق محروم با نوعی محرومیت و شکاف اجتماعی همراه هستند که باعث می‌شود محیط غنی را برای شکوفایی استعدادها نداشته باشند. حیان قربان‌پور و جاوید قربانی؛ ساکن روستای عرب لاله‌گون از توابع مراوه‌تپه شهرستان کلاله، دو دانش‌آموز خلاق و بااستعدادی هستند که از وسایل دورریختنی و مواد قابل بازیافت، وسیله‌های کاربردی و قابل‌استفاده ساخته‌اند. حیان می‌گوید وقتی اولین وسیله را از ضایعات ساختم و دیدم درست کار می‌کند بسیار هیجان‌زده شدم و انگیزه‌ای پیدا کردم که به ساختن وسیله‌های دیگر مشغول شوم. این دانش‌آموز کلاس ششم از وسایل دورریختنی، لباسشویی، چراغ مطالعه، پنکه و سشوار درست کرده است و آرزو دارد روزی جزو یکی از مخترعین مفید کشورمان باشد. جاوید هم که سبزی خردکنی، قهوه‌ساز و چند وسیله دیگر درست کرده، به‌قول مادرش از بچگی آچار و پیچ‌گوشتی دستش بود و بسیار بااستعداد است و حالا تمام آرزویش این است وقتی بزرگ شد ربات بسازد. نوجوانانی که برای آینده شغلی خود تصویر روشنی دارند و مبتکر و خلاق هستند جزو سرمایه‌های این مرزوبوم محسوب می‌شوند و باتوجه‌به‌اینکه برای انتخاب شغل آینده، باید رشته تحصیل متناسب با آن انتخاب کنند، باید بستری مناسب فراهم شود. همچنین سرمایه‌گذاری درجهت پرورش هرچه بیشتر خلاقیت و تقویت مهارت این نوجوانان مبتکر که در مناطق محروم گلستان زندگی می‌کنند نیاز به پشتیبان و اسپانسر دارد. هدا و سنا محمدی دو دانش‌آموزان دیگر از روستای عرب لاله‌گون هستند که در کلاس پنجم دبستان شهید قربانی تحصیل می‌کنند. این دو‌نفر از دانش‌آموزان ممتاز و پرتلاش مدرسه هستند؛ به‌خصوص این‌که استعداد داستان‌نویسی هدا و سنا که هر دو دخترعمو هستند، در کنار ایازی که یکی دیگر از نویسندگان دانش‌آموز مدرسه است، توسط معلم کلاس کشف و توسط گروه مشق سبز پیگیری شده است. تلاش‌های انجام‌شده برای این سه دانش‌آموز موجب شده طی چند ماه گذشته هر سه‌نفر، با بهره‌گیری از خاطرات و تخیل‌های خود چند داستان کوتاه بنویسند که هرکدام در جای خود دارای ارزش‌های معنوی و آموزشی همراه با آموزه‌های دینی هستند. در کنار این آفرینش‌ها، سنا علاوه‌بر خلق داستان، از استعداد بسیار بالای خود درزمینهٔ نقاشی با آبرنگ و یا مداد رنگی هم سود برده و به‌تناسب هر داستان، نقاشی‌های متعددی را هم خلق کرده است؛ البته هیچ‌کدام از بچه‌ها برای آفرینش‌های خود استاد و یا آموزگاری نداشته‌اند و آنچه تاکنون از خود بروز داده‌اند ذاتی است و دامنه تصورات زیبا و خلاق آن‌ها را نشان می‌دهد. امروزه تأکید ما بر این‌است‌که دانش آموزان خلاق را کشف کنیم و برای آینده تربیت کنیم و این بحث در روستاها با همکاری و مشارکت معلمان، دهیاران، اولیا و خیرین امکان‌پذیر است. روستایی که بسیاری از دانش‌آموزانش به‌دلیل شرایط سخت، دست از تحصیل برمی‌دارند. آن‌هم دانش‌آموزانی که علی‌رغم معدل‌های خوب، به جهت کمبود امکانات منطقه و نداشتن توان مالی در پرداخت هزینه رفت‌وآمد و همچنین خطرات احتمالی در مسیر مدرسه شهر، از ادامه تحصیل منصرف می‌شوند. در پایان از تمام افرادی‌که در مسیر نیکوکاری و کمک‌رسانی قدم برمی‌دارند، می‌خواهم که خودشان از نزدیک، خلاقیت بچه‌های این روستا را ببینند و لذت گفتگو با بچه‌ها را درک کنند و در پرورش خلاقیت آن‌ها مشارکت داشته باشند و یادمان باشد اهداف و رؤیاهای کودکی بخشی از آینده‌ی کودکان این مرزوبوم را می‌سازند پس کمک کنیم به رؤیاهایشان برسند.