• شماره 3117 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۸ تير

1+10 فیلم اژدهامحور که باید ببینید

اساطیر آتش‌نفس در جهان سینما‌

در اکثر فرهنگ‌های سرتاسر جهان، «اژدهایان» همیشه نمادی از دنیای اساطیری و فانتزی بودند و همچنان خواهند بود. در هر فرهنگ، «اژدها» به یک شکل خاصی تجسم می‌شود؛ اما آنچه تقریباً در تمام آن‌ها مشترک است، این‌است‌که این موجودات، بسیاربزرگ و مار‌مانند هستند؛ و معمولاً به‌خاطر قدرت تخریب، نیروی زیاد و هوش بالا شناخته می‌شوند. این موجودات اساطیری بارها‌و‌بارها به‌‌اشکالِ مختلف در بازی‌ها، سریال‌ها، نمایش‌ها و فیلم‌ها مورد‌اقتباس قرار گرفتند. وقتی یک فیلم شامل یک نگهبان غول‌پیکر و پوسته‌پوسته‌ای می‌شود، ارزش سرگرمی آن، چندبرابر افزایش می‌یابد. به‌گزارش فریده صالحی (زومجی)؛ وقتی صحبت از فیلم‌های «اژدها‌محور» می‌شود، اغلب تصور می‌کنند قرار است فیلم به‌صورت اختصاصی حول محور «اژدها» بچرخد؛ درصورتی‌که لزوماً این‌طور نیست و ممکن است «اژدها» تنها بخشی از داستانِ اثر باشد. موضوع «اژدها»، تقریباً برای تمام افراد در هر سنی جذاب است؛ اگر یک اثر «اژدها‌محور» به‌اندازه‌کافی «جذاب» نیست، به‌خاطراین‌است‌که سازندگانش به‌اندازه‌کافی تلاش نکرده‌اند. متأسفانه فیلم‌های خیلی‌خوب و چشمگیری با محوریت «اژدها» ساخته نشده؛ اما باز دراین‌میان، آثاری وجود دارند که ارزش تماشاکردن را داشته باشد. دراین‌مقاله، تعدادی از «بهترین فیلم‌های اژدها‌محور تاریخ» را به شما معرفی می‌کنیم.

اولین شماره از بهترین فیلم‌های اژدهامحور تاریخ «قاتل اژدها» است که طبق گفته جورج آر. آر. مارتین (نویسنده A Song Of Ice And Fire؛ منبع اقتباس سریال Game of Thrones) بهترین اژدهای سینما را به‌تصویر کشیده. در داستان این فیلم، یک پادشاه با یک اژدها پیمانی می‌بندد؛ درصورتی‌که این اژدها، پادشاهی و امپراتوری این پادشاه را رها کند، او هم برایش یکسری افراد را قربانی می‌کند. دراین‌میان، یک جادوگر پیر و شاگردِ جوان و مشتاقش داوطلب می‌شوند تا اژدها را بکشند و قربانی بعدی در صف را که دختر خود پادشاه است، نجات دهند. این فیلم آن‌قدر جلوه‌های ویژه جذابی داشت که در مراسم اسکار نامزد شد اما نهایتاً به تنها رقیب خود یعنی Raiders of the Lost Ark (مهاجمان صندوق گمشده) باخت. در بخش بهترین موسیقی هم نامزد جایزه اسکار شده بود که در آخر این جایزه به فیلم Chariots of Fire (ارابه‌های آتش) رسید. این فیلم بااینکه در باکس‌آفیس عملکرد خوبی نداشت اما حسابی مورداستقبال منتقدان قرار گرفت.
«ارباب حلقه‌ها: دو برج» از سری فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» مورد دیگری از بهترین آثار اژدهامحور تاریخ به‌شمار می‌رود. فرودو به‌همراه یاران خود همچنان درتلاش هستند تا مأموریت را پیش ببرند و حلقه یگانه را نابود کنند. در همین حین، فرودو و سم متوجه می‌شوند که توسط گالومِ مرموز در‌حال‌تعقیب هستند. درسوی‌دیگر، آراگورن، لگولاس (الفِ کماندار) و گیملیِ کوتوله، با پادشاهیِ محاصره‌شده روهان روبه‌رو می‌شوند؛ امپراتوری‌ای که یک‌بار پادشاه بزرگ آن؛ تئودن، تحت‌سلطه و طلسم مرگبار سارومان قرار گرفته بود. این فیلم که با ۹۴‌میلیون‌دلار بودجه ساخته شده بود، توانست به درآمدی بالغ‌بر ۹۴۹‌میلیون‌دلار دست پیدا کند که موفقیتی باورنکردنی محسوب می‌شود؛ موفقیتی که آن‌را به پرفروش‌ترین فیلم ۲۰۰۲ و سومین اثر پرفروش تاریخ تبدیل کرد. اثر، مورداستقبال منتقدان هم قرار گرفت؛ کسانی‌که آن‌را نقطه‌عطفی در فیلم‌سازی و دستاوردی در ژانر فانتزی می‌دانستند.
مدت‌هاپیش در شمال جزیره برک، وایکینگ جوانی به‌نام هیکاپ، می‌خواست به مبارزه شهرش با اژدهایانی که مدام به شهرشان حمله می‌کنند، بپیوندد. بااین‌حال، پدر مغرور و رهبر دهکده او به‌نام استویک بزرگ، به پسر کوچک، دست‌وپا‌چلفتی اما مبتکرش اجازه چنین‌کاری را نمی‌دهد. بدون‌توجه به‌این‌موضوع، هیکاپ وارد نبرد می‌شود و با اختراعش یک اژدهای مرموز به‌نام خشم شب را سرنگون می‌کند؛ اما نمی‌تواند خود را راضی به کشتن آن کند. درعوض، هیکاپ و اژدهایی که او را بی‌دندان می‌نامد، رفاقتی را آغاز می‌کنند؛ ارتباطی که دنیای هردوی آن‌ها را باز می‌کند زیرا این پسر متوجه می‌شود که مردمش این موجودات را اشتباه شناخته‌اند. به‌مرورزمان، هردو بااینکه به‌روش خود پرواز را یاد می‌گیرند، متوجه می‌شوند که باید با جهل مخربی که دنیای آن‌ها را آزار می‌دهد مبارزه کنند. آنچه گفتیم قصه پویانمایی جذاب «چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم» است.
یکی‌دیگر از پویانمایی‌های ماندگار دراین‌زمینه «شهر اشباح» است: چیهیرو و والدینش در راه نقل‌مکان به شهر جدید، راه را گم کرده و به مکانی متروکه وارد می‌شوند که گذرگاه ورود به یک شهر سحرآمیز با قواعد و سختی‌هایی منحصربه‌فرد است؛ جایی‌که درواقع تمام مکان‌ها و اتفاق‌های آن استعاره‌ای زیبا در سیر‌و‌سلوک دختربچه ده‌ساله است. ماجرایی که سطحی عجیب‌تر از حضور پیچ‌درپیچ آلیس در سرزمین عجایب و جادویی گرفتارکننده‌تر از جادوگر شهر اُز دارد چراکه در شگفتی‌های آن جزئیات و تحولات پیچیده‌تری رخ می‌دهد. این اثر با القای حسی نوستالژیک در تاروپود خود از گسستگی بین اجزای قصه در شروع به یک رهایی پیوسته در پایان می‌رسد. سفر به شهر اشباح، شگفتی بی‌نظیر از همراهی با شخصیت‌هایی‌ست که با تغییرات ظاهری و رفتاری خود در یک کل واحد به تحول قهرمان داستان ابعادی دیوانه‌وار، جهت خودشناسی و کسب اراده با گذر از ایستگاه‌های مختلف قطار زندگی، می‌بخشند. این انیمه که با ۱۹.۲‌ میلیون‌دلار ساخته شده بود، به درآمدی نزدیک به ۴۰۰‌میلیون‌دلار رسید.
«هابیت: برهوت اسماگ» دنباله The Hobbit: An Unexpected Journey (هابیت: سفری غیرمنتظره) است که خود این سه‌گانه، پیش‌درآمد سه‌گانه The Lord of the Rings (ارباب حلقه‌ها) محسوب می‌شوند. این فیلم شخصیت اصلی بیلبو بگینز را دنبال می‌کند که به‌همراهی تورین اوکنشیلد و کوتوله‌های دیگرش درتلاش برای بازپس‌گیری Lonely Mountain از دست اژدها اسماگ ادامه می‌دهد. نمی‌شد درباره بهترین فیلم‌های اژدهامحور تاریخ صحبت کنیم و حرفی از «برهوت اسماگ» نزنیم؛ زیرا یکی از بهترین اژدهایان را به‌تصویر کشید و یکی از بزرگ‌ترین نقاط قوت فیلم بود. سازندگان این فیلم از هیچ‌چیزی برای اجرای هرچه‌بهتر اسماگ دریغ نکردند. بندیکت کامبربچ نه‌تنها صداپیشگی اسماگ را انجام داد بلکه موشن‌کپچر اژدها را هم انجام داده است. بی‌شک اجرای کامبربچ دراین‌فیلم شایسته ستایش و تحسین است و او توانسته اسماگ؛ هیولای محبوب دنیای تالکین را به‌بهترین‌شکل ممکن به سالن‌های سینما بیاورد.
می‌رسیم به «گودزیلا: سلطان هیولا». این فیلم اکشن و هیجان‌انگیز ادامه داستان تلاش قهرمانانه دانشمندان سازمان مخفی مونارک را روایت می‌کند که درتلاش‌اند تا راز و رمزهای هیولاهای غول‌آسا را کشف کنند و بااستفاده‌از اطلاعاتی که از آن‌ها به‌دست آورده‌اند، با تهدید آن‌ها مقابله کنند. دراین‌اثر گودزیلا تنها تهدید روی زمین نیست؛ او درحال‌مبارزه با ماترا، رادان و یک هیولای سه‌سر و خطرناک به‌نام کینگ گیدورا است. زمانی‌که این موجودات باستانی و فوق‌العاده قدرتمند و خطرناک که فکر می‌کنیم فقط متعلق به گذشته هستند، بازگردند و دوباره رشد کنند، تلاش خواهند کرد تا برتری خود را به دیگری ثابت کنند و حاکم مطلق روی زمین شوند. این‌درحالی‌ست‌که این‌موضوع می‌تواند باعث انقراض نسل بشر شود. فیلم که با بودجه‌ای ۱۷۰ تا ۲۰۰‌میلیون‌دلار ساخته شد و به درآمدی نزدیک به ۳۸۷‌میلیون‌دلار رسید، دنباله فیلم Godzilla از ۲۰۱۴ و سومین اثر از دنیای سینمایی مانسترورس است؛ ۳۵‌اُمین قسمت هم در کل مجموعه‌های گودزیلا به‌شمار می‌رود.
در «سلطنت آتش» یکی از بهترین فیلم‌های اژدهامحور تاریخ، داستان در سال ۲۰۲۰ و در انگلستان جریان دارد؛ ۲۰‌سال ‌بعد‌از‌اینکه پروژه تونل‌سازیِ زیرزمینی در لندن، ناخواسته اژدهایان را بیدار می‌کند. درحقیقت کودکی به‌نام کوین ناخواسته باعث بیداری اژدهایی ترسناک می‌شود. اژدها باعث مرگ بسیاری‌ازافراد ازجمله مادر کوین شده و طولی نمی‌کشد که سراسر دنیا تحت‌سلطه این اژدها و فرزندانش قرار می‌گیرد. سال‌ها می‌گذرد؛ کوین و تنها بازماندگان از نسل بشر که در یک قلعه قدیمی پنهان شده‌اند با یک غریبه و دارودسته‌اش روبه‌رو می‌شوند که ادعا می‌کنند شکارچی اژدها هستند. این فیلم نقدهای مختلفی از جانب منتقدان دریافت کرد؛ برخی منتقدان شخصیت‌پردازی‌ها و فیلم‌نامه اثر را ضعیف دانسته و آن‌را مورد سرزنش قرار دادند. برخی نیز به تمجید از جلوه‌های ویژه آن پرداختند. البته آن‌طورکه انتظار می‌رفت نتوانست موردتوجه مخاطبان قرار گیرد. فیلم که با بودجه ۶۰‌میلیون‌دلاری تولید شده بود، حدود ۸۲‌میلیون‌دلار در باکس‌آفیس فروش کرد.
«بزرگ‌ترین افسانه پریان که گفته نشده است!» این جمله تبلیغاتی «شرک» است. زمانی‌که غولی سبزرنگ به‌نام شرک متوجه می‌شود باتلاق او با انواع موجودات افسانه‌ای توسط لرد فارکاد پر شده، تصمیم می‌گیرد کاری کند؛ پس به‌همراه یک الاغ بسیار پرسروصدا در کنارش به‌سمت فارکاد راهی می‌شود تا او را متقاعد کند باتلاق خود را به شرک پس دهد. درعوض، یک معامله انجام می‌شود. فارکاد که می‌خواهد پادشاه شود، شرک را می‌فرستد تا شاهزاده فیونا را که منتظر عشق واقعی خود در برجی نشسته، نجات دهد؛ برجی که توسط اژدهایی آتش‌نفس محافظت می‌شود؛ اما وقتی آن‌ها با فیونا برمی‌گردند، آشکار می‌شود که نه‌تنها شرک، یک غول زشت، عاشق شاهزاده خانم دوست‌داشتنی شده است بلکه فیونا هم راز بزرگی را نیز پنهان می‌کند. اگر پویانمایی «شرک» را در میان بهترین فیلم‌های اژدهامحور تاریخ نمی‌آوردیم، ‌عجیب بود؛ زیرا یکی از بهترین تجسم‌های اژدها را به‌نمایش گذاشته است.
هری پاتر در چهارمین فیلم مجموعه خود: «هری پاتر و جام آتش» در یک مسابقه رقابتی گیر می‌کند؛ تورنمنتی که رقابت بزرگی را بین مدرسه‌های جادوگری مختلف به‌راه انداخته است؛ دراین‌میان، هری حواسش با کابوس‌هایی که مدام سراغش می‌آیند و تکرار می‌شوند، پرت می‌شود و هیچ تمرکزی ندارد. سدریک دیگوری از قهرمانان هاگوارتز است: جذاب، محبوب، ورزشکار ... با این توصیفات، چنین شخصیتی قطعاً باید شما را آزار دهد؛ اما سدریک یک پسر مهربان، باهوش و نجیب هم است. حتی هری پاتر هم که سدریک را به‌عنوان یک رقیب می‌بیند؛ نمی‌تواند از او خوشش نیاید. نه‌تنها مخاطبان خیلی‌زیادی از این فیلم استقبال کردند و در مقابل بودجه ۱۵۰‌میلیون‌دلاری، درآمدی ۹۰۰‌میلیون‌دلاری برایش رقم زدند بلکه منتقدان هم حسابی آن‌را موردتحسین قرار دادند. در میان تمام قسمت‌های این‌مجموعه، «جام آتش» دومین قسمتی بود که بیشترین نقدهای مثبت را دریافت کرد؛ نظرات مثبتی که حول محور سطح‌بالای بلوغ و پیچیدگی شخصیت‌ها، فیلم‌نامه، لحن و فضا، موضوعات مطرح‌شده و بازی بازیگران اصلی می‌چرخید.
«شانگ-چی و افسانه ده حلقه» را باید دید! شانگ چی باید با گذشته‌اش روبه‌رو شود؛ گذشته‌ای که تصور می‌کرد پشت‌سر خود رهایش کرده است. او بعد از کشیده‌شدن به درون شبکه مرموز سازمانی به‌نام ده‌حلقه، باید با تمام مسائل قدیمی خود مقابله کند. منتقدانی که نظرشان را برای فیلم ثبت کردند، تاحدزیادی آن‌را موردتحسین قرار دادند. از جمله نقاط قوت این اثر باید به طراحی خیلی‌خوب صحنه‌های اکشن، نحوه نمایش و بررسی فرهنگ آسیایی و البته بازی فوق‌العاده بازیگرانی همچون لئو و تونی لیانگ اشاره کرد. علاوه‌براین، عملکرد این فیلم در باکس‌آفیس هم خیلی‌خوب بود؛ اثری که با بودجه‌ای حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰‌میلیون‌دلار ساخته شده بود، به درآمدی بالغ‌بر ۴۳۲.۲‌میلیون‌دلار رسید. این درآمد، «شانگ چی» را به نهمین اثر پرفروش سال ۲۰۲۱ تبدیل و چندین رکورد مختلف را جابه‌جا کرد. این اثر ماجراجویانه که نامزد جایزه اسکار بهترین جلوه‌های ویژه هم شده بود، آن‌قدر موفق شد که دنباله‌ای هم از آن دردست‌ساخت است.
«داستان بی‌پایان» داستان باستین؛ پسر جوانی‌ست که زندگی دل‌خراشی دارد و در عذاب قلدرهای مدرسه است. در یکی از موقعیت‌های عذاب‌آور، او به یک کتاب‌فروشی فرار می‌کند؛ جایی‌که مالک قدیمی، یک کتاب داستان باستانی را به او معرفی می‌کند؛ اما در همین حین به او هشدار می‌دهد که این کتاب می‌تواند خطرناک باشد. مدت کمی ‌بعد از آشناشدن با این کتاب، آن‌را قرض می‌گیرد و در اتاق زیرشیروانی مدرسه شروع به خواندن آن می‌کند. او به‌واسطه این کتاب و در همان اتاق، به یک سرزمین افسانه‌ای به‌نام فانتازیا کشیده می‌شود؛ سرزمینی که به‌شدت به یک قهرمان نیاز دارد تا آنجا را از نابودی نجات دهد. این فیلم برپایه یک رمان باهمین‌نام ساخته شده است که در سال ۱۹۷۹ و با قلم میشائل انده منتشر شده بود. این فیلم تنها نصف کتاب را پوشش داده بود و نتوانست پیغام اصلی آن‌را به‌تصویر بکشد. به‌همین‌دلیل، دنباله‌ای برای آن ساخته شد که نیمه دوم را پوشش دهد. سرانجام یک قسمت سومی هم برای آن ساخته شد که یک فیلم‌نامه کاملاً اختصاصی داشت.

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه