پدرم! وصف تو بیپایان است ...
شیخ علی واشقانی
بدیهیست هر انسانی دارای سه پدر است؛ پدریکه توسط ازدواج پدر شخصیست و پدر همسر و پدر دینی پدریکه علوم معارف اسلامی به انسان میآموزد که در جملگی هر فرزند وظائفی دارد که در مکتب اسلام به آنها سفارش توجه شده است. امامسجاد(ع) در حق جایگاه پدر اظهار داشته که حق پدرت آناستکه بدانی او اصل توست و تو شاخه و فرع او، اگر نمیبود تو نیز نبودی، پس هرگاه در خود چیزی دیدی که تو را شادمان ساخت، بدان که اصل آن نعمت را از پدر داری و خدای را بر آن سپاسگو و شاکر باش و بر فرزند آناستکه از همان ابتدای زندگی و شناخت خویش احترام پدرومادر را بهطور عاطفی حفظ و عمل نموده و بهخصوص در زمان سالخوردگی درکنارآنها بود. باری خدایا از احترام پدرومادر سخنهای بسیاری گفته میشود؛ اما این توان را بر ما عطا کن که در خدمت آن بزرگواران توان خدمت یابیم چه در دنیای حیاتشان و چه در دنیای مماتشان آنها توان تربیت چندین فرزند را داشتن و حتی بعدازازدواج هم کمک و عنایت دارند و اما فرزندان باید در نگهداری پدرومادر کمک و حفظ آنها نیز باید تجدیدنظر نمایند که بسیاری در زمان رحلت اشک بر چشم دارند؛ اما در زمان بیماری و ضعف اقتصادی و بزرگسالی در حضور آنها نیز خودداری میکنند باید اذعان نمود که فرزند باتقوا کسیستکه در خدمت والدین نیز همت لازم را داشته باشد سلامت دنیا و آخرت هر فرزندی از حاصل دعا و رضایت و زحمات بیکران والدین است و همانا پدرومادری به تاریخ خواهند پیوست که دارای فرزند خلاق و نوآور در جامعه باشند که ازطریق فرزند شایسته و کارآمد میتوان پدرومادر را شناخت؛ لذا پدرومادری حیات ابدی دارند که فرزندشان امید مردم و خدمتگزار شوند. آری حضرت محمد(ص) فرمود: سرور نیکوکاران در روز قیامت کسیستکه به پدرومادر پسازمرگ آنها نیکی و احسان نماید و بر فرزند است اخلاق نیک گذشتگان را بیان دارد و از اخلاق بد آنها بپرهیزد و حال مرحوم کربلایی مهدی میرزاعبدالله واشقانی عمر خویش را در کشاورزی گذراند و در واشقان از توابع شهرستان فراهان (اراک) تشکیل خانواده داد و دارای شش فرزند دو دختر و چهار پسر از لطف خدای کریم برایش بود و همانا بهدنیا علاقهمند نبود و ساده زندگی نمود و نیز ازلحاظ دنیوی ساده بود ولی میتوان گفت بزرگترین شخصیت بود که این فضل، احداث مسجد امامرضا(ع) در پایتخت ایران که حاصل دعا و رضایت این پدر (بلکه مادر) است و مرحوم پدر نیز تلاوت قرآن بسیار داشت و در مسجد به نماز جماعت شرکت میکرد و ما را همیشه به انجام عبادت و دوستی با قرآن دعوت میکرد و مردم او را بهنیکی یاد میکنند و نسبت به خدا و معاد اعتقاد راسخی داشت و در تربیت فرزندان خود توجه لازم را ایفا داشت و کتاب مطالعه میکرد و کمگو بود و همانا خانواده خود را به حضور در مسجد و جلسات قرآن تشویق میداشت. زندگی دنیایی آن مرحوم در تاریخ ۳۱/۵/۱۴۰۳ در شهر اراک پایان یافت و در آرامستان اراک در منزل ابدی خویش قرار گرفت و در تهران دهکده المپیک مسجد امامرضا(ع) در ۲/۶/۱۴۰۳ ساعت ۱۶ الی 17:30 مجلس ترحیم آن با حضور مردم واشقان و نمازگزاران مسجد امامرضا(ع) و دوستان و آشنایان محل زیبادشت برگزار شد. ماندگاری انسان یا به نوشتن کتاب است یا مسکن (ساخت امور عامالمنفعه) که پس از رحلت هم بهنیکی یادکردن؛ بهاینمفهوم که همچنان خدمتگزار مردم است پس تا فرصت است در دقت نیکی باید سبقت گرفت و بهتعبیر امامعلی(ع) که فرمود کاری بکنید که بماند و مردم از آن بهره گیرند انشاءالله؛ و همانا از حسین واشقانی قاری قرآن و مداح اهلبیت(ع) و سخنران مجلس ترحیم فرزند آن مرحوم شیخ علی واشقانی و خادم و گرداننده مجلس حسین واشقانی و همکاران محترم و نیز از مدیرمسئول و اصحاب روزنامه سایه (دکتر بهبهانی) و مدیرمسئول خبرگزاری خبرنما (دکتر پویا وکیلی) و آقای ناصر قدیری (مدیرمسئول روزنامه راه مردم) و از نمازگزاران مسجد امامرضا(ع) و عموم مردم شریف و هموطنان گرامی که اظهار محبت نموده و تسلیت گفته و در مسجد ترحیم پدر گرامی شرف حضور یافتند و ازطریق پیام و ارتباط تلفنی ابراز داشتند کمال تقدیر و تشکر دارم. از خداوند رحمان صحت و سلامتی جملگی را خواهان و خواستارم. روحش شاد یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.