اهمیت پرداختن به چالشهای صنعت گردشگری در استان مازندران؛
گردشگری برای مازندران؛ قاتق نان یا قاتل جان؟!
عباسعلی کوشکی
استان مازندران در جلگهای قرار گرفته که از سمت شمال به دریای خزر و از جنوب به رشتهکوههای باشکوه البرز محصور است. این سرزمین دیرپا در همآغوشی با عناصر زندگیبخش طبیعی، از اقلیمی منحصربهفرد و طبیعتی ویژه برخوردار شد؛ بهگونهایکه وجود دومیلیونهکتار عرصه جنگلی و مرتعی، ۵۵۰کیلومتر خط طولی کوهستانی با مرتفعترین قلل خاورمیانه، 230هزارهکتار اراضی شالیزاری، رودخانهها و آبشارها و چشمهسارها و باغها و حدود ۴۹۰کیلومتر نوار ساحلی ماسهای بسیارزیبا آنرا به منطقهای سرسبز و خرم تبدیل نموده با دنیایی از آدابورسوم کهن و تماشایی و فهرستی بلند از غذاهای محلی و مردمانی خونگرم و مهربان که البته تاریخ پرباری نیز داشته و بههمیندلیل حدود ۱۰۰۰ جاذبه طبیعی و تاریخی و مذهبی دارد و از دیرباز یک استان گردشگری شناخته شده است اما شاید عجیب بهنظر برسد اگر بگوییم این مزیت سرزمینی و زیرساخت طبیعی بهجایآنکه زمینهساز توسعه و پیشرفت مازندران شود متأسفانه به یک عامل پسرفت تبدیل شد. بهعبارتی اینفرصت استثنایی بهدلیل سوءمدیریت در بسیاری موارد و مواقع بهشکل تهدید درآمد. امروزه صنعت گردشگری بهعنوان سومین صنعت پولساز دنیا در خیلی از کشورها (حتی کشورهایی با ظرفیتهای محدود) البته با مدیریت عالمانه و سرمایهگذاری مناسب به مهمترین منبع درآمد تبدیل شد و حتی کشورهای همسایه ایران درحالی گامهای بلند دراینعرصه برداشتهاند که شاید بتوان گفت نیمی از استعداد مازندران را در صنعت گردشگری نداشتند؛ اما گردشگری در استان مازندران علیرغم وجود ظرفیتها و پتانسیلهای فراوان هنوز نتوانسته آنچنانکه شایسته است رشد و توسعه یافته و در عرصه تولید بهعنوان مولد عمل کند. ایندرحالیستکه استان ما علاوهبر ظرفیتهای اکوتوریسم و جاذبههای فراوان، از هر چهار امکان حملونقل زمینی، ریلی، هوایی و دریایی و بسترهای مناسب فرهنگی و اجتماعی برخوردار است. شاید نخستین ضربهای که مازندران بهواسطه استعدادهایش دریافت نمود، تصویب قانون ممنوعیت سرمایهگذاری صنعتی در مازندران بهدلیل یدککشیدن عنوان قطب گردشگری و کشاورزی کشور بود درصورتیکه یکی از ارکان توسعه کشاورزی و گردشگری، توسعه همزمان صنایع وابسته است؛ بنابراین مازندران درحالی از سرمایهگذاری صنعتی (در دورهای که نرخ ارز 70ریال بود) محروم شد که شوربختانه درزمینه گردشگری و کشاورزی نیز هیچ رشد قابلاعتنایی را طی این سالهای طولانی تجربه نکرد. اگرچه سالها برای لغو ممنوعیت سرمایهگذاری صنعتی در استان پیگیری بهعمل آمد اما القای این قانون زمانی اتفاق افتاد که دیگر همه فرصتها از کف رفته بود و اساساً امکان سرمایهگذاری با ارز سربهفلکسائیده وجود نداشت. تقریباً در همه زمینههایی که میتوانند مددرسان توسعه گردشگری باشند، محرومیت مازندران تأملبرانگیز است. در بحث اکوتوریسم برای گردشگرپذیرکردن انبوه جاذبههای طبیعی، سرمایهگذاری چشمگیر و هدفمندی صورت نگرفت و بسیاری از این جاذبهها ازجمله سواحل استان با همان ظرفیتهای طبیعی خودپذیرای گردشگران و مسافران هستند. بدیهیست کمبود امکانات خدماتی، رفاهی، تفریحی و اقامتی در مراکز گردشگری موجب تنزل عایدی استان ازاینظرفیتها میشود. گردشگری تاریخی مازندران نیز چنگی به دل نمیزند چراکه آثار و بناهای تاریخی استان در غربت و مهجوریت دردانگیزی بسر میبرند. در حفظ این آثار، ایجاد امکانات و خدمات جنبی و حتی ایجاد راه دسترسی به آنها، آشکارا کوتاهی میشود و لذا خیلی از این بناها خصوصاً خانههای قدیمی در بافت کهن شهرهای استان درحالاحتضار بسر میبرند. در بحث گردشگری مناطق آزاد هم مازندران راه طولانی درپیش دارد چون استان ما برای برخورداری از منطقه آزاد تجاری بهرغم دارابودن زمینه و استعداد و استحقاق، خیلیدیر موردعنایت دولتها قرار گرفت! از کتاب قطور محرومیتهای مازندران ازجمله در فصل گردشگری لای هر برگی را که میگشاییم، اثری و نشانی از سوءمدیریت و ناکارآمدی مدیران دیده میشود. کشورهای دیگر اگر در صنعت گردشگری به پیشرفت مطلوبی رسیدند این موفقیت را مرهون و مدیون برنامهریزی دقیق و منظم و مدیریت روزآمد هستند. مازندران صدهاسال است که میزبان مسافر از اقصینقاط جهان است. از اثرگذاری اینمنطقه بر جاده ابریشم تا خوشنشینیهای شاهان توران و ایران، مازندران گردشگری را پیش از پیدایش بسیاری از پایتختهای گردشگرپذیر جهان آغاز کرده است. در یک چنین منطقهای با این پیشینه غنی و استعدادهای شگرف وقتی گردشگری هنوز از مسافرپذیری محض فاصله نگرفته بدانمعناستکه کُمیت مدیریت لنگ میزند. وقتی مازندران با این ویژگیهای کمنظیر، هنوز گذرگاه مسافران و گردشگران است و نه اقامتگاه؛ بدانمعناستکه برای توسعه صنعت گردشگری کار درخوری صورت نگرفته و مدیرانی را بر اینعرصه مهم گماردند که احیاناً الفبای مدیریت را نمیدانند درحالیکه ظرفیت مازندران چیزی فراتر از مرزهای جغرافیاییست و بهتنهایی میتواند بهعنوان قطب گردشگری منطقهای بهوسعت خاورمیانه تبدیل شود. از دولت آقای دکتر پزشکیان انتظار میرود گوشه چشمی به مازندران داشته باشد. بدون هرگونه مجامله و تعارف باید گفت یک استاندار توانمند و مجرب و دلسوز میتواند ظرفیتها خصوصاً مزیتهای استان را بهگونهای موردتوجه قرار دهد که رافع محرومیتهایش گردد.