در مقایسه با کشورهای آسیا باهوش هستیم یا نه؟
بی«هوشی» در جدال هوشمندی
وقتی صحبت از موفقیت میشود، ناخودآگاه افرادی به ذهن میآیند که از نظر ذهنی و با قدرت تفکر خود میتوانند بهراحتی ما را در مسائل مرتبط با هوش و استعداد پشت سر بگذارند؛ اما تحقیقات اخیر در دانشگاه استانفورد نشان میدهد که بهتر است نگاهمان را به این باور قدیمی عوض کنیم. براساس مقالهای منتشرشده در سایت فوربز در ژانویهی سال جاری با عنوان «چرا دیدگاه شما مهمتر از هوشتان است؟» آمده که روانشناسی بهنام کارول دیویک از دانشگاه استانفورد تحقیقات گستردهای را در زمینهی تاثیر نگرش افراد به مسائل بر سطح عملکردشان انجام داده و به این نتیجه رسید که دیدگاه آدمها در رسیدن به موفقیت، مهمتر از آیکیو یا همان بهرهی هوشیست. دیویک در تحقیقات خود دریافت که نگرش افراد در یکی از این دو دستهبندی قرار میگیرد: تفکر بستهشده و تفکر در حال رشد. در گروه اول، شما فردی هستید که فکر میکنید همینی هستید که هستید و دیگر فرصت و جا برای تغییر ندارید. در این حالت، در مواجهشدن با چالشهای مختلف دچار مشکل خواهید شد چون با تکیه به تواناییهای همیشگی خود بهسرعت احساس ناتوانی خواهید کرد و تسلیم میشوید. در حالت دوم، شما باور دارید که میتوانید با تلاشکردن بهتر شوید. بنابراین، حتی اگر فردی با بهرهی هوشی پایینتری باشید، میتوانید از پس حل مسئله بربیایید و این یعنی در مسیر موفقیت قرارگرفتن برای برای شما محتملتر از دستهی اول است؛ زیرا مستعد و متمایل به یادگیری هستید و «رشدکردن» یکی از ویژگیهای شماست. با چنین دیدگاهی میتوان بهتر و دقیقتر در مورد علل توسعه یا عقبماندگی کشورها و جوامع صحبت کرد و نظر داد؛ گرچه هنوز هم دیدگاه عمومی این است که بهرهی هوشی نقشی موثر در پیشرفت افراد یک جامعه دارد. البته نمیتوان تاثیر این مهم را در ابعاد فردی و اجتماعی و حتی کلانتر همچون توسعهیافتگی یک کشور نادیده گرفت؛ اما این تنها یک امتیاز از هزاران «باید» قدمگذاشتن در مسیر رشد است. سطح هوش ایرانیها همیشه محل نزاع بودهاست و درحالیکه گاهی عنوان میشود ایرانیها به نسبت سایر کشورها یا در مقام مقایسه نسبت به خیلی از آنها باهوشترند و هرجا که نشانی از موفقیت بینالمللی باشد، نام ایرانیجماعت هم حضوری درخشان دارد، واقعیت این است که ما به نسبت بسیاری کشورهای آسیایی در سطوح خوبی قرار نداریم. برای مثال تنها در زمینهی حل مسائل ریاضی و علوم بر اساس آنچه در گزارش سال 2015 بیرنساینسایدر آمدهاست نام ایران در رتبهی 51 از میان 76 کشور این فهرست قرار دارد کهجایگاه بالایی نیست. طبق مقالهای که در سایت جامع سلامتی Healthline آمدهاست، اولینبار روانشناسی بهنام آلفرد باینت بود که تست هوش را در سال 1900 ابداع کرد؛ اما تست آیکیو بهمعنای آنچه در دنیای مدرن شناختهشد، ماحصل تلاشهای شخصی بهنام هنری هربرت گودارد در آمریکاست. این روانشناس که سال 1899 از دانشگاه معتبر کلارک فارغالتحصیل شده، تست هوش باینت را از فرانسه به زبان انگلیسی ترجمه کرد و با بهروزرسانی آن، دست به تحقیقاتی در مدارس و در میان دانشآموزان زد. از آنسال به بعد، تست هوش و اندازاهگیری بهرهی هوشی به یک پارامتر در جداسازی افراد توانمند و ناتوان از نظر ذهنی بدل شد و در این مسیر باورهایی شکل گرفت که وجود آیکیوی بالا میتواند منجر به موفقیت آدمها و متاثر از آنها جامعه شود؛ اما تحقیقات تکمیلی در سالهای اخیر این نظریه را رد کرد. طبق آنچه مرکز iq-research بهعنوان منبع تحقیقاتی در زمینهی بهرهی هوشی بینالملل ارائه دادهاست متوسط بهرهی هوشی ایرانیان 84 است ودر جدول کشورهایی با بیشترین میزان بهرهی هوشی در ردهی بیستوسوم قرار داریم. بر اساس آمار این مرکز ایران در این مقام با کشورهایی چون افغانستان، کلمبیا، اردن، مراکش، نیجریه، پاکستان و پاراگوئه تقریبا همسطح است. این درحالیست که هنگکنگ با عدد 108 در رتبهی نخست کشورهای با بهرهی هوشی بالا خودنمایی می کند و بعد از آن نام کشورهایی چون سنگاپور؛ کره جنوبی، ژاپن، چین و تایوان قرار دارد. در واقع در قیاس با کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه در آسیا فاصلهی قابل توجهی بین ما و آنها وجود دارد. مسئلهای که نیازمند مطالعه، بررسی و تغییر نگرش بر بسترهای بهبود آن است. اگرچه امروزه نقش هوش هیجانی یا به تعبیر درستتر «هوش عاطفی» در مسیر موفقیت تعیینکنندهتر و حیاتیتر است؛ اما نمیتوان بهرهی هوشی را بهدست فراموشی سپرد و از تاثیر آن غافل ماند.