مسیر ویرانگر دیپلماسی ترکها
شرارت جنگ؛ آنکارا قبل از موصل و حلب
«توماس؛ وقتی مردی قسم میخورد وجدانش را در دستانش میگیرید، مانند آب! و اگر دستانش را باز کند امیدی نیست که وجدانش را دوباره بهدست آورد. بعضیها این کار را میکنند!». (مردی برای تمام فصول)
اگر آن روز با عربستان سعودی بهدلیل گروگانگیری سیاست خارجی ایالات متحده برخورد میشد، امروز آنکارا در رفتاری مشابه به خود جرات نمیداد امنیت اروپا از یک سو، تهدید و تحقیر کاخ سفید از سوی دیگر و ثبات و آرامش در خاورمیانه را از سوی سوم، اینگونه به بازی بگیرد. سیاستهای منطقهیی و بینالمللی کاخ سفید طی سالهای اخیر آن قدر بیمار و نحیف شده بود که علیالقاعده باید در مقابل ویروس زیکای سیاسی اعراب قرنطینه میشد. اما چشمپوشی در مقابل رفتارهای مخاطرهآمیز اعراب محافظه کار، امروزبه قیمت ایجاد و توزیع شرارتهای این دست متحدان طلبکار در منطقه تمام شده و هیچکس هم نمیداند در مقابل آنها چه باید کرد که از درون آن به مدلی برای مقابله با ترکها دست یافت. روزی پرنس سعود فیصل وزیر خارجه وقت عربستان با جت شخصی خود به فرودگاه وین میرود به این امید که مذاکرات اتمی قدرتهای جهانی با ایران بر سر برنامه اتمی این کشور را به شکست بکشاند. امروز عادل جبیر جانشین او ایالات متحده را بهدلیل تصویب لایحه اجرای عدالت در مورد قربانیان 11 سپتامبر موسوم به جستا (JASTA) در کنگره، تحقیرآمیز به تنبیه و خروج داراییهای کشورش از ایالات متحده تهدید میکند. با این حال سیاست خارجی کاخ سفید همچنان در حال پسرفت و انفعال و اعراب محافظهکار نیز همچنان به حمایتهای خود از تروریسم آنگونه که در ایمیلهای لو رفته از خانم کلینتون افشا شد ادامه داده و منطقه را ناامن میکنند. سیاست چشمپوشی در برابر اقدامات ترکیه، بی برو برگرد نتیجهیی مشابه و شاید هم بدتر برای ثبات منطقه به دنبال خواهد داشت. اردوغان ناامید از پذیرش ترکیه در اتحادیه اروپا، تحقیر شده به خاطر عدم پذیرش درخواست لغو سفر شهروندان ترک به اروپا (که فکر میکرد حداقل این درخواست او پذیرفته خواهد شد)، به بن رسیدن سیاست حساب شده هدایت مهاجران جنگی به اروپا برای تحت فشار گذاشتن پایتختهای غربی، به بن رسیدن سیاستهای کشورش در سوریه، عدم توفیق در پیشبرد اهدافش در عراق، تحقیر شدن توسط مصریها و ازهمه بدتر گسترش ناامنیهای اجتماعی، امنیتی و تروریسم و بیثباتی سیاسی در سراسر کشور، جهت حملات سیاسی و نظامیخود را اینبار به سمت عراق منحرف کرده است. با این تفاوت که دخالت آشکار در عراق به مثابه یک بحران عمیق و ریشهدار، برخلاف دیگر کشورهای خاورمیانه که ترکیه دخالت در آنها را حق خود میداند میتواند به بهای گزافی برای کل بلوک خاورمیانه عربی، غرب آسیا و خلیجفارس تمام شود. بیشک ابعاد چنین سیاست مخاطرهآمیزی تنها به آنچه هماکنون در جنگ موصل میگذرد محدود نمیشود. نحوه برخورد و ادبیات سیاسی بهکار گرفته شده توسط آقای اردوغان و نیز همراهیهایی که علیالظاهر از سوی بارزانیها در کردستان عراق با او میشود، نشان میدهد حتی در صورت تصرف شهر توسط ارتش عراق و خاموش شدن آتش توپخانهها (که با معیارهای امنیتی و نظامی فکر نمیکنم این اتفاق فعلا رخ دهد) ترکها باز هم درصدد گسترش نفوذ سیاسی و پهنه امنیتی ویرانگر خود بر منطقه خواهند بود. به همین دلیل پایان جنگ موضعی موصل مطلقا به معنای پایان نبردها در مناطق شمالی عراق نیست. ترکها این نکته را بیهیچ وجه پنهان نمیکنند، آنگاه که اردوغان میگوید»موصل به لحاظ تاریخی متعلق به ترکیه است». این سخن به خوبی درکی واضحتر از علل تعلل ترکها در سال 2014 در برابر ما قرار میدهد، هنگامیکه موصل با کوتاهی شرمآور و عجیب ارتش عراق به دست داعش افتاد. آن زمان تحلیلگران نظامی استدلال میکردند حجم عظیم جابجایی نیرو و تجهیزات شبه نظامیان داعش نمیتوانسته از چشم ارتش ترکیه و نیروهای شبه نظامی دولت اقلیم کردستان مخفی مانده باشد. اینکه دلیل این اغماض چه بوده؟ اگر آن زمان این استدلال که ترکها در صدد ایجاد فضای کار انجام شده و در نهایت بازپسگیری مناطق اشغالی از داعش به قیمت انضمام شمال عراق به ترکیه و تسلط بر چاههای نفت آن هستند چندان پذیرفته نشد، امروز مواضع آنها نشان میدهد تئوری آن روز آنکارا اکنون جنبه عملی به خود گرفته است. یالدریم بن علی نخستوزیر ترکیه گفته با همکاری دولت اقلیم کردستان هواپیماهای جنگی ترکیه بهزودی وارد جنگ موصل خواهند شد. اگر آنچه او گفته واقعا رخ دهد، بیشک ابعاد جنگ موصل رویکردی امنیتی و پیچیدهتری به خود خواهد گرفت. این نگرانی بیشتر از آن جهت است که دولت ترکیه پس از ملاقات اشتون کارتر با حیدر العبادی بر سر نحوه اداره جنگ، ایالات متحده را به دلیل تناقض در موضعگیری تلویحا محکوم و عملا گفته راه خود را از واشنگتن جدا خواهد کرد. از چگونگی توافق ترکیه با دولت اقلیم (اگر صحت داشته باشد) گزارشی منتشر نشده. اما چه درست و چه غلط؛ ترکیه مترصد است عراق را به نقطه اوج جبران سیاستهای شکستخورده 4 سال اخیر خود تبدیل و همه را در برابر کار انجام شده قرار دهد. چگونه و با چه استدلال یکطرفهیی به این نتیجه رسیده؟ روشن نیست. اما ادامه اقدامات آنها ولو به نتیجه دلخواه نرسد، قطعا به بیثباتی دولت عراق و بر باد رفتن همه دستاوردهایی منجر خواهد شد که واشنگتن ادعا میکند برای عراق به ارمغان آورده. البته این تنها گوشهیی از ماجرا بدون در نظر گرفتن واکنشهایی ست که ممکن است سایر قدرتهای منطقهیی مانند ایران و یا روسیه از خود نشان دهند./متین مسلم/ خبرآنلاین