داستان اشغال جزیره نفرین شده
در مارس ۱۹۶۴، یک گروه کوچک از مردم اصیل و بومی آمریکایی در جزیرهی الکاتراس یک ساختمان و یک انبار بنا کرده و محل زندان مخوف آلکاتراس را به اشغال خود درآوردند؛ این جزیره که زمانی محل حبس خطرناکترین جنایتکاران سراسر امریکا بود پس از آنکه گزارشات مختلفی از شکنجه و عذاب زندانیان آن در رسانهها منتشر شد به دستور رابرت کندی برادر رئیسجمهور امریکا تعطیل شد اما این پایان ماجراهای این خاک نفرین شده نبود. به گزارش مجله تاریخ فرادید، در آن سالها مالک قدیمی این جزیره به موجب پیمانی با دولت فدرال این جزیره را به دولت امریکا تقدیم کرد اما بومیان منطقه ساعتی قبل از اینکه این جزیره به ادارهی دولت فدرال آمریکا شروع به جشن و پایکوبی کردند. اشغال این جزیره شاید آنقدر مهم و خبرساز نبود اما مشکل زمانی سر باز کرد که دولت فدرال تصمیم گرفت مردم بومی که عمدتا سرخپوستان آمریکایی بودند را از ناحیههایی که تحت حمایت و زیرمجموعهای از املاک دولت فدرال بود، خارج کند. این کار به دنبال اهداف آمریکاییها برای جایگزین کردن شهروندان خودشان بهجای ساکنین بومی در امریکا انجام شد. همچنین دولت فدرال مردم بومی منطقه را به ترک کردن زندگی قبیلهای تشویق میکرد. این جزیره یکی از جزایری بود که در مالکیت اسپانیاییها بود و در مورد آن در سنفرانسیسکو تصمیمگیری میشد، یکی از ایدههایی که برای این جزیره گرفته شد واگذاری آن به مردم بومی، برای ایجاد دفتر امور بومی امریکا بود. بعدها بازماندگان همین دفتر تصمیم به اشغال دوبارهی این جزیره از دست مارشال ایالاتمتحده و تصرف آن شدند. در ۶ نوامبر ۱۹۶۹، دهها تن از افراد قبیلههای بومی آمریکایی ساکن جزیره، در اسکله ۳۹ جمع شدند و بیانیهای را برای آزادی دوبارهی این جزیره با عنوان خرید زمینها درازای پرداخت ۲۴دلار، خواندند. سپس آنها بهصورت سمبلیک یک کشتی تفریحی را در نزدیکی جزیره اشغال کردند. بسیاری از ساکنان کشتی خودشان را به آب زدند تا از کشتی فرار کنند، یکی از آنها فقط توانست از این تصمیم احمقانه جان سالم به در ببرد و باقی کسانی که خودشان را به آبزده بودند، یا توسط جزر و مد کشته شدند یا دوباره توسط بومیها از آبگرفته شدند. این فقط نشانهای از آغاز یک اشغال بزرگتر بود. زمانیکه ۸۰ نفر از بومیان نصف شب خودشان را به داخل جزیره رساندند. اشغال جزیره شکل رسمیتری به خودش گرفت. تاریخ دقیق اشغال ۲۰ نوامبر ۱۹۶۹ است. اشغال این جزیره توسط، افرادی از همه قبیلههای سرخپوستی و بومی آمریکایی انجام شد که خودشان را نمایندهای از ۲۰ قبیله آمریکایی و بومی میدانستند. یکی از تأثیرگذارترین افراد این جمع کسی به اسم ریچارد آواکس بود. او شخصیتی بهشدت کاریزماتیک، خوشزبان و دارای روحیهی بالای رهبری در یک گروه بود. ریچارد توانسته بود تمامی بومیها و اهالی اصلی آمریکایی که همان سرخپوستها بودند را با یکدیگر برای تصرف جزیره متحد کند. او همچنین دهها تن از دانشجویان دانشگاه UCLA را با خودش متحد ساخته بود. زمانیکه بومیان این جزیره ساختمانها و مکانهای اداری این جزیره را ساخته بودند و دفتر امور بومی آمریکا بناگذاری شده بود، این دفتر سعی کرده بود که بومیان بیشتری را از اراضی خودشان خارج کند تا بتواند زمینها و اراضی بیشتری را از چنگ بومیان آمریکایی خارج و آن را به اداره دولت فدرال و مردم آمریکایی جدید بسپارد. در جریان اشغال جزیره، این دفتر نیز توسط بومیان اشغال شد. اشغالگران بومی به دولت فدرال پیشنهاد مذاکره و طلب خواستههایشان را داد. آنها با انتشار فهرستی از خواستههای خودشان، از دولت فدرال درخواست کردند که باهم بر سر میز مذاکره بنشینند و این خواستهها را به دست آورند. در ابتدا دولت فدرال در مقابل بومیان و اشغالگران موضع تدافعی شدیدی به خود گرفت و به دور جزیره گارد دریایی ایجاد کرد تا مانع از رسیدن محمولهها و امکانات زندگی به جزیره شود. در گام بعدی دولت با خوشبینی تمام، منتظر ماند تا در اثر این فشارها، اشغالگران دست از تصرف اراضی و جزیره بردارند و آنجا را ترک کنند. به تصور آنها این اشغال با فشارهایی که بر روی اشغالگران وجود داشت نمیتوانست مدت زیادی دوام داشته باشد.