ترامپ و شعارهایش
دونالد ترامپ، منتخب مردم آمریکا در زمان رقابتهای انتخاباتی، مواضع چالشی و بعضا ساختارشکنانهای را از خود نشان داد. بهايندليل که او بهخوبي مشاهده ميکرد رقيبش، هيلاري کلينتون، حافظ وضع موجود است؛ بنابراين ترامپ بايد خود را بهعنوان مصلح و برهمزننده وضع موجود به مردم نشان ميداد و اين امر به دليل نارضايتيهاي مردم آمريکا ميتوانست موفقيتآميز باشد. درنتیجه در واقعيت امر و پس از انتخابات، ميتوان گفت، بسياري از مواضع پيشين ترامپ فقط مربوط به مقطع رقابتهاي انتخاباتي بوده است و درحالحاضر بايد براساس مقتضيات سياست خارجي آمريکا و مقدورات و محذورات موجود عمل کند. بدون شک، بسياري از مواضع و سياستهايي که ترامپ در زمان رقابتهاي انتخاباتي اتخاذ کرده است، در دوره رياستجمهورياش تعديل خواهد شد که برجام نيز يکي از اين مسائل است؛ بنابراين نبايد رويکرد ترامپ درباره برجام را براساس شعارهاي ارائهشده از سوي او در زمان انتخابات سنجيد و ارزيابي کرد. هرچند، سياست خارجي ايران بههيچوجه تابع سياست خارجي آمريکا نبوده و نيست و ترامپ در قضيه برجام بهشدت عليه هيلاري کلينتون و دولت باراک اوباما شعار داد و بهايندليل که کلينتون و اوباما از برجام بهعنوان يکي از دستاوردهاي اصلي سياست خارجي خود نام ميبردند، بهعنوان شخصي عملگرا تلاش کرد به اين نقطه قوت دموکراتها بتازد. افراد عملگرا هميشه نقاط قوت رقبا را هدف قرار ميدهند و ترامپ نيز همين رويه را در دستور کار خود قرار داد، بهويژه اينکه مخالفتهاي زيادي از سوی مردم آمريکا با سياست خارجي دموکراتها صورت گرفته بود. بههرحال، باوجوداينکه دونالد ترامپ در زمان تبليغات انتخاباتي، مرتب به برجام حمله ميکرد و آن را خلاف منافع ملي ايالاتمتحده ميدانست که بايد پاره شود اما او پس از انتخابشدن، ديگر صحبتي دراينباره انجام نداده و فقط طي يک مورد، سياست خارجي اوباما در قبال ايران را موجب قدرتمندشدن جمهورياسلامي ايران دانسته بود. بايد اين نکته را مورد تأکيد قرار داد که همانگونه که احمدينژاد نتوانست به قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد بياعتنا باشد و آن را پاره کند، ترامپ نيز نميتواند اين توافق مهم را خنثي کرده و بهزعم خود، آن را پاره کند. برجام، آثار خود را گذاشته است و به دلايلي سهگانه، ترامپ نميتواند نسبت به اين توافق بينالمللي بياعتنا باشد؛ نخست اينکه دنياي غيرغربي بهعنوان نمونه گروه بريکس، اکنون از توان بالايي در سياست بينالملل برخوردار هستند و از قضا مناسبات و روابط خوبي نيز با ايران دارند. دليل دوم را بايد در اتحاديه اروپا دانست که اين کشورها عاديسازي روابط با ايران را مورد موافقت قرار داده و به مواضع يکجانبهگرايانه او بهشدت حمله کردهاند. مورد سوم را بايد در خود کشور آمريکا جستوجو کرد؛ هرچند، ترامپ و کنگرهاي که جمهوريخواهان با قدرت، فاتح آن شدهاند به مخالفت با برجام خواهند پرداخت اما به نظر ميرسد درعينحال که سختگيريهاي بيشتري را نسبت به ايران بهعمل خواهند آورد اما اين توافق را حفظ کنند و تنها استثنا اين است که مجموعه کشورهايي که با انتخاب ترامپ و رويکردهاي زمان انتخابات او مشکل دارند، به توافق برسند و دشمني تازهاي را عليه جمهوري اسلامي ايران آغاز کنند. /حشمتالله فلاحتپیشه/ خبرآنلاین