پروندهای برای نمایش «کاشیهای سرد»
نیمــه تاریـــک مـــاه
سهیلا انصاری/
شیرین اژدری، علی امیرخلیلی، مهدی بازدار، احمد باقری، علی پیله ور، پرستو رضایی و حامد صحت، بازیگران نمایش «کاشیهای سرد» بهنویسندگی امید نمازی شیرازی و کاوه پاکدامن هستند که توسط مهدی بازدار و امید نمازی شیرازی بهروی صحنه رفته و تا جمعه ۲۴ آذرماه ۱۳۹۶ بهمدت یکساعت هرشب راس ساعت 20 در تماشاخانه پرویز پرستویی، میزبان علاقهمندان است. گفتوگو با بازیگران آنرا میخوانیم.
امید نمازی شیرازی؛ دانشجوی دوره کارشناسی نمایش، میگوید که از سال ۹۲ بازی در نمایشهای حرفهای را شروع کردم و کارگردانی را از سال ۹۴ با کار «چیستا» در سالن منشور هنر. وی در ادامه گفت: «سال ۹۵، کارگردانی نمایش بهدادمان برسید را در سالن دا و امسال نیز نمايش کاشیهای سرد را بهکارگردانی مشترک با مهدی بازدار بهروی صحنه آوردم». وی ادامه داد: «نمایشنامه كاشیهای سرد را با همكاری کاوه پاکدامن نوشتهام و دغدغه خودمان بود که به نمایشنامه تبدیلش کرديم». نمازی شيرازی افزود: «یکیازمهمترین خصایص اخلاقی هنرمند باید روابط عمومی بالا با مردم و کار خلاقش باشد تا مردم کار او را بهتماشا بنشینند». اين كارگردان جوان درادامه گفت: «وجود زیرگروه تئاتر در رسانههای دیجیتال در دنیای امروز، بسیارموثر است؛ زیرا بیشتر وقت مردم امروز در دنیای مجازی میگذرد». وی افزود: «نقد، از هرنظر سازنده است. نقد باعث میشود تا نقاط ضعف خود را کشف کنیم؛ ولی متاسفانه درحال حاضر، همه در برابر نقد، جبهه میگیرند». نمازی شيرازی گفت: «ارگانهای دولتی خیلی میتوانند در تئاتردیدن مردم سهم داشته باشند. همچنین، اگر بودجه به جوانان هم اختصاص بدهند، شاید اتفاقات خوبی در تئاتر بیفتد. من، امیدوارم که تئاتر در فرهنگ ما نهادینه شود و این، زمانی اتفاق میافتد که دغدغه مردم، تئاتر باشد؛ ایناتفاق نخواهد افتاد؛ مگر با آموزش از دوران کودکی». وی درپایان گفت: «کاشیهای سرد، تجربه مشترک تجاوز به خیلیازانسانهاست؛ افرادیكه بااينمعضل روبهرو شده و مجبور به سکوت هستند. هیچکسهم اطلاعی از اتفاقات زندگی آنها ندارد و فقط از درون، خودشان را نابود میکنند».
علی پیلهور؛ بازیگر «كاشیهای سرد»، دانشجوی کارشناسی کارگردانی از دانشکده صدا و سیما، از سال 89 اولین فعالیت تئاتر خود را با نمایش «رسول ترک» با نقشی کوتاه استارت زد. پیلهور بابیان اینكه از سال 92 وارد دانشکده شده است، افزود: «تا پایان سال 96 کارشناسی کارگردانی را بهپایان میرسانم». وی در نمایشهای «رسول ترک»، «آخدا»، «اعتراف»، «سهروز باران»، «برزیلیا»، «بلیط تئاتر 1»،«بلیط تئاتر 2»، «رویای بستهشده»، «توقف کوتاه»، «هیچ»، «رقص کاغذپارهها» و «رزمایش شاید عاشقانه» بهعنوان بازیگر به ایفای نقش پرداخته است. وی همچنین در نمایش «چراغ آخر»، «کمدی سیاه» و «غرب مغموم» بهعنوان كارگردان فعالیت كرده است. پیلهور گفت: «در نمایش كاشیهای سرد به ایفای نقش پژمان پرداختهام؛ کاراکتریکه کمترکسی را میبینیم که در سینما یا تئاتر در سرتاسر دنیا، آننقش را بازی کند». وی ادامه میدهد: «برای ارتباط باایننقش، خودت باید باور داشته باشی شیزوفرنی هستی؛ تا دیگران بتوانند آنرا قبول کنند که این، مهمترین رمز موفقیت یك بازیگر است». وی بابیان اینكه یكسالی میشود برای رسیدن به کاراکتر پژمان تمرین کرده است، افزود: «با مطالعات و تحقیقاتیکه انجام دادم و اتودهاییکه سر تمرینها زدم و ازطرفی راهنماییهای کارگردان عزیز و دوستداشتنی؛ امید نمازی شیرازی، توانستم بهخوبی با نقش ارتباط برقرار كنم». پیلهور درادامه گفت: «حتی از روانشناسان دعوت کردیم درطول تمرینات حضور داشته باشند و درمورد ویژگیهای افراد شیزوفرنی توضیح دهند که خوشبختانه با نکات بسیار جالب و مثبت مواجه شدیم و توانستیم با گذشت زمان و تمرینات موثر، سربلند و پیروز باشیم که جای شکرش باقیست». وی افزود: «کاشیهای سرد، نمایشیستکه از دید مخاطب، پس زده نمیشود. ایننمایش باتوجهبه ساختارهای درامنویسی و میزانسن و حتی طراحی نور و صحنه، بهشدت نو و با سبک جدیدی ارائه میشود و این، برای جوانان خوب تئاتر کشورمان، ازنظر اجرا و برای مخاطب خاص، واقعا یك ویژگی مثبت است». بازیگر نقش پژمان ادامه داد: «ما، در نمایش، یكسری فلاشبک و فلاشفوروارد داریم که تماشاچی با آنها روبهرو خواهد شد. درطول نمایش و با دیدن صحنههای سورئال و رئالیکه درقالب متن رخ میدهد، بهجرئت میتوان گفت که چندساعت بعدازنمایش در فکر فرو خواهد رفت؛ خصوصا طراحی نور كه منجر میشود مخاطب با صحنه رئال و سورئال مواجه شود. کاشیهای سرد، باتوجهبه پژوهش و تحقیقات بهعملآمده توسط نویسندگان توانسته به سوژههای روز جامعه بپردازد که امروزه با یکسری ازاینمشکلات و ناامنیها مواجه هستیم؛ نویسنده توانسته آنرا بنویسد و بهاجرا برساند. برادرکشی (هابیل و قابیل)، تجاوز بر سر قدرت و پول، خریدن آدمها توسط پول که انگارنهانگار اتفاق خاصی درآنوضعیت و در جامعه افتاده؛ سه نکته اصلیست که میتوان به موضوع نمایش اشاره کرد که خوشبختانه، ازلحاظ بازی، میزانسن، نور، گریم، صحنه و نحوه کارگردانی، قطعا تماشاچی عام و خاص ما از تماشای كاشیهای سرد لذت خواهد برد». پیلهور درادامه گفت: «هیچ مشکلی با گروه نداشتم و همیشه سعی کردم خودم را با شرایط وقف دهم. از كارگردان كاشیهای سرد هم تشکر میکنم که من را بهعنوان یکیاز بازیگران ایننمایش انتخاب كرد». وی درپایان گفت: «متاسفانه امروزه در تئاتر ما به جوانانیکه سرشار از استعداد و انرژی هستند، بها داده نمیشود و یكتعداد از مسئولینی که خودشان را تئاتری میدانند و در صحنه تئاتر، خاک خوردند و از صفر شروع و جایگاه خودشان را پیدا کردند، از شاگردان و هنرجوهای خود استفاده نمیکنند و تئاتر را با سینما اشتباه گرفتهاند؛ از کسانی استفاده میکنند كه حتی از جلوی در سالن تئاتر رد نشدهاند. امروزه متاسفانه فقط بهفکر فروش گیشه هستند. من درخواستم این است که سالنهای دولتی نظیر تئاتر شهر، ایرانشهر، مولوی، محراب و... را دراختیار جوانهای بااستعداد قرار دهند تا جوانان، توانمندی خودشان را نشان دهند؛ بلکه فرصتی شود که ازمیان آنها، بازیگران درخشان و درجهیک معرفی شوند. متاسفانه امروزه همهچیز با پارتیبازی و رزومه شکل میگیرد. زمانی تئاتر و سینما قویتر خواهد شد که به جوانهای هنرمند بها داده شود تا کسی سرخورده نشود. حرف اول و آخر من، توجه و دقت بیشتر به جوانهاست؛ فرقی نمیکند دانشجوی تئاتر باشد یا نباشد؛ مهم، اهمیتدادن است و اینامر با بودجه و دراختیارگذاشتن بهترین سالنهای دولتیست که قطعا باعث شكوفایی استعدادها خواهد شد».
حامد صحت؛ دارای مدرک تحصیلی کارشناسی فیلمنامهنویسی، از سال ۸۴ فعالیت در عرصه تئاتر را شروع كرده است. وی، باحضور در آموزشگاه بازیگری «فردین»، زیر نظر سهراب سلیمی، مسعود دلخواه، رضا خاکی و هرمز هدایت، دوره بازیگری را گذرانده است. صحت، به فعالیتهایی که در عرصه بازیگری داشته اشاره كرد و گفت که بازی در تئاترهای دانشگاهی ازجمله «باغ آلبالو» (مهران جلیلوند)، «پنچری» (سید هانی حسینی)، «یرما» (صبرا آهی)، «ناتان و تبیلت» و... را در رزومه هنری خود دارد. وی درباره نقشی كه ایفا میكند و نحوه ارتباط با نقش، گفت: «من نقش یك آدم بیکله را بازی میکنم؛ آدمیکه جامعه اسمهای زیادی روی او میگذارد؛ اراذل، اوباش و هرچیزیکه نشاندهنده یكسری رفتار هنجارشکنانه در اجتماع است». صحت گفت: «من، بازیگر حسی هستم؛ اول سراغ جنس شخصیت میروم؛ طبقه اجتماعی و جزئیات رفتاری و... بعد، با اضافهکردن چاشنی تکنیک، شخصیتم را رفتهرفته پرداخت میکنم و شکل میدهم». این بازیگر جوان، به مشكلات عرصه تئاتر اشاره كرد و گفت: «تئاتر مملکت ما مثل یك آدم روبهموت است که از بد حادثه، درگیر یکیدوتا مرض هم نیست. پکیجی کامل از انواع و اقسام امراض در تئاتر هست که بازکردنش، هم سری میخواهد که حال دردکردن داشته باشد و هم اینکه باید گفت بازکردنش دراینمقال، نمیگنجد». صحت درادامه گفت: «باتوجهبه نقش مهمی که تئاتر میتواند در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اوقات فراغت و... داشته باشد، بهنظرم، تئاتر یعنی روشنگری در جامعه ما. متاسفانه تعصب، تبعات ریزودرشت زیادی بهبار آورده که هرروز در مجلات حوادث، خوراک مفصلی ازآن طبخ میشود؛ از خیانتهای منجربهقتل تا اسیدپاشیهای کور و... داستان تجاوز هم که جای خود را دارد. تبعات روانی آن تا ابد با قربانی همراه است و مثل جلبک به فرد میچسبد و روحوروانش را رها نخواهد کرد. باید شجاع باشیم و از طرح مباحث اینچنینی که در جامعه ما جزو خطوط قرمز حساب میشود، نهراسیم؛ هرچندکه در بخش نظارتی و انتخاب و مجوز، جوری رفتار میشود که معنیاش این است که آقا اینچیزهاییکه داری عنوان میكنی، دراینمملکت وجود ندارد و سیاهنمایی کردی و اینحرفها!» وی، به مهمترین مشکلاتی که درمسیر اجرا با آن مواجه بود، اشاره كرد و گفت: «عدم ثبات محل تمرین، عدم وجود سالن استاندارد و كمبود خیلیچیزها که انرژی گروه را میگیرد و بار استرسزای زیادی را با خودش بههمراه دارد. ما هنوزهم درگیر مسائل ابتدایی هستیم؛ مبحث بهشدت کلیشهای و تکراری عدم وجود زیرساختها. امیدوارم بالاخره یکروز شاهد این باشم که حال تئاتر خوب شده است؛ فرض محال، محال نیست».
زینت اژدری با نام مستعار «شیرین»؛ دانشجوی کارشناسی روابط عمومی، حدود هفتسالپیش اولینبار با ایفای نقش مادر وهب در تئاتر «قرعه عشق» بهعنوان بازیگر، فعالیت خود را آغاز كرد. وی، چند فعالیت تلویزیونی بهکارگردانی کنعانی و چندین فیلم کوتاه و کارهای دانشجویی را در رزومه هنری خود دارد. اژدری، بابیان اینكه همکاری لازم برای ساخت تئاتر مخصوصا اثرهای ارزشمند نمیشود، گفت: «گروههای تئاتری زیادی وجود دارند که اکثرا برای وقتگذرانی و بعضیاز آدمهای سودجو برای پرکردن جیبشان اینگروهها را راه انداختند و کلا تئاتر جدی گرفته نمیشود و جایگاه واقعی خودش ران دارد». وی، بابیان اینكه تئاتر «كاشیهای سرد»، پیامهای زیادی درخودش دارد، گفت: «اگر مخاطب بادقت به تماشای ایننمایش بنشیند، میتوان گفت که نمایشی بسیار سودمند است و راهنمای خوبی برای خانوادههاییکه در جامعه امروز ما برای چیزهای بیارزش باارزشترین سرمایههای زندگیشان را ازدست میدهند، خواهد بود». اژدری گفت: «نبودن شرایط مناسب برای تمرین و اینکه شاید برای من و البته فکر میکنم برای اکثر بازیگران این بوده که بهخاطر گذراندن امورات خود نمیتوانند کاملا تمرکز داشته باشند و اگر ازآنها حمایت شود و پشتوانه داشته باشند، خیلیبهتر از پس نقش و وظیفه خود برمیآیند. امیدوارم همه، تئاتر را جدی بگیرند؛ چون آدمهای ارزشمندی دراینحیطه هستند».
احمد باقری؛ فوق لیسانس برنامهریزی شهری و فارغالتحصیل بازیگری از کارگاه بازیگری امین تارخ، متولد 1373 تهران است. وی، بازی در سریال «پریا» بهکارگردانی حسین سهیلیزاده و بازی در فیلم کوتاه «حالا میتونیم بمونیم» بهکارگردانی آرش باقیپور را در رزومه هنری خود دارد. باقری، بابیان اینكه در نمایش «كاشیهای سرد» نقش حامد (ارازل) را ایفا میكند، گفت: «حامد، در سطح اجتماعی و فرهنگی پائینی از جامعه قرار دارد و هیچچیزی برای او جز پولدرآوردن برای خرج زندگیاش مهم نیست؛ تاجاییکه برای اینهدف حاضر است دست به هرکاری بزند». وی ادامه داد: «برای رسیدن به نقش حامد، به مناطق پائینشهر رفتم؛ در وهله اول، استایل بدنی و رفتاری اشخاصیکه نزدیکبه شخصیت حامد بودند را درآوردم و فصول مشترک درونی اینشخصیتها را باتوجهبه عادات رفتاریشان انجام دادم که این، کمک زیادی برای رسیدن به نقش حامد کرد». بازیگر نقش حامد افزود: «بهعقیده من، کاشیهای سرد، نگاه درستی به معضلات روز اجتماع ما دارد. در جامعه ما، امروزه معضلات زیادی وجود دارد. یکیاز مهمترین آنها تجاوز است که منشاء بزرگ بسیاریاز مشکلات و ناهنجاریهاست. همچین شخصیتپردازیهای نویسنده، بسیار جذاب است. بهعقیده من، شخصیتهای ایننمایش، قربانی ماندن و بیروننیامدن از نقاط تاریکی از گذشته خود میشوند؛ با نقاط دراماتیک زندگیشان کنار نمیآیند و بیشازحد درگیر اینرخدادها میشوند». وی به مشكلات عرصه تئاتر اشاره كرد و گفت: «به عقیده من، بزرگترین مشکل برای بیشتر کارگردانهای جوان، عدم وجود سرمایه و اعتماد تهیهکنندگان به کارگردانان جوان است». باقری، وجود سرمایه لازم را یکیاز مولفههای مهم برای بستن کار خوب دانست و افزود: «اینامر، دست کارگردان را باز میگذارد و خروجی موفقتری خواهد داد. بهعقیده من، ارشاد با دادن بودجه لازم بهاینکارگردانها میتواند بخشیازاینمشکلات را برطرف کند».
سید علی امیرخلیلی؛ متولد شهریور 1368 دانشجوی مقطع کارشناسی بازیگری شروع فعالیتهای حرفهای خود را در عرصه تئاتر سال 91 اعلام كرد و افزود: «فعالیتش با ورود به دانشگاه شدت بیشتری پیدا کرد و در همان ترمهای ابتدایی اکثر جشنوارههای معتبر را تجربه کرد». وی افزود: «در دورههای پایانی جشنوارههای شمسه و تئاتر شهر تا دور انتهایی جشنواره بینالمللی دانشجویی، جشنواره مونولوگ، شهر و... حضور داشتم». امیرخلیلی به نقش پدرام كه در «كاشیهای سرد» ایفا میكند اشاره كرد و افزود: «بعضی از نقشها بهشدت بازیگر را درگیر خودشان میکنند؛ چون دارای زیرلایههای زیادی هستند. پدرام هم یکیاز همینشخصیتهاست که بهشدت من را درگیر خودش کرده و بهدلیل اینکه من آخرین بازیگری بودم که به گروه اضافه شدم، سختی و فشار دوچندانی برای همه گروه بود و امیدوارم که از پس اعتماد كارگردان برای ایفای ایننقش بر بیایم». وی درادامه گفت: «تئاتر در همهجای دنیا عامل ساخت فرهنگ و آگاهسازی جامعه است و جایگاهی بالاتر از سینما دارد. هنرمندان اینعرصه، افراد درجهیک جامعه بهحساب میآیند؛ چون باید شبانهروز تلاش کنند و حمایت دولت را نیز دارند. حال، با جامعه خودمان مقایسه کنیم که حتی شغل هم بهحساب نمیآید و هرکسی میتواند وارد شود؛ با هر سطح دانش اینگونه است که میلیونها بازیگر و صاحب سبک در کشور داریم و فرهنگسازی دراینزمینه صورت نگرفته است». امیر خلیلی گفت: «تئاترکارکردن سخت است؛ نه ساخت اثر بهتنهایی؛ بلکه مشکلات بعدازساخت که تبدیل به عادت شده است. خوشبختانه دراین گروه نمایشی، همیشه مشکلات با همدلی حل شده است و من، چون دیر به گروه ملحق شدم، باید تلاش بیشتری كنم».
پرستو رضایی؛ دانشجوی سال آخر تئاتر با گرایش بازیگریست و فعالیتش را بهصورت جدی و حرفهای از سال ٩١ آغاز كرده است. او از سال ٩١ تا ٩٢ چند نمایشنامهخوانی و دو نمایش عروسكی با كارگردانی ساعی و مقدم را در كارنامه هنری خود دارد. وی میگوید: «سال 93، در كلاس استاد فرهاد تجویدی شركت كردم و افتخار شاگردی ایشان را داشتم؛ نمایش من را همانسال با ایشان كار كردم». رضایی ادامه داد: «جشنواره فجر سال 93، تماشاخانه ایرانشهر سالن استاد ناظرزاده كرمانی با نمایش من بهكارگردانی فرهاد تجویدی، در بخش بینالملل شركت كردم و سال 94 چند اپیزود برای شبكه ٢ و چند فیلم كوتاه و سال ٩٥ نیز دو نمایشنامهخوانی با امید نمازی و آرمان زندگی و یك فیلم كوتاه کار کردم. نمایش صعود مقاومتپذیر آقای م.ر حساس را با غلامحسین دولتآبادی و آراز بارسقیان نیز در كارنامه هنری خود دارم». رضایی به نقش «شادی» در «كاشیهای سرد» اشاره كرد و گفت: «شادی؛ دختریست شاید شبیه همه دخترهایی كه بهواسطه شرایط ناخواستهای كه برایش پیش آمده، درگیر مسائلی دردناك و پیچیده میشود. متن، راهنمای خوبی برای درك فضا بود و من بهعنوان یك زن كه در جامعهای زندگی میكنم كه سرشار از خشونت، قضاوت و نابرابری جنسیتیست، با تمام شادیهای سرزمینم همراه شدم؛ شاید صدای فریادی باشم. من، با تمام وجودم غم شادیها را درك و برای روزهای طولانی، با شادی زندگی كردم؛ با شادی راه رفتم و حرف زدم و گریه كردم و خندیدم. هر دختری میتواند یك شادی باشد محكوم به سكوت و من، فریاد اینسكوت شدم؛ با ایفای نقش در كاشیهای سرد». وی ادامه داد: «درونمایه ایننمایش، آسیبهای اجتماعیست. كاشیهای سرد میتواند مخاطب را با خودش و جامعهاش روبهرو كند و مهمترین هدف تئاتر، بهاعتقاد من، دعوت به تفكر است. ایننمایش میتواند مخاطب را با واقعیتهایی روبهرو كند كه شاید كمتر بهآن پرداخته شده و نگاه تازهای به مخاطبش میدهد. میشود گفت که ایننمایش، حرفی برای گفتن دارد و از مسائل جامعهاش صحبت میكند؛ چیزی جدا ازاینجامعه و مردم نیست». این بازیگر جوان افزود: «راه زیادی طی و آزمونوخطا كردیم و فكر و ماحصل تمام اینروزها كاشیهای سردی شد كه امروز بهآن رسیدیم. مشكلات در عرصه تئاتر، بسیارزیاد است؛ از پلاتوهای غیراستاندارد با مبالغ بالا تا بیتعهدی و بیمسئولیتی برخیهمكاران و نبود بودجه و بسیاریدیگر. امیدوارم که درآینده، شاید روزهای بهتری برای تئاتر اینمملكت باشیم». وی، درپایان گفت: «اول مسیر هستیم و میدانم که راهی بسیارسخت و طولانی؛ اما مقدس در پیش روست. امیدوارم شاهد روزهای بهتری در تئاتر باشیم و حرفی برای گفتن به مخاطب داشته باشیم. تئاتر، آموزگار اندیشه است و عشق؛ كاش كمی با مهربانی بیشتر با آن مواجه شویم»