• شماره 1546 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۲۷ مرداد

برای آقای بازیگر سینمای ایران

عزت‌الله؛ آکتور سینما

مصطفی رفعت/ آنچه بین اولین حضور تا دومین حضور سینمایی بر عزت‌الله انتظامی گذشت، بی‌شک مهم‌ترین اتفاق در شکل‌گیری جریان هدفمند او در عرصه بازیگری بود. درآن‌فاصله او تعداد قابلِ‌توجهی تله‌تئاتر را کارگردانی کرد که در تعدادی از آنها بازی نیز داشت. وقتی می‌گوییم فاصله بین فیلم اول و دوم، نه یکی‌دوسال؛ بلکه منظورمان، دودهه اختلاف است! 20سال برای گذر از بازی مقابل دوربین پرویز خطیبی در «واریته بهاری» (که اولین حضور سینمایی ناصر ملک‌مطیعی نیز بود) تا حضوری مؤثر و تحسین‌برانگیز در «گاو» داریوش مهرجویی که در جشنواره‌های معتبر ونیز، کن، برلین، مسکو، لندن، لس‌آنجلس و... به‌نمایش درآمد و با استقبال بسیار منتقدان روبه‌رو شد؛ البته که بخشی‌از امتیاز مثبت فیلم، ریشه در بازی متفاوت عزت‌الله انتظامی داشت.

«گاو» محصول نگاه موج نو در سینمای اواخر دهه 40 ایران بود که همراه با آثاری همچون «قیصر» و «آرامش در حضور دیگران» مقابل جریان موسوم به فیلم‌فارسی ایستاد تا نگرشی تازه در فیلم‌سازی ایجاد شود؛ هرچند نمی‌توان آنها ‌را بانی این حرکت دانست؛ کمااینکه رگه‌های ظهور این اتفاق در اوایل دهه 40 و با ساخته‌هایی از فرخ غفاری، هژیر داریوش و ابراهیم گلستان دیده شده بود. آنچه «گاو» را متمایز می‌ساخت، متن غنی ادبی‌اش بود. درواقع، این فیلم براساسِ چهارمین داستان از مجموعه داستان‌های پیوسته «عزاداران بیل» نوشته غلامحسین ساعدی ساخته شد که وجوه نمادینش باعث می‌شد تا نگاه روشنفکری آن‌روزگار، اندیشه‌‌ای مستتر را در شخصیت‌ها، دیالوگ‌ها، صحنه‌ها و حتی بازی‌های فیلم جست‌وجو کند. داریوش مهرجویی که در فیلم‌های دیگری نیز با عزت‌الله انتظامی همکاری خود را ادامه داد؛ درباره حضور وی دراین‌فیلم گفته است: «او عمیقاً در نقش خودش فرو رفته بود و به‌نظر‌م یکی‌از بهترین اجراهای سینمایی‎اش بود. یادم هست که دو‌،سه‌روزی به عوامل زمان دادیم تا به تهران بیایند و استراحت کنند ولی عزت نیامد و آنجا ماند‌؛ حتی یادم می‌آید در‌آن‌دوره برای تمرکز بیشتر روی نقشش، گاهی اوقات در طویله روستا زندگی می‌کرد». خود انتظامی هم در یادداشتی براین‌فیلم نوشته بود: «مهرجویی برایم مثل معلم کلاس اول بود!» این کلاس درس البته به‌سرعت به آزمونی دیگر رسید: «آقای هالو» که البته اینجا علی نصیریان، نقش محوری کار را عهده‌دارد بود. بااین‌همه، ویژگی یک حضور متفاوت برای انتظامی در همین حضور مکمل نیز رخ نمود و او در دو نقش مقابل دوربین قرار گرفت؛ «محمدی‌پور» بنگاه‌دار و «فتح‌الله‌خان» کافه‌دار که در هردو درخشان حاضر شد. 
ناصر تقواییِ آن‌روزها جوان که او هم به جمع سینماگران موج نو پیوسته بود؛ اولین تقلای خود را با «صادق‌کرده» به‌نمایش گذاشت که در آن انتظامی نقش «سرگروهبان ولی‌خان»؛ پدرزن سعید راد (شخصیت محوری داستان) را بازی می‌کرد. سومین همکاری او با مهرجویی در «پستچی» رقم خورد که البته بازهم ایفای شخصیت محوری کار با علی نصیریان بود. «ستارخان» در 1351 شروع همکاری او با علی حاتمی بود. او نقش حیدرخان عمواوغلی؛ انقلابی ایرانی و از فعالان مؤثر جنبش مشروطه ایران که از رهبران حزب کمونیست ایران بود را بازی کرد. از نقش‌های متفاوتی که انتظامی درآن‌روزها بازی کرد، پدر مریض‌احوال «بی‌تا» در فیلمی به‌همین‌نام بود که تنها اثر بلند هژیر داریوش به‌شمار می‌رود. نیمه دهه 50 و سال‌های آخر این دهه برای انتظامی با فیلم‌هایی همچون «ملکوت» و «دایره مینا» همراه بود که اولی را خسرو هریتاش برپایه کتابی از خودش باهمین‌عنوان ساخت و دومی را مهرجویی دوباره براساسِ داستان کوتاه «آشغال‌دونی» از غلامحسین ساعدی مقابل دوربین برد. پروسه گرفتن پروانه نمایش «دایره مینا» سه‌سال طول کشید اما حضورهای موفقی در جشنواره‌های جهانی داشت. در این اولین فیلم رنگی مهرجویی، عزت‌الله انتظامی، شخصیتی‌ به‌نامِ «سامری» را بازی می‌کرد؛ یک دلال مرموز که خون مستمندان و معتادان را ارزان می‌خرید و به بیمارستان‌ها می‌فروخت! 
با ورود به سال‌های پس‌ازانقلاب، جریان فیلم‌سازی دچار تغییراتی شد و تعدادی از بازیگران و کارگردان‌ها از ادامه راه بازماندند که انتظامی و مهرجویی بین‌شان نبودند. آنها در همکاری مشترک دیگری، «مدرسه‌ای که می‌رفتیم» را عرضه کردند که فیلم اثرگذاری نبود. اولین همکاری انتظامی و علی حاتمی بعدازانقلاب در فیلم «حاجی واشنگتن» شکل گرفت که همان‌زمان توقیف شد و تا سال 1377 (دوسال بعداز فوت حاتمی) اجازه اکران عمومی نیافت. فیلم، داستان زندگی غم‌انگیز حسینقلی خان صدرالسلطنه؛ اولین سفیر ایران در آمریکا را روایت می‌کند. عزت‌الله انتظامی در گفت‌وگویی با فریدون جیرانی هنگام نمایش تلویزیونی فیلم؛ به اقامت طولانی‌مدت عوامل در ایتالیا (نزدیک پنج‌ماه) اشاره می‌کند و اینکه فیلم با مشکلات مالی فراوان همراه شده بود؛ طوری‌که حاتمی فیلمنامه هر سکانس را شب قبلش می‌نوشت و از زیر در بسته اتاق انتظامی در هتل، به او می‌رساند! فصل قربانی‌کردن گوسفند در‌این‌اثر یکی‌از تأثیرگذارترین سکانس‌های سینمای ایران و از برجسته‌ترین نقاط کارنامه بازیگری انتظامی‌ست؛ چنان‌که جمله «آئین چراغ، خاموشی نیست» از تک‌گویی او در‌این‌صحنه، بر سنگ قبر حاتمی نیز حک شد. قدم بعدی او با حاتمی در «کمال‌الملک» برداشته شد؛ یک روایت تاریخی دیگر از زندگی محمد غفاری معروف به کمال‌الملک (نقاش ایرانی) که از مشهورترین و پرنفوذترین شخصیت‌های تاریخ هنر معاصر ایران به‌شمار می‌آید. انتظامی بعدها در مصاحبه‌ای گفت: «شادترین عیدی که در زندگی‌ام گذراندم، مربوط به کمال‌الملک است؛ در‌آن‌فیلم کنار سفره هفت‌سین نشستم، عیدی دادم و خندیدم. در تمام دوران زندگی‌ام روزهای خوبی در نوروز نداشتم و معمولاً در خانه با همسرم تنها بوده و کتاب می‌خوانم؛ اما اوایل دهه 60 که کمال‌الملک را کار و نقش ناصر‌الدین‌شاه را بازی می‌کردم، نوروز بسیارباشکوهی بود». 
این هنرمند در نیمه دهه 60 دو فیلم ماندگار را بازی کرد؛ «شیر سنگی» و «اجاره‌نشین‌ها» که دومی نشان داد او چقدر می‌تواند با نمک سربزنگاهی‌اش و اداکردن منحصربه‌فرد دیالوگ‌ها به بار کمدی یک سکانس اضافه کند. در این اثر نمادین که بستری طنز و شیرین دارد؛ او به شخصیت «عباس‌آقا سوپرگوشت» فیلم، جان بخشید؛ نماینده قشری از جامعه که دارد به تخریب آن می‌پردازد و خود نیز در بطن خطر این تخریب قرار دارد. او در سال 1367 «در مسیر تندباد» را با مسعود جعفری جوزانی کار کرد که پیش‌تر باهم «شیر سنگی» را به سرانجام رسانده بودند. «کشتی آنجلیکا» و «گراند سینما» آثار خوش‌ساختی بودند و او برای ارائه نقش «موسيو روسی‌‌خان» در «گراند سینما» برنده سیمرغ جشنواره فیلم فجر نیز شد.
آنچه پایان دهه 60 را برای او به‌یادماندنی کرد، حضورش در «هامون» بود؛ دوباره مهرجویی و دوباره یک نقش اثرگذار مکمل که باعث شد یادمان بیاید، همه‌چیز در نقش اول خلاصه نخواهد شد. «محسن دبیری» (وکیل حمید هامون) نماینده طبقه دلال است که لباس حمایت از طبقه پائین‌تر را به‌تن دارد ولی عملاً در‌راستایِ بهبود و مساعدت به طبقه بالاتر گام برمی‌دارد؛ کاتالیزوری برای پاره‌شدن پیوند عشق که انتظامی به‌خوبی آن‌را بازی می‌کند. کسی‌که در تمام فیلم تلاش می‌کند هامون را به طلاق همسرش راضی کند اما یک پای دلالتش می‌لنگد. سکانسی در فیلم هست که دبیری به خانه خالی از اثاثیه هامون می‌رود و با او که پوشیده در حوله سفید حمام و شیشه نوشابه‌ای دردست، سکانسی درخشان و به‌یاد‌ماندنی خلق می‌کند. برخی می‌گویند که حجم بالایی از‌این‌سکانس، حاصل بازی بداهه، هماهنگ و بی‌نظیر انتظامی و شکیبایی‌ست. ترکیب موفق انتظامی، مهرجویی، شکیبایی و فرهی در فیلم «بانو» هم تکرار شد؛ اما به موفقیتی نرسید. 
امیر جلال‌الدین که در گذشته پاورقی‌نویس مطبوعات بود؛ حاضر نیست خود را با شیوه جدید نوشتاری آنها تطبیق دهد. اصرارهای همسرش و نویسنده‌ای جوان که پیش‌تر شاگردش بوده نیز راه به جایی نمی‌برد و او دست از نوشتن برای مطبوعات می‌کشد. تکیه‌گاه آنها در‌این‌زمان تنها پس‌اندازشان است که آن نیز پس‌از‌مدتی به انتها می‌رسد و سر‌و‌کله سمسار محله و همسایه بساز‌و‌بفروش‌شان که چشم به تصاحب خانه بزرگ و اشیای قدیمی آنها دارند، پیدا می‌شود. درخواست‌های فرزندان خارج‌نشین جلال از پدر پیرشان که هنوز وبال گردنش هستند نیز بر مشکلات آنها بیشتر می‌افزاید... مهدی صباغ‌زاده برای «خانه خلوت» سراغ این بازیگر رفت و او را کنار نیکو خردمند و فاطمه گودرزی قرار داد؛ نتیجه این همکاری جوایزی بود که در دهمین دوره جشنواره فیلم فجر، نصیب کار شد و انتظامی هم با لوح تقدیر بهترین بازیگر نقش اول مرد، از این رویداد سینمایی به خانه رفت. 
او که در «کمال‌الملک» نقش ناصرالدین‌شاه را بازی کرده بود، دوباره در «ناصرالدین‌شاه آکتور سینما» و این‌بار برای محسن مخملباف این شخصیت را تکرار می‌کند که به‌خاطرش موردِ‌تقدیر برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر قرار می‌گیرد. سال 1372، بهروز افخمی او را در «روز فرشته» به‌خدمت می‌گیرد و «نیت‌الله‌خان» خلق می‌شود؛ فردی ثروتمند و در‌عینِ‌حال خسیس که برای رسیدگی به پرونده یکی‌از همکارانش به‌نامِ فرزین به دادگاه می‌رود. او در جریان مشاجره با فرزین و پرتاب‌شدن کیفش بر روی مجسمه ساختمان، به بالای آن می‌رود که ناگهان سقوط می‌کند و پس‌از جدا‌شدن روح از بدنش، با پری آشنا می‌شود. پری وی را در جریان مرگ موقتش و نداشتن وقت کافی برای جبران گذشته قرار می‌دهد. نیت‌الله با دیدن نگرانی فرزین در‌قبالِ حادثه به‌وجود‌آمده و مشاهده دعوای بازماندگان بر سر میراثش؛ تصمیم به جبران گذشته می‌گیرد... انتظامی برای بازی درخشان در‌‌این‌فیلم، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از دوره 12 جشنواره فیلم فجر شد.
بازی تحسین‌شده دیگر این هنرمند بزرگ را باید در فیلم «روسری آبی» رخشان بنی‌اعتماد به‌خاطر آورد. او نقش «رسول رحمانی» را داشت؛ مالک یک مزرعه گوجه‌فرنگی که چند‌سال‌پیش همسرش را از‌دست داده و حالا عاشق «نوبر کردانی» شده؛ زنی‌که سرپرستی خانواده‌اش را به‌عهده دارد و ناچار در مزرعه او کار می‌کند. انتظامی به‌زیبایی بروز و ظهور عشق پیری را به‌نمایش گذاشت و احترام مخاطب را برای ارائه چنین تصویری، برانگیخت. «خانه‌ای روی آب» و «گاوخونی»، از بازی‌های مهم او در ابتدای دهه 80 بودند و در «ستاره می‌شود» به‌‌نویسندگی و کارگردانی فریدون جیرانی بازهم درخشید و به‌خاطرش بسیار تحسین شد. در‌آن‌فیلم، او «رفیع گلکار» بود؛ بازیگر قدیمی تئاتر که دوران پیری را با دختر جوانش «پونه» زندگی می‌کند که رؤیای ستاره‌شدن در سینما را دارد. «راه آبی ابریشم» (1389) آخرین حضور وی در سینما بود. انتظامی بعدازانقلاب دفعاتی معدود در قاب تلویزیون ظاهر شد که از جمله آنها باید به سریال‌های «هزاردستان»، «زندگی» و «محاکمه» اشاره کرد. 
این هنرمند که به «آقای بازیگر» سینمای ایران معروف است؛ ۳۱ خردادماه ۱۳۰۳ در محله سنگلج تهران متولد شد. پس‌از گذراندن دوره تحصیلات مقدماتی، وارد هنرستان صنعتی تهران شد و در رشته برق به تحصیل پرداخت. از 14سالگی تئاتر را با پیش‌پرده‌خوانی در تماشاخانه‌های لاله‌زار آغاز کرد. پس‌از یک‌سال به تماشاخانه‌های هنر و تهران رفت؛ هم‌زمان در سال 1320 نخستین نمایش حرفه‌ای خود را با‌عنوانِ «التیماتوم» نوشته پرویز خطیبی و به‌کارگردانیِ اصغر تفکری در تئاتر پارس لاله‌زار اجرا کرد و تا سال 1326 توانست در بیش‌از 10 نمایش بازی کند. او در سال 1326 وارد عرصه هنر شد و با اندک دست‌مایه‌های هنر نمایش و تئاتر به آلمان سفر کرد و در شهر هانوفر آلمان وارد یک مدرسه شبانه آموزش سینما و تئاتر شد. انتظامی پس‌از گذراندن دوره‌های آموزشی تئاتر، به ایران بازگشت و به کار دوبله فیلم، اجرای نمایش و حضور در تلویزیون روی آورد. او در سال 1348 تصمیم به کسب تجربه آکادمیک گرفت و توانست بدون کنکور وارد دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته تئاتر شود. پس‌از فراغت از تحصیلات دانشگاهی، حدود سال‌های 1353،1352 به تدریس رشته تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا و دانشگاه الزهرا(س) کنونی پرداخت. در سال 1348 این داریوش مهرجویی کارگردان «گاو» بود که استعداد انتظامی را کشف کرد. این هنرمند ارزشمند، در ۲۶ مردادماه ۱۳۹۷ در بیمارستان باهنر تهران و در سن ۹۴‌سالگی درگذشت.

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه