سخن مدیرمسئول
کنوانسیون رژیمی دریـــای مــازندران
بالاخره ما نفهمیدیم دریای مازندران را چه بنامیم؛ بعضیها دریای خزر میخوانند که بهیقین چنین نیست؛ چراکه بیشترین طول این دریا در مازندران است، اما حتی مقامات رسمی کشوری هم آنرا خزر میخوانند. عدهای آنرا دریا میگویند ولی روسها و کشورهای ساحلی آن، دریاچه میگویند. قبلاز انقلاب و پیشتر از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، این دریا را متعلق به ایران به میزان 50درصد و شوروی بهمیزان 50درصد میدانستند. هرچه هست، برای این دریا حتی در کنوانسیون رژیمی گذشته و حال که شش صاحب دارد، حد و حدود آن و بهرهبرداری از معادن نفت و گاز آن مشخص نیست و چنیناست سرنوشت این دریای خروشان که ایران، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان از وجود آن لذت میبرند؛ دریایی که نهمیلیونتریلیون گاز دارد که اینمیزان، یکسوم کل ذخیره گاز ایران است و همچنین پنجمیلیاردبشکه نفت دارد و آنهم حدود یکسوم ذخایر نفتی ایران است. در این دریاچه، بهترین ماهیها و گرانترین خاویار جهان پرورش داده میشود، سواحل زیبای آن در ایران آنرا بهترین تفرجگاه کرده است، نه در زمان رفسنجانی و نه در ایام ریاستجمهوری احمدینژاد، قراردادی موردِقبول بین این کشورها بسته نشد. امسال نیز در دولت تدبیر و امید یک توافق جامع و رادع منعقد نشد. آنچه مسلم است، کشورهای مجاور این دریا سالهاست بهرهبرداری را از آنرا آغاز کردهاند، قزاقستان دو لوله نفت و گاز به ترکیه و دریای سیاه کشیده است و ازاینراه گاز به اروپا صادر میکند، دیگر کشورها نیز منافع سرشاری از این دریا دارند. چگونه است دریایی که هنوز در آن خط مبداء در کنوانسیون مشخص نشده، کنوانسیون رژیمی آن به تصویب رسیده؟ و متأسفانه این دریا را بحر بسته نامیدهاند تا ازاینراه بتوانند از سهم ایران بکاهند. ازسویِدیگر، کنوانسیون رژیمی این دریا بهرهبرداری از آنرا مجاز دانسته ولی چرا و بهچهعلت وزارت نفت ما هیچ اقدامی نمیکند؟ شاید اگر وزارت نفت ما دراینمورد کوتاهی نمیکرد، اوضاع اقتصادی کشور ما با وجود تحریمهای تحمیلی آمریکا بسیار بهتر از وضعیت کنونی بود و باز شاید، منتقدان دولت روحانی که بدی اوضاع اقتصادی را ناشیاز بیتدبیری وزرای اقتصادی میدانند و خواستار خانهتکانی وزرای اقتصادی بودند، تعویض زنگنه را نیز خواستار شدهاند ولی بازهم دولت، نهتنها اقدامی نمیکند؛ بلکه سکوت ممتد اعضای دولت و شخص روحانی سؤالبرانگیز است. اگر بپذیریم که بسیاری از رکود موجود بهخاطر رفتار آمریکا و همپالگیهایش؛ بهویژه درمورد تحریم است که وضعیت موجود را برای مردم ما رقم زده است، به بیراهه نرفتهایم؛ اما همچنان معتقدیم که دولت میتوانست با فعالیت بیشتر، وضعیت بد اقتصادی را بهبود بخشیده و رونق کسبوکار و درنتیجه کاهش میزان زیادی از بیکاران را شاهد بودیم. امیدواریم کشور ما بتواند با جلب سرمایهگذاران خصوصی از اروپا و آسیا، هرچهزودتر بهرهبرداری از معادن نفت و گاز بیشمار دریای مازندران را آغاز کرده، تا ازاینراه مقداری از فشار تحریمهای آمریکا را کمتر حس کنیم و ازسویِدیگر، تعداد قابلِتوجهی از بیکاران را کم کنیم. همچنین امیدواریم در عقود قراردادهای مربوط به دریای مازندران و در چهارچوب بهرهبرداری مشترک از معادن آن، هیچ سهمی از کشور ما کم نشده و نشود.