• شماره 1547 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۸ مرداد

روی دیگر کمپین "فرزندت کجاست؟!"

چالش «فرزندم کجاست» حتی اگر یک بازی باشد اما چند نکته دارد که هر‌کاری می‌کنم اساساً آنها را نمی‌فهمم؛ اینكه یك‌جور مذمت زیر‌پوستی در كار‌كردن جنس مؤنث در‌این‌توضیحات وجود دارد كه دختران‌شان اگرچه تحصیلات بالا دارند اما رسیدگی به همسر و فرزندان‌شان را ترجیح می‌دهند و با وجود تحصیلات پزشكی یا فوقِ‌لیسانس‌های معتبر؛ یا خانه‌دارند یا تدریس پاره‌وقت دارند؛ چون تربیت فرزندان‌شان برای‌شان اولویت است. اینجا پرسش‌های بی‌شمار دیگری مطرح می‌شود: اول اینكه سیاست‌مداران عزیز هزینه تحصیل یك‌نفر در پزشكی و رشته‌های مهندسی یا هنر یا هر رشته دیگری؛ به‌خصوص در دانشگاه‌های دولتی كه از خزانه‌های دولتی تأمین می‌شود، فقط برای نوشتن در رزومه‌ها و جواب‌دادن به پرسش‌های این‌چنینی نیست؛ این هزینه باید با كارآفرینی و تخصص و آموزش، صرف آبادانی همین مملكت شود. دوم اینكه این جملات با یك حالت افتخارآمیزی گفته می‌شود كه دخترم تحصیلات دارد اما به‌خاطرِ همسر و فرزندانش كار نمی‌كند كه اتفاقاً زن‌های سرزمین ما كه نیمی از جمعیت كار را تشكیل می‌دهند، باید به‌خاطرِ همان همسر و فرزندان‌شان هم كه شده؛ برای رشد و پیشرفت كشورشان كار، برای آرامش خانه و خانواده تلاش و برای آموزش و آینده فرزندان‌شان برنامه‌ریزی كنند. اینها منافاتی با‌هم ندارد، چه‌بسا خانم‌های شاغلی كه استقلال و رسم كار و زندگی را بهتر یاد فرزندان‌شان داده‌اند. این جریان پوپولیستی كه فرزندان سیاست‌مداران كجا هستند؟! هیچ ربطی به ذات سؤال ندارد و فقط مدتی سر مردم به‌این‌‌جواب‌ها و عكس‌العمل‌هایش گرم می‌شود اما گاهی در دل این بازی‌های كوچك دردهای بزرگ‌تری پنهان شده؛ مثل جواب علی‌اكبر صالحی (رئیس سازمان انرژی اتمی ایران) كه می‌گوید: «دخترم پزشك است؛ اما شوهرش گفته که كار نكند!» ابطحی نوشته است: «فائزه لیسانس مردم‌شناسی از دانشگاه تهران؛ خانه‌دار و پاره‌وقت معلم دبستان. فاطمه لیسانس بازرگانی دانشگاه علامه طباطبایی؛ خانه‌دار و هفته‌ای دو‌روز دورکاری در بخش پشتیبانی شرکت خصوصی استارتآپی. فریده دانشجوی سال سوم هنر در دانشگاه تهران». رضا صالحی‌امیری (وزیر سابق ارشاد و رئیس کنونی کمیته ملی المپیک) نیز درباره فرزندانش نوشته است: «سه دختر دارم؛ دختر بزرگم ازدواج کرده و فوقِ‌لیسانس مدیریت اجرایی دارد و هیچ شغلی دولتی یا خصوصی ندارد. دختر دوم مهندس عمران و فوقِ‌لیسانس معماری دارد و هیچ اشتغال رسمی ندارد و شخصاً در‌زمینه رشته تخصصی خود فعالیت می‌کند. دختر سوم نیز دانشجوی دانشگاه تهران است». ظریف گفته: «پسرم لیسانس برق و فوقِ‌لیسانس مدیریت بازار دارد و با همسر و دخترش در تهران زندگی می‌کنند و استخدام هیچ جایی نیست و در‌حوزه مدیریت بازار، کار مشاوره‌ای انجام می‌دهد». كاش مسئولی هم بیاید و بگوید: «دخترم تحصیل‌كرده و مشغول كار است؛ همسرش به تخصص و توانایی او اعتقاد دارد و احترام می‌گذارد و علاوه‌بر‌اینكه به خانه و خانواده‌اش می‌رسد اما دغدغه كار و ساختن و آبادانی دارد». كاش روزی بیاید كه دیگر نیازی به توضیح نداشته باشیم، قانون كار خودش را بكند و مردم یعنی مرد و زن با تحصیلات و تخصص‌های‌شان در جایگاهی برابر قرار گیرند.
مریم نوابی‌نژاد

 

ارسال دیدگاه شما

روزنامه در یک نگاه
هفته نامه سرافرازان
ویژه نامه
بالای صفحه