آخرین خبرها
خبرهای پربیننده
فیلم‌ها؛ تربیت‌‌کننده‌های پنهان
کد خبر: 385273 | تاریخ مخابره: ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۲ آبان - 08:04

بررسی نقش سینما در انتقال الگوهای اخلاقی و اجتماعی به نسل جوان

فیلم‌ها؛ تربیت‌‌کننده‌های پنهان

سینما به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای فرهنگی و تربیتی به‌شمار می‌رود. تأثیرات عمیق سینما بر مخاطبان، به‌ویژه درزمینه تربیتی، می‌تواند بر زندگی فردی و اجتماعی آن‌ها تأثیرات قابل‌توجه داشته باشد. فیلم‌ها نه‌تنها به‌عنوان منبع سرگرمی؛ بلکه به‌عنوان وسیله‌ای برای انتقال ارزش‌ها، الگوهای رفتاری و شناخت هویت فرهنگی عمل می‌کنند. ازطریق داستان‌های متنوع و شخصیت‌های گوناگون، سینما می‌تواند به مخاطبان این امکان را بدهد که با تجارب و چالش‌های مختلف زندگی آشنا شوند و درک عمیق‌تری از دنیای پیرامون خویش پیدا کنند. این رسانه، همچنین می‌تواند به ترویج همدلی و هم‌فکری بین افراد مختلف کمک کند و ازطریق نمایش مسائل اجتماعی و انسانی، بینش‌های جدیدی را در ذهن بینندگان شکل دهد.

«تأثیرات سینما بر مسئله تعلیم‌وتربیت نسل نو» را می‌توان در چند محور: قصه سازی و الگوسازی موردبحث و گفتگو قرار داد. قصه‌ها همیشه یکی از بهترین راه‌ها برای انتقال پیام‌ها و آموزه‌ها درطول‌تاریخ بوده‌اند. در سینما، داستان‌ها به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین ابزارها برای جذب مخاطب و انتقال ارزش‌ها و درس‌های تربیتی عمل می‌کنند. با روایت داستان‌هایی که در آن قهرمان‌ها و ضدقهرمان‌ها به‌وضوح مشخص شده‌اند، بیننده می‌تواند به‌راحتی با شخصیت‌ها ارتباط برقرار کند و از تجربه‌های آن‌ها درس بگیرد. در ادبیات قرآنی نیز داستان‌ها برای یادآوری و عبرت‌آموزی اهمیت دارند. با روایت درست این قصه‌ها، می‌توانیم افراد را به تفکر درباره زندگی و انتخاب‌هایشان ترغیب کنیم. اگر قهرمان و ضدقهرمان در داستان‌ها به‌درستی معرفی شوند، ظرفیت یادگیری و تربیت بیننده بیشتر می‌شود. این داستان‌ها می‌توانند چالش‌های اخلاقی و انسانی را به‌تصویر بکشند و به بیننده کمک کنند تا درک بهتری از رفتارهای خوب و بد پیدا کند. به‌علاوه؛ این قصه‌ها می‌توانند برای نسل جوان الگوهای مثبت ارائه دهند و به آن‌ها یادآوری کنند درمواجهه‌با مشکلات چگونه عمل کنند. نهایتاً سینما و داستان‌گویی می‌توانند به‌عنوان ابزاری مؤثر در آموزش ارزش‌های انسانی و اجتماعی به‌شمار روند و تأثیرات عمیقی بر زندگی فردی و جمعی بگذارند. مفهوم قهرمان و ضدقهرمان در نظام تعلیم‌وتربیت؛ به‌ویژه درزمینه الگوگیری، نقش مهمی ایفا می‌کند. الگوگیری به‌عنوان یکی از روش‌های کلیدی تربیتی دراین‌نظام شناخته می‌شود. به‌عنوان‌مثال: در تعالیم اسلامی، پیامبر به‌عنوان «اسوه حسنه» معرفی می‌شود که به‌معنای یک الگوی قابل‌تقلید برای مسلمانان است. مربیان نیز با هدف «شکل‌دهی به فرآیند تربیتی»، می‌کوشند خود را به‌عنوان الگو معرفی کنند یا به الگوپردازی برای مخاطبان خود بپردازند. این‌امر می‌تواند ازطریق ایجاد الگوهای ذهنی پیش‌ساخته مانند آنچه در کتاب «کلیله‌ودمنه» مشاهده می‌شود، صورت گیرد یا بااستفاده‌از الگوهای واقعی که قابل‌تقلید هستند. دراین‌راستا، سه رویکرد کلیدی شناسایی می‌شود: الگودهی، الگوپردازی و ارتباط. دراین‌میان، سینما به‌عنوان یک رسانه تأثیرگذار می‌تواند به‌جد دراین‌حوزه نقش‌آفرینی کند. سینما قادر است قهرمانان و ضدقهرمانانی را تولید کند که ممکن است طبق واقعیت یا تخیل ساخته شده باشند؛ همانند بسیاری از انیمیشن‌ها. این ویژگی سینما به‌عنوان یک ابزار مؤثر، می‌تواند تصویر زندگی و سبک زندگی را برای مخاطب عینی‌تر کند. برای مثال: اگر فردی بخواهد به‌سبک زندگی «شهید ابراهیم هادی» زندگی کند، ممکن است کتابی را مطالعه کند که شامل چند داستان از اوست. این داستان‌ها ممکن است انسجام لازم را نداشته باشند؛ مشابه سیره‌ای که درمورد ائمه‌(ع) داریم؛ اما وقتی این داستان‌ها به فیلم تبدیل می‌شوند، نوجوانان قادرند مدل زندگی «ابراهیم هادی» را در مکان‌ها و فضاهای مختلف مشاهده کنند که احتمال الگوبرداری از آن شخصیت را افزایش می‌دهد؛ بنابراین، ویژگی بارز سینما، تأثیرگذاری آن بر فرآیند تربیتی و فرهنگی‌ست. قهرمان‌ها معمولاً نمادهایی از خیر و نیکی هستند که مخاطب با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری می‌کند. این شخصیت‌ها می‌توانند الگوهایی برای رفتارهای مثبت و اخلاقی باشند. در سینما قهرمانان معمولاً دارای ویژگی‌های خاصی‌اند که آن‌ها را از سایر شخصیت‌ها متمایز می‌کند. این ویژگی‌ها می‌تواند شامل شجاعت، صداقت، ایثار و فداکاری باشد. قهرمانان سینمایی می‌توانند الگوهای مثبتی برای نوجوانان و جوانان باشند. آن‌ها می‌توانند انگیزه‌بخش و الهام‌بخش مخاطبان برای دنبال‌کردن آرمان‌های بزرگ و تلاش برای بهبود جامعه باشند. به‌عنوان‌مثال: شخصیت‌هایی مانند «شهید ابراهیم هادی» و «شهید صیاد شیرازی» در سینما، نه‌تنها تجسم قهرمانی؛ بلکه نمادهای شجاعت و فداکاری هستند که می‌توانند الگویی برای جوانان امروز باشند. در مقابل قهرمانان، ضدقهرمان‌ها هستند که معمولاً دارای ویژگی‌هایی منفی بوده و با معیارهای اخلاقی جامعه در تضادند. ضدقهرمان‌ها می‌توانند به‌طور ناخودآگاه پیام‌های تربیتی منفی را به مخاطب منتقل کنند. این شخصیت‌ها ممکن است به‌دلیل رفتارهای غلط یا تصمیمات نادرست، به‌عنوان الگویی برای مخاطب شناخته شوند. طیِ سال‌های اخیر، یکی از چالش‌های مهم در سینما، «تقدس‌زدایی» از شخصیت‌های قهرمان و جذاب‌سازی ضدقهرمان‌هاست. این پدیده می‌تواند خطرات جدی برای تربیت نسل آینده ایجاد کند. درحالی‌که قهرمانان باید با رفتارهای مثبت شناخته شوند، ضدقهرمان‌ها نباید به‌عنوان الگوهایی قابل‌قبول به‌تصویر کشیده شوند. این «تقدس‌زدایی» می‌تواند تأثیرات منفی بر روی ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی بگذارد. سینمای غرب به‌سمت تقدس‌زدایی از قهرمانان و جذاب‌سازی ضدقهرمان‌ها پیش رفته. این‌روند می‌تواند به تربیت نسلی منجر شود که به‌جای قهرمانان واقعی، از ضدقهرمان‌ها الگو بگیرد و به‌نوبه‌خود می‌تواند روی هنجارهای اجتماعی تأثیر منفی بگذارد. ازدیگرسو، این الگوپردازی از قهرمان‌ها باید «واقع‌بینانه» و «متناسب با شرایط واقعی جامعه» باشد. دراین‌زمینه، سینما باید از قهرمانان و شخصیت‌های واقعی بهره بگیرد و نشان دهد که حتی شخصیت‌های مثبت نیز ممکن است در زندگی خود اشتباهاتی داشته باشند؛ مثلاً در فیلم «ایستاده در غبار»، شخصیت «احمد متوسلیان» در موقعیتی عصبانی به‌تصویر کشیده می‌شود. این‌نوع نمایش واقع‌گرایانه نه‌تنها از ارزش‌های شخصیت نمی‌کاهد؛ بلکه به مخاطب نشان می‌دهد که قهرمانان نیز می‌توانند دچار خطا و اشتباه شوند. این تأثیر می‌تواند به مخاطب کمک کند از نقاط ضعف قهرمانان عبرت گرفته و در زندگی خود به‌کار گیرد؛ یا حتی با فهم این‌مسئله در رسیدن به قله‌ها و الگوها نامید نشده و همواره درتلاش و رشد باشند. جمع‌بندی اینکه: باتوجه‌به تأثیر عمیق سینما بر مخاطبان، ضرورت دارد که در تولید آثار سینمایی به‌ویژه در حوزه تربیت، به جنبه‌های اخلاقی و تربیتی توجه ویژه‌ای شود. قصه‌سرایی، نقش قهرمان و ضدقهرمان و الگوپردازی واقع‌بینانه از جمله ابزارهایی هستند که می‌توانند به تربیت نسل جوان کمک کنند. با به‌کارگیری این ابزارها، سینما می‌تواند به‌عنوان یک وسیله مؤثر در انتقال ارزش‌ها و آموزه‌های تربیتی عمل و به نسل آینده کمک کند تا الگوهای رفتاری مناسبی را شناسایی و پیروی کنند. به‌ویژه در سینمای ایرانی، باتوجه‌به شخصیت‌های قهرمان و ضدقهرمان واقعی، می‌توان به‌خوبی ازاین‌ظرفیت‌ها بهره‌برداری و نسل جوان را در مسیر رشد و تعالی هدایت کرد. نهایتاً سینما می‌تواند نقش مهمی در شکل‌دهی به نگرش‌ها و رفتارهای نسل جوان ایفا کند و به‌عنوان یک «ابزار تربیتی مؤثر»، از قصه‌سرایی و شخصیت‌پردازی مناسب بهره‌برداری کند.
 مهرداد مطلب‌زاده *پژوهشگر حوزه تعلیم‌وتربیت و مدیر اندیشکده راهبردی مرآت

 

ارسال دیدگاه شما

بالای صفحه